‌| #طنزجبهه..😄🌸 بچـه‌ها رو با شوخی بیـدار می‌کرد تا نمـازشب بخونن مثلا یکـی رو بیـدار می‌کرد و می‌گفت: « بابا پاشو من میخوام نمازشب بخونم، هیچ‌کس نیست نگام‌کنه! » یا می‌گفت: پاشو جون‌من ، اسم سه چهـار تا مؤمن رو بگو ، تو قنوت نماز شبم کم آوردم! » #شهیدمسعوداحمدیان #نمازشب |🦋 مَشْقِ دِلـ🌹_ @shahidaghaabdoullahi

#طنزجبہہ...✨ وقتے اسیر شدیم از همہ رسانہ ها آمده بودند براے مصاحبہ و در واقع مانور قدرت و استفاده تبلیغاتے روے اسرای عملیات بود. نوبت یڪے از بچه هاے زرنگ گردان شد. با آب و تاب تمام و قدری ملاطفت تصنعے شروع ڪردند بہ سوال ڪردن. یڪےاز مأموران پرسید: - پسر جان اسمت چیہ؟ - عباس - اهل ڪجا هستے؟ - بندرعباس. - اسم پدرت چیہ؟ - بہ او مے گویند حاج عباس! گویےڪہ طرف بویے از قضیہ برده بود پرسید: - ڪجا اسیر شدے؟ - دشت عباس! افسر عراقے ڪہ اطمینان پیدا ڪرده بود طرف دستش انداختہ و نمے خواهد حرف بزند بہ ساق پاي او زد و گفت: دروغ میگے! و او ڪہ خودش را به موش مردگے زده بود با تظاهر به گریه ڪردن گفت: - نہ بہ حضرت عباس😅😂 . . @shahidaghaabdoullahi