@بسم الله الرحمن الرحیم@
(ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون،)
#همانا آنانی که در راه خداکشته شدند مرده مپندارید بلکه زنده اندودرنزد خدا روزی میخورند.
(عاشورائیان کربلای خان طومان ٩۵ ه ش)
@قسمت یکم:
درروزهای پایانی سال ١٣٩۴ه، ش بودکه تلفن همراه ام زنگ خورد نگاهی به شماره تلفن کردم. متوجه شدم که ازطرف دوستان پیگیر ماموریت برای دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام هست.
پس از صحبت با آن دوست ازطریق تلفن همراه، که خبرامادگی برای اعزام بود.
#بسرعت دوستان دست اندرکار ومالک های جوان لشکر رافراخوان حضوری کردم،
اولین جلسه درروزهای پایانی سال برای آمادگی وتکمیل سازماندهی یگان ویژه ٢۵کربلا جهت حضور در وادی شام بلا باحضور، عبدالله، حسین، رامین، محمود، حامد، و.... تشکیل گردید.
ضرورتهای انتخاب وسازماندهی رزمندگان وفرماندهان وداوطلبان بیان شد
قرارشده بود حداکثر در٢۴ساعت آینده اسامی افراد سازماندهی شده ارائه وتصمیم گیری شود.
الحمدالله، بدلیل برنامه ریزی های قبلی وحضور نیروهای داوطلب قابل ملاحظه درلشکر، سروقت سازماندهی و آمادگی هاایجادشد.
@برابر خبر اعلام شده، هیجدهم فروردین ١٣٩۵ه ش روزاعزام تعیین شده بود.
چون شرابط را میدانستیم بهمه دوستان عزیز سازماندهی شده اعلام شد که برای هرزمان آماده باشند.
#حقیقتا شور و شوق و ذوق بالایی دربین داوطلبین که عاشقان ومریدان مکتب ولایت وامامت بودند وجودداشت.
لحظه به لحظه منتظر، خبر واطلاع رسانی رده مافوق بودم که بانواختن پیام حرکت بر طبل جهاد فی سبیل الله،ماهم دستور فراخوان، سازماندهی، حرکت را صادر کنیم.
دهه اول فروردین سال ٩۵ ه ش با صله رحم ودیدار ها وپیگیری های شخصی و سازمانی سپری شد.
#روز دوازدهم فروردین، دوباره تلفنم بصدادرامد،
بازهم ان دوست که سفیر اعزام کاروانهای مدافع حرم بود،
زمانبندی جدید حرکت رااعلام کرد
ماهم اعلام آمادگی ولبیک گفتیم.
#مجددا، مالک های جوان و مجرب لشکر بسرعت فراخوان شده وموضوع به ابن عزیزان که نقش طلایه داران راداشتند اعلام شد.
باید چند روز زودتر حرکت می کردیم.
لذا نیمه شب چهاردهم فروردین ٩۵ه ش زمان فراخوان وحضور رزمندگان و فرماندهان سازماندهی شده برای ماموریت جدید اعلام گردید.
فرماندهان، بسرعت برنامه ریزی لازم جهت اعلان فراخوان، حضور وتوجیه، ترابری وانتقال، اقدامات اداری و پشتیبانی و.... راانجام دادند.
#سحرگاه پانزدهم فروردین ماه ١٣٩۵ه ش
کاروان عشاق الحسین ومدافعان حرم وحریم زینبی (س) بسمت تهران حرکت کردند.
کاروان عشاق به عطر جهادوشهادت معطر شده بود.
چشمان آنانی که برای پرواز ازفرش به عرش انتخاب شده بودند نورانی ومی درخشید.
@صبح روز پانزدهم به مقصد اول (تهران)،
وسحر گاه روز شانزدهم به مقصد دوم (دمشق،) رسیدیم..
عاشقان پروانه واربدور حرم ومضجع شریف بزرگ بانوان آل محمد (ص) می چرخیدند واشکها جاری میشد.
