📻¦ #خاطره • علی هنوز مدرسه ابتدایی می‌رفت که پایش به مسجد باز شد. آن اوایل تفریحی می‌رفت و براۍ اینکہ سرگرم باشد؛ اما کم‌کم حضورش همیشگی شد. اگر شیفت صبحی بود بعدازظهرها می‌رفت، اگر بعدازظهری بود، وقتی تعطیل می‌شد کیف و کتابش را در خانه گذاشته و نگذاشته دوباره سمت مسجد راه می‌افتاد. 🔻حضرت محمد﴿ص﴾ می‌فرمایند: مسجد در میان مردمی که در آن نماز نمی‌‌خوانند، غریب است و خداوند در روز قیامت نظر رحمت خود را از آنها دریغ خواهد کرد🍃! #مربی_مجاهد ¦ #شهید_علی_خلیلی - ادامھ‌دارد . . ."

📻¦ #خاطره امـام علی﴿‌ع﴾ می‌فرمایند : اگر حال کسی بر شما مشتبہ شد و نمی‌توانید بفهمید کہ خوب است یا بد، بہ دوستان و هم‌نشینانش نگاھ کنید🌱! • عـلـے روزی که پشت میز کلاس اول ابتدایی نشست اولین دوستی که پیدا کرد حافط قرآن بود🦋:)) #مربی_مجاهد ¦ #شهید_علی_خلیلی - ادامھ‌دارد . . .

📻¦ #خاطره امام على روزى گذرش از #كربلا افتاد و فرمود: اينجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهيدان است. شهيدانى كه نه شهداى گذشته و نه شهداى آينده به پاى آنها نمى‏رسند ! • مِھر سیدالشھدا‹ع› از کودکی در جانش ریشه دوانده بود. علـے در هشت سالگی با یک چوب و پارچه سیاھ عـلـمِ عـزا درست کرد و همراه بچه‌هاۍ محل هـیـئـت و سینه زنی راه انداخت . .🌿:) #مربی_مجاهد ¦ #شهید_علی_خلیلی - ادامھ‌دارد . . ."

📻¦ #خاطره - امیرالمومنین‌ علـے ‹ع› فرمودند : جلوس من در مسجد از سکونت در بهشت برایم بهتر است، زیرا اقامت من در بهشت موجب خوشنودی من است، اما بودن من در مسجد موجب رضا و خوشنودی خداست ! • هنوز مدرسه ابتدایی می‌رفت کہ پایش به مسجد باز شد. آن اوایل تفریحی می‌رفت و براۍ اینکہ سرگرم باشد؛ اما کم‌کم حضورش همیشگی شد. اگر شیفت صبحی بود بعدازظہرها می‌رفت، اگر بعدازظہری بود، وقتی تعطیل می‌شد کیف و کتابش را در خانه گذاشتہ و نگذاشتہ دوباره سمت مسجد راھ می‌افتاد . پنج‌شنبه و جمعه‌هایش هم در مسجد می‌گذشت. علی پاۍ ثابت مراسم‌ها و برنامه‌هاۍ فرهنگۍ مسجد فاطمه‌الزهرا بود. همه می‌گفتند علی مـرد ڪوچک است، در او بچگی نمی‌بینیم. روح بزرگی داشت و حرف‌هایی می‌زد که از سنش بزرگ‌تر بود🌼🍃:) #مربی_مجاهد ¦ #شهید_علی_خلیلی 【 @shahidalikhalili137 】

📻¦ #خاطره وَ اللّهُ‌فَضّلَ‌بَعْضَکمْ‌عَلی‌بَعْضٍ‌فِی‌الرِّزْقِ خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر، از نظر روزی برتری داد🌱! - سورھ نحل ' • از همان روزهاۍ نوجوانی بسیجـے شد. ڪار فرهنگی را هم از همین سن‌وسال کم شروع کرد. فعالیت‌هاۍ فرهنگی‌اش زمانی اوج گرفت کہ وارد موسسہ فرهنگی بھشت شد. علی استعداد بالایۍ در این زمینه داشت. این استعداد خدادادی، در کنار انگیزھ و اشتیاقی کہ از خودش نشان می‌داد سبب شد تا خیلی زود بہ عنوان مـربـۍ فـرهـنگـے جایش را در آن مجموعہ باز کند.🕊 #مربی_مجاهد ¦ #شهید_علی_خلیلی - ادامـھ‌دارد . . . 【 @shahidalikhalili1371 】

📻¦ #خاطره امام علی﴿؏﴾ فرمودند: كسى كه کار آخرتش را سامان دهد خداوند کار دنیایش را سامان می دهد. نھج‌البلاغھ‌حڪمت۸ " • روحیھ پر جنب‌و‌جوشی داشت. در مدرسہ هیئتی تاسیس کرده بود تا دانش آموزان را با فرهنگ و سیرھ‌ۍ اهل بیت آشنا کند ؛ نشد در مسجد فاطمه‌الزهرا و پایگاه بسیج مسجد برنامھ‌ای باشد و عـلـے نباشد . .🍃! #مربی_مجاهد ¦ #شهید_علی_خلیلی - ادامھ‌دارد . . . 【 @shahidalikhalili1371 】

📜¦ #خاطره • نوکری خالصانه برای حضرت زهـرا ‹س› ! #فاطمه ¦ #ایام_فاطمیه ⸤ @shahidalikhalili1371⸣

