eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
6.4هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
7.1هزار ویدیو
43 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khoday_man8 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
بـدترین گناه‌هـا در ذهـن انجام مـی‌گیرد، مـثل ریـا.. در ذهنت مـی‌گویی: فلانـی از مـن خـوشش آمـد! همین کـه بـه ذهنت خطـور کـرد،آن کـار خیر هـدر رفت... 🌸 @shahidanbabak_mostafa🕊
خدایا تو را شڪر میکنم که غم و دردهای شخصی مرا که کثیف و کشنده بود از من گرفتی، و غم‌ها و درد‌های خدایۍ دادی، که زیبا و متعال بود..🦋 💞 @shahidanbabak_mostafa🕊
احسان و محبّت برنده تر از شمشیر است و زود‌تر انسان را شهید میکند اگر به احسان خدا واقف شوی عاشق او میشوی و اگر عاشق شدی تو را شهید میکند ♥️ بهترین راه نیل به موت همین است! @shahidanbabak_mostafa🕊
از شهدا یاد گرفتیم🌸 از ابراهیم هادی ، پهلوانی را از حاج همت ، اخلاص را از باکری ها ، گمنامی را از علی خلیلی، امر به معروف را از مجید بقایی ، فداکاری را از حاجی برونسی ، توسل را از مهدی زین الدین ، سادگی را از حسين همدانى ، جوانمردى و اخلاق را از حاج قاسم سلیمانی، ولایت مداری را بااین همه نمیدانم چرا ، موقع عمل که میرسد ، شرمنده ایم!!...💔
تقوایعنۍاینڪہ هروقت‌خوـٰاستم‌بیام سرـٰاغ‌اینترنت‌واینستاگرـٰام‌و جوـٰاب‌قانع‌ڪنندھ‌اۍبراۍاین‌سوـٰال‌ڪہ "جوـٰانےات‌رادرچہ‌راهۍمصرف‌ڪردھ‌اۍ؟" داشتھ‌باشم . . . 🌸 @shahidanbabak_mostafa🕊
سلام دوستان ببخشید من درگیرم این روزا خیلی نمیتونم حتی تو لینک ناشناس برم که بخوام جواب بدم .. مصاحبه با بردار شهید بابک نوری هم بدقولی از سمت من هست چون وقت نداشتم و یا شرایطش نبوده بنده خدا بردار شهید بابک هم آماده مصاحبه بودن و از سمت من کنسل میشد ببخشید و حلال کنید 🌸 إن شاء الله که همیشه گرفتار باشیم از نوع گرفتاری تو راه خدا نه راه بیراهه 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانم‌زینب‌سلیمانی: یروزی‌بابابهم‌گفت‌اگه‌داخل‌دانشگاه به‌قاسم‌سلیمانی‌توهین‌شدتوسکوت کن،ولی‌اگه‌به‌ توهین‌کردن بایست‌ودفاع‌کن !❤️ @shahidanbabak_mostafa🕊
ــ هرگاه که نمازت قضا شد و نخواندی در این فکر نباش که وقت نماز خواندن نیافتی ، بلکه . . فکر کن چه گناهی را مرتکب شدی که خداوند نخواست در مقابلش بایستی ! 🌸 @shahidanbabak_mostafa🕊
26.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاك قدمِ رقیه باشی عشق است زیر علمِ رقیه باشی عشق است با مہدی صاحب‌ الزمان از ره لطف یك شب حرم رقیه باشی عشق است سیدتي و مولاتي ♥️ فدا؎ شیرین زبانی تو تمامِ اهل‌ِجہان رُقیّه جان...🫀 @shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسرِشهید : خوابش‌‌رودیدم‌ازش‌پرسیدم راسته‌که‌میگن‌موقع‌ِشهادت امام‌حسین‌میادکنار‌ِشهدا؟ گفت:وقتی‌تیر‌خوردم قبل‌از‌اینکه‌رویِ‌زمین‌بيفتم امام‌حسین‌منو‌گرفت . . . :)) ‌ ‌@shahidanbabak_mostafa🕊
دوستش می‌گفت: حضرت آقا که فرمودند تولید ملی، فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت... محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنش رو در بیاره شور می‌گرفت تو هیئت می‌گفت برا امام حسین کم نذارین حضرت آقا که فرمودند شعور حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو نکرد... روز عید که بچه‌ها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت کی گفته ما دیوونه حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل با شعوری هستیم عاقلانه عاشق حسینیم... به قول خودش نمی‌ذاشت حرف آقا بشه بلافاصله اطاعت می‌کرد توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر می‌گرفت و طرح می‌ریخت و ولایت پذیری اعضا براش اولویت داشت @shahidanbabak_mostafa🕊