#خدایا چه شده که اینچنین جوانان امروز درکنارتعداد محدودی ازپیشکسوتان دفاع مقدس، آرزوی جهادوشهادت دارند.
#مکتب امام خمینی وامام خامنه ای با آنان چه کرده است که اینچنین بدنبال خلق عاشوراهای جدید هستند.
# به انهامینگریستم وصحنه هاوحالتهای عرفانی و روحانی مدافعان حرم را درذهنم حک میکردم.دردلم غوغایی بود #خدایا کدامین راانتخاب شده اند،
الهی، ازاین کاروان عاشق چند نفر را انتخاب کرده ای،
خدایا، ان غم فراق دوستان را چگونه تحمل کنم،
پروروگارا، خودم درکجای این کاروان هستم،
معبودا، چگونه این امانت ها رابه خانواده هایشان برگردانم، و.........
زیارت هابا نجواهای عاشقانه انجام گرفت.
ادامه دارد،
(انصار الولایه)
@بسم الله الرحمن الرحیم @
(روایت ماندگار کربلای خان طومان ٩۵ه ش)
(قسمت دوم.)
#سحرگاه شانزدهم فروردین بود
پرواز دوساعته ای رااز فرودگاه تهران تافرودگاه دمشق داشتیم.
خطرهای زیادی کاروان رادرطول سفر تهدید میکرد
رادارهای دشمنان درعراق، سوریه، فلسطین اشغالی، اردن، ترکیه، عربستان، قطر، امارات و....... لحظه به لحظه این پروازها رارصد میکردند وهرلحظه احتمال تصمیم گیری های مختلف وجود داشت.
پس از دوساعت درفرودگاه جنگ زده وتاریک دمشق فرود آمدیم.
بسرعت راهی سالن انتظار فرودگاه شده وازانجا به مدرسه ای درریف دمشق منتقل ومشغول استراحت شدیم.
نماز صبح را اقامه کرده وپس ازاستراحتی کوتاه باصدای دوست عزیزی که میگفت برادرهابلند شوید صبحانه آماده است.
ازکاروان عقب نمانید.
ان شاء الله، بعداز صبحانه زیارت بارگاه منور و معطر حضرت زینب کبری س) وحضرت رقیه (س)، هست.
باید بموقع حرکت کنیم،
ان شاء الله نماز ظهر وعصر درحرم مطهر خواهیم بود.
#وقتی که موضوع زیارت بیان شد ولوله ای برپاشد.
همگی باتوجه بیداری که شب قبل داشتن بسرعت سرسفره صبحانه حاضرشدند
بعداز صرف صبحانه، رزمندگان مازندرانی و سمنانی درحیاط مدرسه تجمع کردند وبهترین فرصت برای مداح اهل بیت علیهم السلام حاج آقا صادق نژاد بود.
شروع به مداحی کرد ازحماسه های حسینی، سجادی، زینبی، عاشورایی دفاع مقدس، جبهه مقاومت اسلامی گفت.
رجزخوانی هاکرد همه شارژ شدیم
وکم کم سوار اتوبوسها شده وراهی حرم های مطهر شدیم.
دوگروه شده بودیم
یک گروه اول زیارت حرم حضرت زینب کبری س) وگروه دیگر حرم حضرت رقیه (س)،سپس جابجا شدیم.
بالاخره هردوگروه درحرم های مطهر نماز خواندیم وبابزرگ بانوی حماسه حسینی درددل ها کردیم.
ساعت حدود ١۵بودکه به مدرسه استقراری برگشتیم
ناهار صرف شد واستراحتی کوتاه وساعت حدود ١٨ بودکه راهی فرودگاه دمشق شده تادرتاریکی شب راهی شهرحلب درشمال سوریه شویم.
شرایط منطقه طوری بود که پرواز درنیمه های شب انجام می گرفت.
ساعت ١٢،٣٠نیمه شب بوقت دمشق بود که پرواز بسمت حلب اغازشد.
پس از۴۵دقیقه پرواز درفرودگاه ناهموار وتاریک ظلمات حلب فرود آمدیم.
