شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #کتاب #شهید_گمنام 👈 ۷۲ روایت از شهــداے 💚 #گمنــام و #جاویدالاثــــر💚 🔴✾||➼┅═🕊═┅┅───
﷽
#کتاب
#شهید_گمنام
👈 ۷۲ روایت از شهــداے
💚 #گمنــام و #جاویدالاثــــر💚
🔴✾||➼┅═🕊═┅┅───┄
📃 #روایت_هشتم
📌 #عنوان : «سلوک سرخ»
🎙 #راوی : برادر شهید
🔻هنوز یکسال از تولدش نگذشته بود که مریض شد. خیلی حالش بد بود، رفته رفته حالش بدتر شد، آنقدر که قبل از طلوع آفتاب از دنیا رفت. جنازه بچه را داخل کفن پیچیدیم صبر کردیم تا پدر و مادر بیاید و او را کفن کند.
🔻پیرمرشدی در محل بود که همیشه ذکر امیرالمومنین بر لب داشت، آن روز قبل از ظهر جلوی خانه ما آمد، مادر بی صبرانه گریه میکرد، مرشد جلو آمد و به مادر ما گفت من دعا کردم برات عمر بچهات را گرفتهام، به بچه شیر بده.
🔻چه کسی باور میکرد بچه مرده زنده شده باشد، مادر بچه را به زیر سینه گرفت. لحظاتی بعد لبهای بچه تکان خورد.
🌷 @shahidane1 🌷
🔻 #مصطفی اینگونه دوباره متولد شد. سالها بعد به قم رفت و #طلبه شد. روزهای آخر هفته را به کارخانه گچ میرفت، کار میکرد و با پولی که به دست میآورد به دیگران کمک میکرد. هر هفته سهشنبهها پیاده به سمت جمکران میرفت.
🔻عاشق بود خودش را وقف اسلام کرده بود، در ایام تبلیغ به سمت یاسوج میرفت و فعالیت میکرد. جمعی از طلبهها را با خود همراه کرده بود.
🔻بعد از پیروزی انقلاب فرمانده سپاه یاسوج شد.از منطقهای عبور میکرد که در کمین اشرار گرفتار شدند، همگی مسلح اطراف جاده را گرفته بودند، از ماشین پیاده شد، عمامهاش را در دست گرفت و جلو رفت؛ بزنید! بزنید! عمامه من #کفن است!
🔻برخورد خوب و منطقی داشت، با سرکرده اشرار صحبت کرد. فهمید مشکلی با انقلاب ندارند، همانجا از طرف دولت با آنها مذاکره کرد. مشکل با درایت او حل شد.
🌷 @shahidane1 🌷
🔻مجلس عروسی برادرش بود، مشکلی پیش آمد، همه آمده بودند دو برابر غذای تهیه شده مهمانان آمده بود.
مصطفی با تعجب پرسید: چرا ناراحتی؟!گفتم: مگر نمیبینی! این همه مهمان را چه کنیم!؟
🔻رفت کنار دیگ برنج از دور او را نگاه میکردم، زیر لب چیزی گفت، لحظاتی بعد برگشت گفت: ناراحت نباش مشکلی نیست. آن شب نه تنها غذا کم نیامد بلکه یک مینیبوس طلبههای حوزه هم آمدند و شام خوردند!
🔻در همه جا حضور داشت. در اوج درگیری غرب کشور در کردستان به یاسوج برگشت یک گردان نیروی کمکی به کردستان اعزام کرد.
🔻با شروع جنگ جبهه دار خونئن را به همراه دوست عزیزش #حسین_خرازی راه اندازی کرد عملیاتهای این منطقه را فرماندهی میکرد.
🔻در یکی از عملیاتها دشمن موانع زیادی را بر سر راه بچهها ایجاد کرده بود. یا باید از مسیر رو به رو میرفتند یا از مسیر دیگری.
🔻توکل عجیبی داشت با استخاره مسیر عملیات را انتخاب کرد از پشت به دشمن حمله کردند، عملیات بسیار موفق بود.
🌷 @shahidane1 🌷
🔻 #مصطفی عاشق #گمنامی بود دوست نداشت کسی او را بشناسد خدا هم خواستهاش را برآورده کرد، او سالهاست که گمنام و بینشان در ارتفاعات غرب مانده. #مصطفی_ردانیپور به راستی مصطفی بود او برگزیده خدا بود.
🔺شادے روح #شهید صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#ڪاری_از ⇩↯⇩
✍ "گروه فـرهنگی شهید ابراهیم هادے"
🔴✾||➼┅═🕊═┅┅───┄
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286