eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
🔺🔺🔺 #رمـــانـــ_مدافـــع_عشــــقـ💔🍃 #قسمتــ_ششم۶ ـــــــــــــــــــــــــــــــ 👈 #دشت_عباس اعل
❤️🍃 ۷ ‌‌‌‌ --------------------------- 👈 حسینیه باصفایی داشت که اگر آنجا سر به می گذاشتی، از زمینش به جانت می نشست. سر روی مُهر می گذارم و بوی خوش را با تمام روح و جانم می بلعم.🌹 “اگر اینجا هستم همه از لطف . الهی شکرت!”😊 فاطمه گوشه ای دراز کشیده و چادرش را روی صورتش انداخته. – فاطمه! فاطمه! هوی! – هوی و کو…! لا اله الا الله. 😄اینجا اومدی آدم بشیاااا.😡 – هر وقت تو آدم شدی منم می شم.😜 – خوب حالا چته؟ – هیچی. تشنمه.😥 – واااا تو چرا همه اش تشنته!؟ مگه کله پاچه خوردی؟😅 – وا! بخیل؛ یه آب می خوامااا. – منم می خوام. اتفاقاً برادرا جلوی در، باکس آب معدنی پخش می کنن. قربونت برو بگیر. برای منم بیار. خدا اجرت بده.☺️ بلند می شوم و یک لگد آرام به پای فاطمه می زنم و می گویم: خیلی پررویی.😒 از زیر چادر می خندد. 😁سمت در حسینیه می روم و به بیرون سرک می کشم، چند قدم آن طرف تر ایستاده ای و باکس های آب مقابلت چیده شده. ” تو مسئولی!؟” آب دهانم را قورت می دهم و به سمتت می آیم. – ببخشید می شه لطفاً آب بدید؟🍃 یک باکس برمی داری و به سمتم می گیری. – علیکم السلام. بفرمایید. از خجالت خشکم می زند. “سلام نکردم! چقدر خنگم.”😐 دست هایم می لرزد، انگشت هایم جمع نمی شوند تا بتوانم بطری را از دستت بگیرم. یک لحظه شُل می گیرم و از دستم رها می شود. چهره ات درهم می شود. ازجا می پری و پایت را می گیری. – آخ پام!😫 روی پایت افتاده است. محکم به پیشانی ام می زنم.😠 – وای! ترو خدا ببخشید. چیزی شد؟ پشت بمن می کنی. می دانم می خواهی را از من بدزدی. – نه خواهرم خوبم. بفرمایید داخل. – تو رو خدا ببخشید. الآن خوبید؟ ببینم پاتونو.🙁 باز هم به پیشانیم می کوبم. “چرا چرت می گی آخه!”😬 با خجالت سمت درِ حسینیه می دوم. صدایت را ازپشت سرم می شنوم. – خانوم علیزاده!📢    لبم را می گزم و برمی گردم به سمتت. لنگان لنگان به سمتم می آیی با بطری های آب. – این ها رو جا گذاشتید. نزدیک تر که می آیی، خم می شوی تا آب ها را جلوی پایم بگذاری. را بخوبی احساس می کنم. می دهی! همه ی وجودم می شود . چقدر ارام است ، 🌹 ...🌷 🍃🌸↬ @shahidane1 ↖️
1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ #فایل_تصویرے 🎞روایت حیرانی 🎙روایت ۸ سال دفاع مقدس در اردوهای راهیان نور #دوکوهه #حاج‌حسیـــــن_یکتـــــا #روایتگر_جبهه‌ها ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ 🔴 #دو_ســـــردار 🔹گفتم : #دوکوهه را می‌شناسی؟ پاسخ داد: آری. 🔹گفتم : سبب این نامگذاری چیست؟ چرا دوکوهه؟ گفت : علتش را نمی‌دانم، ولی دو کوهش را می‌شناسم. 🔻[از جیبش عکسی بیرون آورد و ادامه داد:] همین دو عکسی که بر روی ساختمانش جلوه نمایی می‌کند #حاج‌همت و #حاج‌احمد_متوسلیان ... 🔹گفتم : پس اگر این چنین است، باید به احترام همه بسیجیانی که قدم در اینجا نهادند؛ هزار کوهه بنامیمش... #دوکوهه #حاج‌ابراهیم_همت #حاج‌احمد‌_متوسلیان ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔸علت مفقود شدن جنازه حاج همت #نداشتن_سر در بدن او بود. چند روز قبل از شهادت #حاج_عباديان مسئول تداركات لشكر يك دست لباس به حاجي داده بود و ما از روي همان لباس توانستيم حاجي را #شناسايي كنيم و پيكر مطر ايشان را به تهران بفرستيم. 🔸پس از فروكش كردن درگيريها به #دوكوهه و از آنجا هم براي تشييع جنازه شهيد همت به تهران رفتيم. پس از تشييع در تهران جنازه شهيد همت را بردند به زادگاهش«قمشه»- #شهررضاي سابق- و در آنجا به خاك سپردند. البته در #بهشت_زهرا نيز قبري به يادبود او بنا كردند #شهید_محمدابراهیم_همت ❤️ . @ebrahimhemmat_ir