فرودگاه حلب درتیررس تکفیریهابود هرلحظه احتمال گلوله باران خمپاره ای دشمن وجود داشت.
پس ازتوقف هواپیما بسرعت به سالن های تاریک وجنگ زده فرودگاه آمده وتاروشنایی صبح استراحت نموده ونماز صبح را خواندیم.
منتظر اتوبوسها جهت جابجایی از فرودگاه حلب به منطقه تجمع خانات شدیم.
ادامه دارد
(انصار الولایه)
@بسم الله الرحمن الرحیم @
(روایت ماندگار کربلای خان طومان ٩۵ه ش)
(قسمت دوم.)
#سحرگاه شانزدهم فروردین بود
پرواز دوساعته ای رااز فرودگاه تهران تافرودگاه دمشق داشتیم.
خطرهای زیادی کاروان رادرطول سفر تهدید میکرد
رادارهای دشمنان درعراق، سوریه، فلسطین اشغالی، اردن، ترکیه، عربستان، قطر، امارات و....... لحظه به لحظه این پروازها رارصد میکردند وهرلحظه احتمال تصمیم گیری های مختلف وجود داشت.
پس از دوساعت درفرودگاه جنگ زده وتاریک دمشق فرود آمدیم.
بسرعت راهی سالن انتظار فرودگاه شده وازانجا به مدرسه ای درریف دمشق منتقل ومشغول استراحت شدیم.
نماز صبح را اقامه کرده وپس ازاستراحتی کوتاه باصدای دوست عزیزی که میگفت برادرهابلند شوید صبحانه آماده است.
ازکاروان عقب نمانید.
ان شاء الله، بعداز صبحانه زیارت بارگاه منور و معطر حضرت زینب کبری س) وحضرت رقیه (س)، هست.
باید بموقع حرکت کنیم،
ان شاء الله نماز ظهر وعصر درحرم مطهر خواهیم بود.
#وقتی که موضوع زیارت بیان شد ولوله ای برپاشد.
همگی باتوجه بیداری که شب قبل داشتن بسرعت سرسفره صبحانه حاضرشدند
بعداز صرف صبحانه، رزمندگان مازندرانی و سمنانی درحیاط مدرسه تجمع کردند وبهترین فرصت برای مداح اهل بیت علیهم السلام حاج آقا صادق نژاد بود.
شروع به مداحی کرد ازحماسه های حسینی، سجادی، زینبی، عاشورایی دفاع مقدس، جبهه مقاومت اسلامی گفت.
رجزخوانی هاکرد همه شارژ شدیم
وکم کم سوار اتوبوسها شده وراهی حرم های مطهر شدیم.
دوگروه شده بودیم
یک گروه اول زیارت حرم حضرت زینب کبری س) وگروه دیگر حرم حضرت رقیه (س)،سپس جابجا شدیم.
بالاخره هردوگروه درحرم های مطهر نماز خواندیم وبابزرگ بانوی حماسه حسینی درددل ها کردیم.
ساعت حدود ١۵بودکه به مدرسه استقراری برگشتیم
ناهار صرف شد واستراحتی کوتاه وساعت حدود ١٨ بودکه راهی فرودگاه دمشق شده تادرتاریکی شب راهی شهرحلب درشمال سوریه شویم.
شرایط منطقه طوری بود که پرواز درنیمه های شب انجام می گرفت.
ساعت ١٢،٣٠نیمه شب بوقت دمشق بود که پرواز بسمت حلب اغازشد.
پس از۴۵دقیقه پرواز درفرودگاه ناهموار وتاریک ظلمات حلب فرود آمدیم.
فرودگاه حلب درتیررس تکفیریهابود هرلحظه احتمال گلوله باران خمپاره ای دشمن وجود داشت.
پس ازتوقف هواپیما بسرعت به سالن های تاریک وجنگ زده فرودگاه آمده وتاروشنایی صبح استراحت نموده ونماز صبح را خواندیم.
منتظر اتوبوسها جهت جابجایی از فرودگاه حلب به منطقه تجمع خانات شدیم.
ادامه دارد
(انصار الولایه)