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
و #شمایی که شدی تمام زندگی من رقیه جانـــــــــــــم🌸😍 @shahidanbabak_mostafa🕊
ولادتت مبارک ریحانه ی حسین🌸 ولادتت‌مبارک شیرین زبون عمو عباس❤️ ولادتت مبارک نوه ی حضرت زهرا 🌸 ولادتت مبارک نوه ی حیدر کرار ❤️ @shahidanbabak_mostafa🕊
بسم الله الرحمن الرحیم❤️! (ع) _بند‌چهل‌و‌سوم_🌱 📌به‌نیابت‌از‌ 🌹اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ يُوجِبُ عَلَيَّ صَغِيرُهُ أَلِيمَ عَذَابِكَ وَ يُحِلُّ بِي كَبِيرُهُ شَدِيدَ عِقَابِكَ وَ فِي إِتْيَانِهِ تَعْجِيلُ نَقِمَتِكَ وَ فِي الْإِصْرَارِ عَلَيْهِ زَوَالُ نِعْمَتِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِين. بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که کوچک آن باعث عذاب دردناک و بزرگ آن عقوبت شدیدت را در پی دارد، و انجام دادن آن باعث تعجیل نقمتت میگردد، و اصرار بر آن زوال نعمتت را در پی دارد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! اجرتون با امیرالمومنین(ع)🌻! التماس‌دعا🤲🏻 @shahidanbabak_mostafa🕊
رمان زیبای قسمت صد و بیست و چهارم وقتی نمازم تمام شد و برگشتم،دیدم مادروحید پشت سرم نشسته و به من نگاه میکنه... چشمهاش خیس بود.تا دیدمش شرمنده شدم،سرمو انداختم پایین با امیدواری گفت: _وحید برمیگرده دیگه،آره؟ نمیدونستم چی بگم.اومد نزدیک.گفت: _تو چکار میکنی که شوهرات شهید میشن؟چی بهشون میگی که آرزو میکنن شهید بشن؟ آقاجون با ناراحتی گفت: _راحله! این چه حرفیه؟!!! سرم پایین بود.گفتم: _وحید پسر شماست.شما از بچگی از امام حسین (ع) بهش گفتین.شما یادش دادید مرد باشه. شما از فیض شهادت براش گفتین شما اینجوری کردین.منم بخاطر تربیت خوبی که داشت،بخاطر چیزهای خوبی که شما بهش یاد دادید عاشقش شدم و باهاش ازدواج کردم مادروحید با التماس گفت: _دعا کن برگرده.تو که نمیخوای دوباره تنها بشی گفتم: _شما مادر هستین.دعای شما بیشتر اثر داره. هروقت خواستین دعا کنین برای وحید دعا کنین..نه برگشتنش. برای منم خیلی دعا کنین. برام. دیگه نتونستم چیزی بگم.سرمو گذاشتم رو پای مادروحید و فقط گریه میکردم. از اون روز به بعد کمتر میرفتم پیششون.. روم نمیشد تو چشمهای پدر و مادر وحید نگاه کنم. یه روز مادروحید اومد خونه ما.گفت: _دلم برات تنگ شده.از حرفهای اون روزم ناراحت شدی که کمتر میای پیشمون؟ گفتم: _از شرمندگیمه.روم نمیشه تو چشمهاتون نگاه کنم. بابغض گفت: _اونی که شرمنده ست منم.اگه وحید به ازدواج با تو اصرار نمیکرد،الان تو راحت تر زندگی میکردی.من شرمنده م که بخاطر دل پسرم زندگی سختی داری. بیشتر شرمنده شدم. پنج ماه از شش ماه گذشته بود.... چند روز بود دلشوره داشتم.همش یاد وحید بودم.هرکاری میکردم حواسم پرت بشه فایده نداشت.تلفن زنگ میزد،قلبم میومد تو دهانم. همش منتظر خبر شهادتش بودم. با فاطمه سادات از خرید برمیگشتم خونه.آقایی جلوی در صدام کرد. -خانم روشن؟ -خودم هستم.بفرمایید. -شما همسر آقای موحد هستید؟ -بله.شما؟ -من از طرف حاجی اومدم.مأمور شدم شما رو جایی ببرم. یاد حرف وحید افتادم که گفت به حرف هیچکس جز حاجی اعتماد نکن گفتم: _الان باید بریم؟ -بله. -پس اجازه بدید من وسایل مو بذارم خونه. -ما همینجا منتظر هستیم. رفتم خونه... با حاجی تماس گرفتم.دو تا بوق خورد جواب داد: _بفرمایید. صدای حاجی رو شناختم. -سلام،من همسر وحید موحد هستم. -سلام دخترم،خوبین؟ -بله،خداروشکر.از وحید خبری دارید؟ -دو نفر فرستادم بیان دنبالتون،نیومدن؟ -دو نفر اومدن ولی چون نشناختمشون خواستم اول با شما مشورت کنم. مشخصات اون آقایون رو از حاجی گرفتم.وقتی مطمئن شدم خودشون هستن... ادامه دارد... نویسنده بانو