📜¦ #خاطره اردوی مشـهدالرضـا ؛ مربی مجاهد ؛ شهید علی خلیلی می‌خوام این نوکری را تقدیم روح مطهر حضرت فاطمه زهرا (س) . . 『شـہـیـدِغـــــیـرت』

‌*♡⁩‌◍•✧｡*♡⁩‌◍•✧*｡*♡⁩◍•✧‌*♡⁩‌◍•✧ 📜¦ #خاطره آمدیم داخلِ حجره‌ی طلبگی در حوزه علمیه و تقویمِ کاریِ تابستان را باهم بستیم و «عـلـیٖ» کار را دست گرفت... برگزاری کلاس‌های دینی برای نوجوانان یکی از محورهای کاربود و باید موضوع جذاب و استادی توانا انتخاب می‌شد تا ادبیات این سن‌وسال را بلد باشد... موضوعِ کلاس‌ها بررسی عواملِ بیـداری اسـلامی، تـاریخِ انقـلاب و مطـهری‌شناسی و ... بود🍃 محور دیگر، برگزاری حلقه‌های مطالعاتی که شامل پذیرایی، تهیه کتاب‌های شهید مطهری و... بود. 🔺تیرِ آخرِ آمـوزش‌ های ما، بازدید از موزه‌ی عبـرت، منزل امـام خمینی "ره" در جمـاران و کاخ سعدآباد بود🔻 وقتی دانش‌آموزان باچشم خود منزل ساده‌ی امـام "ره"را می‌دیدند و از آن طرف با کاخ‌های مجلل طاغوت مقایسه می‌کردند، محتوای کلاس‌ها و کتاب‌ها را تأیید می‌کردند..✅ •° قسمتی از کتابِ تنهـا بـرایِ لبـخند °• #شهید_غیرت ¦ #شهید_علی_خلیلی - کانال‌رسمی‌شهیدعلی‌خلیلی ⸤ @shahidalikhalili1371 ⸣

‌*♡⁩‌◍•✧｡*♡⁩‌◍•✧*｡*♡⁩◍•✧‌*♡⁩‌◍•✧ 📜 #خاطره همه‌ی حرف‌هایت را حفـظم.حرف‌هایت قـوّت قـلبم است،خستگی‌ها و دلتنگی‌هایم را از یادم می‌برد.🕊 آخرش از همه دلنشین‌تر است: « هیچکس پشت آدم نیـست، فقـط خـدا هست... اونموقع که رفتم و زدن، یادم نیست ها، ولی امیدم به کسی نبود؛ برای لـبخـند آقـا رفتیم و دفاع کردیم.....» مگر یک مـادر از خـدا چه می‌خـواهد؟! تــو تمـامِ آن چیزی بودی که می‌خواستم؛ ••مؤدب، مهربان، مؤمن و باغیرت•• حتی اگر حسرت دیدن تمام جوانی‌ات، ازدواج و بچه‌دارشدنت را به دلــ ــم گذاشته باشی.... •° قسمتی از کتابِ زخـمی لـبخنـد °• #شهیدغیرت #شهید_علی_خلیلی #کانال‌رسمی‌شهیدعلی‌خلیلی ⸤ @shahidalikhalili1371 ⸣

‌•✧｡*♡⁩‌◍•✧ بِسـْمِ اللّٰـه *♡⁩◍•✧‌*♡⁩‌◍ 📜 #خاطره شخصیت طناز و شوخ‌طبعی داشت؛ خـنده به چهره‌اش می‌آمد و وقتی می‌خندید، خنده‌اش سرایت می‌کرد و باعث خندیدن دیگران می‌شد... یکی از دوستان تعریف می‌کرد که یک دوبیتی برای «علی آقا» نوشتم و به دیدنش رفتم، حال و روز خوبی نداشت... کاغذ شعر را دادم دستش، تا شعر را خواند با اینکه حالش خوب نبود، لبخندی زد و گفت: 🌼 «خوشمـان آمـد، دهـانش را پـر از سکـه کنید» 🌼 دوبیتی روی کاغذ این بود: با اینکه دست و پای علیلی نداشتیم اما برای عـشق دلیلی نداشتیم معنا نداشت این همه دیوانگی اگر در سائلـین عـلی خـلیلی نداشتیم •° قسمتی از کتابِ تنـها بـرای لـبخنـد °• #مربی‌مجاهد #شهید_علی_خلیلی #کانال‌رسمی‌شهیدعلی‌خلیلی ⸤ @shahidalikhalili1371 ⸣

#خاطره ⏳ قرار شد بعداز برنامه جشن نیمه شعبان، بریم بیرون با بچه‌ها، به علی گفتم تو هم میای بریم؟ 🖇علی آقا گفتن: 《 من از خُدامه ولی باید به مادرم حتما زنگ بزنم و هماهنگ کنم... البته اگه حضوری برم بهتره؛ می‌خوام از ته دل راضی باشه...♡ تازه سرِ راه این بچه‌ها رو هم باید ببرم و برسونم خونشون 》 ●باشه علی آقا پس ما میریم و می‌سپاریمت به خدا، اگه تونستی بیا منتظرتیم، تا برنامه بعد خدانگهدار... و اون شب، علی آقا درگیر شدن و ضربت خوردند... بخشی از کتابِ تنها برای لبخند #کانال‌رسمی‌شهیدعلی‌خلیلی |• @shahidalikhalili1371 •|