eitaa logo
شهید غیرت حمیدرضا الداغی
322 دنبال‌کننده
523 عکس
166 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین کانال @jafarinasab
مشاهده در ایتا
دانلود
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺دیدار ورزشکاران سبزواری با خانواده شهید الداغی صحبت های مهدی بابادی بازیکن تیم ملی والیبال نشسته ➡️ @shahidaldaghy
37.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف با خانواده شهید غیرت و ناموس، شهید حمیدرضا الداغی ➡️ @shahidaldaghy
🔺ارسال آثار از مراسم تشییع پیکر شهید غیرت شهید حمیدرضا الداغی ارسال آثار در پیام رسان های بله و ایتا به آیدی @shahid_aldaghi یا شماره 09158728945 ➡️ @shahidaldaghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این برنامه رو تقدیم کردیم به شهید حمیدرضا الداغی.🙏 برنامه پاورقی، شبکه دو سیما ➡️ @shahidaldaghy
اقامه نماز بر پیکر شهید حمیدرضا الداغی شهید غیرت توسط امام جمعه محترم سبزوار مسجد جامع سبزوار ➡️ @shahidaldaghy
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرده نقالی باز میشود. پرده خوان مادر است. صدایش بغض دارد. دست راستش را می گذارد روی سینه اش. کلمات عطر هروله دارد: «زدند به قلبش. زدند به پشتش» دست راستش را می آورد جلو و کمی صدایش را بالا می برد «ولی باز می زد. باز از دختر مردم دفاع می کرد... شیرم حلالت مادر» فصل «حمید» بسته؟! نه، «باز» می شود. طنین صدای مادر پژواک میشود در تاریخ. می رسد به شهید محمد الداغی در خرمشهر. به شهید سید حسن الداغی در سردشت. به شهید رضا ضیاء الداغی در شلمچه. به شهید... طنین صدای مادر دوباره پژواک می شود. به تاریخی دور؟ نه، نزدیک. به سربداران. به باشتین. به آنها که سر به دار می دهند اما تن به ذلت نه. به آنها که«فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَيَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ» ➡️ @shahidaldaghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نماهنگ شهید خوش غیرت تصاویری از تشییع پیکر مطهر شهید الداغی در مشهد مقدس ➡️ @shahidaldaghy
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺دیدار ورزشکاران سبزواری با خانواده شهید الداغی صحبت های حجت راهشناس سرمربی تیم هندبال پیکان سبزوار ➡️ @shahidaldaghy
راهنمایی بودم تو مسابقات برا شهرستان انتخاب شدم اگ اشتباه نکنم ۳۰؛۴۰نفر دعوت کردن چند ما تمرین کردیم و یکی یکی خط خوردن تا نفرات اصلی انتخاب باشند و برن مسابقات روز های آخر تمرینات بود من هنوز تو تیم بودم رسیدیم به تعدادی که انتخاب میشدن برا تیم و میرفتن مسابقات خیلی خوشحال بودم یه شب مثل بقیه شب ها که رفتیم تمرین آماده سازی و تقریبا نزدیک مسابقات بودیم دیدم یکی از مربی ها دو تا بازیکن جدید اوردن تمرین ک تموم شد مربی گفت امشب با دو نفر دیگ از بچه ها خداحافظی میکنیم یکی از اون دو نفر من بودم دنیا رو سرم خراب شد نای برگشت ب خونه رو نداشتم چندماه تمرین های سخت خستم نکرد ولی یه جوری خسته شدم که از دنیا و همه چیزش خسته شدم زحمت کشیده بودم،خودم و تو مسابقات می‌دیدم ولی الان باید ساک ورزشیم و جمع میکردم و یه نفر که یک شب بدون تمرین به جای من میرفت مسابقات اسمش و نمدونستم چی بزارم به نظرم نامردی بود،حق خوری بود دیگ هیچ چیز برام ارزش نداشت الان بعد چند سال دوباره اون حس اومده سراغم چندسال،هیئت رفتم،کار جهادی کردم،سیل اومد رفتم کمک،کرونا اومد رفتم قرارگاه کرونا،مراقب بودم گناه نکنم،سی شب ماه رمضون نماز شب خوندم،تا سحربیدار بودم،سعی کردم درست زندگی کنم،پیاده رفتم کربلا چندسال،پیاده رفتم مشهد چندین سال و خیلی تمرین های دیگ برا شهادت حالا یه مرد یک شب اومد و زحمت های چندساله من و تو چند دقیقه انجام داد کجای کار میلنگید،چیکار کرد ک من تو این چندسال نتونستم انجام بدم و صدتا سوال دیگ... خوش به حالش بد به حال من ➡️ @shahidaldaghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 نوای یاحیدر بانوان سبزواری در مراسم تشییع پیکر شهید حمیدرضا الداغی ➡️ @shahidaldaghy