تا هست نفس گوش به فرمان شماییم ❤️

💢سیره حاج قاسم در سحرهای ماه رمضان ♦در ماه مبارک رمضان، هر شب ٢ ساعت قبل از اذان صبح بیدار مي‌شدند و نافله و قرآن و دعای سحر را مي‌خواندند و به سجده طولانی مي‌رفتند و استغفار می‌كردند...

#مهدویت_در_قرآن 🔴 بعضی آیات مهدویت جزء یازدهم 1️⃣سوره توبه: 111 👈🏻 رجعت مؤمنان 2️⃣سوره توبه: 119 👈🏻 با امام مهدی علیه السلام باشید. 3️⃣سوره یونس: 20 👈🏻 فضیلت صبر و انتظار فرج 4️⃣سوره یونس: 50 👈🏻 نزول عذاب بر مردم آخرالزمان 5️⃣سوره یونس: 64 👈🏻 بشارت ظهور به مؤمنان، قبل از مرگ آنان 6️⃣سوره یونس: 98 👈🏻 مسخ شدن بعضی از دشمنان حق، قبل از ظهور

🔴اون جمعیتی که میبینید مربوط به جشن دختران روزه اولی در میدان امیر چخماق یزد است 🔹در واقع مردم برای یک جشن دینی ویژه دختران اینطور پای کار هستند. 🔹این حضور مردم رو از هرطرف نگاه کنید یک نه بزرگ است به پروژه کثیف زن زندگی آزادی ☑️

خیلی کوبنده بود‼️ 😅😅😂 🤣 هم بخند، 🤓 هم آگاه شو ♻️#انتشارش_با_شما👇🏻 🇮🇷 #اتحادیه_عماریون 🔺#همدلی 🔻#انقلابی_گری 🎯#خنده_بازار @khande_bazarr

به جرم چادری بودنِ مادرش نارنجک انداختن تو ماشین شون رحمشونم نیومد چی سرِ این نوزاد چند ماهه ی بغلش میاد🥺 چرا صدایی ازتون در نیومد شماهایی که از جریانِ ماست به اسید رسیدید؟! الانم محض اطلاعِ لاشخوری تون حکم جلب #ماست_پاش صادر شد جریانش م بزودی مشخص میشه بازم روسیاهی بهتون میمونه 🗣حنین🇮🇷 @twtenghelabi

❇️ بالاترین عمل در ماه رمضان 💠 استاد عالی

سخت است پاره ی تنت را به مسلخ جنگ رهسپار کنی اما مادران در مکتب حسین علیه السلام گویند: جوانم به فدای جوان اباعبدالله ... ۱۴ فروردین مصادف با اعزام رزمندگان لشکر خط شکن ۲۵ کربلا به سوریه🕊 #شهدای کربلای خان طومان #یاد_شهدا_با_صلوات

دوستان عزیز سلام طاعات و عبادات قبول با استعانت از خداوند متعال در نظر داریم که شام میلاد کریم اهل بیت ، آقا جان ، امام حسن مجتبی(ع) ، طرح توزیع نان صلواتی را همانند سال گذشته در تعدادی از محله های کمتر برخوردار و محروم شهرهای مختلف استان اجرا نماییم. شماره کارت جهت مشارکت در این حرکت معنوی : 5892-1013-8621-8776 بانک سپه به نام روح الله ترابی نسب #جهاد ادامه دارد.. گروه جهادی شهدای مدافع حرم استان مازندران

