دِل اگه
دست صاحبش باشه
هیچوقت نمیگیره!
- القلبُ حرم الله..
#خدایمن ♥️
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کتاب_اسم_تومصطفاست
در زیر آن آسمان بیستاره، مزار خانم حضرت زینب (س) مثل ماه میدرخشید و تو بهعنوان مدافع آن ماه در کنارم بودی و من، که نمیخواستم از دستت بدهم..♥️!
@shahidanbabak_mostafa🕊
•••🔗🩶"
منخودمبہاینرسیدهاموبااطمینان
ویقینمۍگویم:هرڪسشهیدشده،
خواستهڪهشهید بشود؛شهادتِشهیدفقطدستخودشاست! 🌸🌱
-شهیدمحمودرضابیضائی
@shahidanbabak_mostafa🕊
میگفت:
نمیتونمتوضیحبدمچمه،
فقطاگهحرمبرمخوبمیشم💚:)
+ چقدرحقگفت((:
#حسینجانم♥️
@shahidanbabak_mostafa🕊
میگفت : بچهها برام دعا کنید ..
اگه شهید شم خیلی دستم بازتر میشه ،
بیشتر میتونم کار فرهنگۍ کنم ..
#شهیدمصطفیٰصدرزاده🌸
@shahidanbabak_mostafa🕊
💕از بس ملاقاتی داشت مسئوولان بیمارستان کلافه شدند و انتقالش دادند به یه بیمارستان تو همدان.💕
روزای اول یه اتاق بود و دو سه تا مجروح که وقت و بی وقت پر می شد از مردم و بچه ها.
مدیر بیمارستان که دید عیادت کننده زیاده گفت: «یه اتاق باشه فقط برا علی آقا.»
بازم بعد از ظهرها ـ وقت ملاقات ـ اتاق گوش تا گوش پر می شد.
یه فکر تازه کردند و وقت ملاقات را جوری تنظیم کردند که هم صبح و هم بعد از ظهر مردم بیان برای ملاقات. بازم جواب نداد.
حسابی نظم بیمارستان از ازدحام مردم بهم ریخته بود. رییس بیمارستان گفت: «علی آقا رو بعد از ظهرها بیارن توی محوطة بیمارستان!»
بازم محوطه شد پاتوق بچه ها که روی پاهای تو گچ علی آقا، شفاعت نامه می نوشتند.
رییس بیمارستان که دید نظم بیمارستان با هیچ راهی به سامان نمی شه، با هماهنگی پزشک معالجش گفت: «ایشون رو ببرید خونه، پزشکا می آن اونجا برا دوا درمون😂💕
#شهید_علی_چیتسازیان🌹
ٜٜ
بعد از قطع شدن دستش
دکتر ۴۵ روز بهش استراحت داده بود.
آوردیمش خانه؛ عصر نشده گفت:
«بابا، من حوصلهم سر رفته..» گفتم:
«چیکار کنم بابا؟» گفت:«منو ببر سپاه،
میخوام بچهها رو ببینم» بردمش..
تا ساعت ده شب خبری نشد ازش.
ساعت ده تلفن کرد گفت:
«من اهوازم؛ بیزحمت داروهام رو
بدید یکی از بچهها برام بیاره ..!
#شهیدحسین_خرازی 🌿
@shahidanbabak_mostafa🕊
از مادر #شهیدحسـن_باقــــری پرسیدن:
چیشد که پســـری مثل شهید تربیــت کردی؟!
جمــلهی خیلی قشنگی گفتن:
"نگذاشتم امام زمان٫عج٫ در زندگــیمان
گم شـــود.!"🌿
@shahidanbabak_mostafa🕊