🥀سوغات #شهدا براے
سالارشهیدان
پارهپارههاےبدنشان بود
👌حالا....
ما چه داریم براے
پیش کشے به #سیدالشهدا؟؟
صبح و عاقبتمون شهدایی 🕊
@shahidalishahsanaei
اردیبهشت به روز شانزدهم خود رسید
ماه شهدایی من ،امروز اوج یارگیری حسین بن علی برای نگهبانی حرم خواهر است
امروز #سیزده_ببر_مازندران چنگال در چنگال گرگ گرسنه داعش انداختن
و با خون خود از حرم عقیله بنی هاشم حفاظت کردن
امروز سالگرد عروج خادم الشهدایی همچون
#حاج_محمد_بلباسی
#علیرضا_بریری
#حاج_رحیم_کابلی است
امروز سالگرد مردانی همچون
#حسین_مشتاقی
#محمدتقی_سالخورده
#حسن_رجایی_فرد است
مردانی که در ارتفاعات حاج ابراهیم اورمیه با شجاعت از مرزهای ایران حفاظت کردن
امروز سالگرد رفتن فرمانده نخبه چون #محمود_رادمهر و جانشین لشگری چون #بهمن_قنبری
هنوز طلاییه،شلمچه و سیستان منتظر سفیر فرهنگی همچون #جمشیدی هستن
راستی #سید_جواد_اسدی مسافر تازه برگشته ساری سفر خوش گذشت ؟
#آقاسیدرضا_طاهر همسفره بودن با جدت #سیدالشهدا چه مزه ای دارد ؟
راستی #آقارضا_حاجی_زاده
#علی_عابیدینی
شما بگو از رازهای نهفته در خان طومان
شانزدهم اردیبهشت سالروز عروج سیزده ببر لشگر کربلای مازندران گرامیباد.
#اردیبهشت_مقاومت
#شهدای_خانطومان
____|🇮🇷|________
@shahid_mohammad_belbasi
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جای دیگه نرو...!
🎙شیخ حسین انصاریان:
یکی از بزرگان اهل منبر که خوب روضه می خواند و خوب گریه می انداخته (۹۰-۸۰ سال پیش) در احوالاتش نوشته:
یک شب رفتم تخت پولاد شب جمعه برای دعای کمیل که مستمع باشم(نه خواننده)، مردم خواب بودند ۲ ساعت مانده به اذان صبح بیدار می شدند و دعای کمیل میخواندند.
من یک گوشه نشسته بودم، خوابم نمی برد، فکر می کردم به: شب، به سحر، به دعای کمیل. کم کم چشمم گرم شد، ناگهان چشمم افتاد به قبر مرحوم آیت الله العظمی سید محمد باقر درچه ای گفتم:
خدایا! این عالم بزرگ یقینا پیش تو آبرومند هست، الان سحر جمعه است، [دعای]کمیل هم هنوز شروع نشده اگر من خوابم برد اگر لطف کنی عنایت کنی من او را در این تخت پولاد ببینم یک خبری از برزخ از ایشان بگیرم و ببینم چه خبر است؟
چشمم گرم شد، دو نوع جمعیت دیدم عده ای زیادی نشسته اند، عده ای ایستاده اند، جمعیت مناسبی بودند؛ یک مرتبه چشمم بین جمعیت به آیت الله العظمی درچه ای رضوان الله علیه افتاد ،با یک لباس سفید بسیار زیبا به من اشاره کرد و گفت بیا جلو، از برزخ خبر می خواهی؟ گفتم: بله، گفت:
«یک خبر دارم بِهِت بدم هرقدمی که برای ابی عبدالله علیه السلام برداشتم هر کاری برای امام حسین علیه السلام کردم کفشی جفت کردم، چایی ریختم، گریه ای کردم، هر کاری کردم به محض ورود به برزخ_هنوز قیامت نیامده_ برای من دارند، تلافی می کنند»!
این جمله رو تو خواب به من گفت:
«آخوند! اگه دنیا و آخرت می خواهی دست از حسین برندار، اگر دنیا و آخرت می خواهی از در این خونه جایی نرو»!
#امام_حسین
#سیدالشهدا
#تخت_پولاد
کـانـالرسمےشھیـدعلی شاهسنایی 🥀
@shahidalishahsanaei
هدایت شده از 🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جای دیگه نرو...!
🎙شیخ حسین انصاریان:
یکی از بزرگان اهل منبر که خوب روضه می خواند و خوب گریه می انداخته (۹۰-۸۰ سال پیش) در احوالاتش نوشته:
یک شب رفتم تخت پولاد شب جمعه برای دعای کمیل که مستمع باشم(نه خواننده)، مردم خواب بودند ۲ ساعت مانده به اذان صبح بیدار می شدند و دعای کمیل میخواندند.
من یک گوشه نشسته بودم، خوابم نمی برد، فکر می کردم به: شب، به سحر، به دعای کمیل. کم کم چشمم گرم شد، ناگهان چشمم افتاد به قبر مرحوم آیت الله العظمی سید محمد باقر درچه ای گفتم:
خدایا! این عالم بزرگ یقینا پیش تو آبرومند هست، الان سحر جمعه است، [دعای]کمیل هم هنوز شروع نشده اگر من خوابم برد اگر لطف کنی عنایت کنی من او را در این تخت پولاد ببینم یک خبری از برزخ از ایشان بگیرم و ببینم چه خبر است؟
چشمم گرم شد، دو نوع جمعیت دیدم عده ای زیادی نشسته اند، عده ای ایستاده اند، جمعیت مناسبی بودند؛ یک مرتبه چشمم بین جمعیت به آیت الله العظمی درچه ای رضوان الله علیه افتاد ،با یک لباس سفید بسیار زیبا به من اشاره کرد و گفت بیا جلو، از برزخ خبر می خواهی؟ گفتم: بله، گفت:
«یک خبر دارم بِهِت بدم هرقدمی که برای ابی عبدالله علیه السلام برداشتم هر کاری برای امام حسین علیه السلام کردم کفشی جفت کردم، چایی ریختم، گریه ای کردم، هر کاری کردم به محض ورود به برزخ_هنوز قیامت نیامده_ برای من دارند، تلافی می کنند»!
این جمله رو تو خواب به من گفت:
«آخوند! اگه دنیا و آخرت می خواهی دست از حسین برندار، اگر دنیا و آخرت می خواهی از در این خونه جایی نرو»!
#امام_حسین
#سیدالشهدا
#تخت_پولاد
کـانـالرسمےشھیـدعلی شاهسنایی 🥀
@shahidalishahsanaei