@بسم الله الرحمن الرحیم.@ (روایت ماندگار کربلای خان طومان٩۵ه ش) (قسمت یکم) #پایان سال ٩۴ه ش بود که خودمان رابرای ماموریت مجدد دفاع از حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام درسوریه آماده می کردیم. اقداماتی چون، سازماندهی، تمرینات نسبی، مقدمات کارهابرای تایید صلاحیت ها، بهداشت ودرمان، مهارت ها، و....... انجام گرفته بود. برابر اعلام تقویمی باید روز ١٨فروردین عازم تهران و سپس دمشق میشدیم. #سال تحویل ٩۵ه ش رامشغول صله رحم ها وحلالیت ها بین فامیلان، اشنایان، دوستان و... شدیم. گوشمان به تماس های تلفنی بود تا با شنیدن هل من ناصر درکمترین زمان لبیک گوی باشیم. #روز سیزدهم فروردین بود که صدای تلفن همراهم برپرده های گوشم نواخت. یقین داشتم که از جایی هست که تعیین کننده زمان حرکت برای ماموریت میباشد. جواب دادم، شناختمش، ولی خودش رامعرفی کرد وپس از احوال پرسی جویای آمادگیمان شد. گفتم، آماده ایم ومنتظر دستور. گفت که زمان حرکتتان چندروزی زودتر شده ان شاء الله برای صبح چهاردهم فروردین درتهران باشید. #لبیک گفتم وبسرعت مقدمات وبرنامه ریزی فراخوانی، سازماتدهی مجدد، ترابری و انتقال، و...... انجام گرفت. غروب روز سیزدهم فروردین، به اعضای کاروان زینبی اطلاع رسانی شدکه تا ساعت ٢۴خودشان رابه پادگان لشگر برسانند. خیلی از مردان جهادی لشگر، بی صبرانه ازابتدای شب به پادگان آمده ولحظه به لحظه بر آمار کاروان اعزامی افزوده میشد. پیش بینی ریزش ها وجایگزین افراد راکرده بودیم. غوغایی درصف مجاهدین فی سبیل الله برپابود. (زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت آنکه شد کشته او نیک سرانجام افتاد.) #شادی، شعف، روحیه، انگیزه، نورانیت، شجاعت، ارادت، مردانگی، ایثار، و...... درمردان منتخب ومنتظران دیگر لبریز بود. #ساعت ۴ صیح آهنگ حرکت بصدا درامد اتوبوس‌ها بامسافرین عاشورایش باسلام وصلوات، دودکردن اسفن ها واب پاشی، عبور اززیرقران، قربانی کردن، ازپادگان خارج شد ودرساعت ٨صبح روز چهاردهم درموقعیت موردنظر مستقرشدند. چه حکمتهایی بودکه افراد کاروان تعدادی درآخرین لحظات خط خورده ویا اسمشان نوشته میشد. پس از جلسه توجیهی، گرفتن پلاک های نوکری وسربازی حضرت زینب کبری س)، واستراحتی کوتاه عازم فرودگاه شده وباگذشتن ازگیت های بازرسی وسالنهای انتظار درساعت ٢۴سواربرهواپیما شده وبا تیکاف هواپیماگام بعدی سفرعاشقان شروع شد. عده ای ذکر ميگفتن. عده ای درتفکر بودن. عده ای شوخ طبعی ومزاح داشتن. ماهم دغدغه ماموریت ازصفرتا صد راداشتیم. خلبان وکمکها، عناصرپرواز مات ومبهوت ونظاره گرشادی وشعف رزمندگان بدون مرز بودند. بنظرم در اذهانشان سیوالاتی بودکه برایشان پاسخ سختی پیدا می کردند. #این کاروان بسوی مرگ و شهادت میروند این شادی وشعف چه معنایی دارد؟؟؟؟ کاملا ذهن آنان را می‌خواندم دردرون دلم اشعار دوبیتی یکی از شعرا رازمزمه میکردم. عاشقی را جگری می باید احتمال خطری می باید نتوان رفت دراین ره باپای. عشق را بال وپری می باید. ادامه دارد. (انصار الولایه)

آخرین پیام علی آقا در فرودگاه قبل از پرواز 15 فروردین 95: ‌ گفتا کجا؟ گفتم دمشق گفتا چرا؟ گفتم که عشق! گفتا که کی؟ گفتم که حال گفتا بمان گفتم محال..... یا زینب سلام الله علیها اگر بدی و ناراحتی از ما دیدید، حلال کنید یا حسین شهادت ‌‌ #ماموریت خود را در همه زمینه‌ها تمام کرد چه فرهنگی، چه خودسازی، چه تحصیلی، چه نظامی، چه ورزشی. انتظار رهبری از یک جوان مومن و متعهد و انقلابی را برآورده کرد تحصیل، تهذیب، ورزش را. ماموریتش که تمام شد، شهادت روزی او شد. ‌ به مناسبت سالگرد شهید #شهید مدافع حرم _علی_جمشیدی