eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
راهِ مــرا اشــاره شو ..! مــن بہ ڪجا رسیده‌ام؟ هرچہ دویده‌ام تــو را خستـہ شدم ، ندیده‌ام ….!!! #شهید_محمدحسین_محمدخانی شانزده آبان ۹۴ شمال سابقیه عملیات داشتیم. پا به پای نیروهام و کنارشون می جنگیدم و هدایتشون می کردم طلوع آفتاب که رسید،آفتاب سعادت من هم تابیدوشهید شدم از آخرین وداعم ۹۹ روز میگذشت یه عاشق دلتنگ مثل یه ماهی اسیر توی تنگه که دائم خودشو به دیواره های شیشه ای میکوبه تو معراج وقتی تنها شد با صدای بلند بهم گفت : نوش جونت.. حقت بود.. خوش به سعادتت.. بعد از شهادتم حاج قاسم سلیمانی اینطور توصیفم کرد که: رشادت ها و شجاعت های شهید عمار مانند همت بود. میگفت عمار مثل پسرم بود. همیشه براتون صدقه میزاشتم و میگفتم مراقب خودتون باشید دیروز کسی پیش کسی نام تورا برد. گفتم که بمیرم دگران یاد بگیرند. من عشق تو را از پدرم یاد گرفتم. کار پدران را پسران یاد بگیرند. اولاد فدای حرم حضرت زینب ای کاش تمام پدران یاد بگیرند. 🌷اینجاکانال شَــهیـــدانِـــــہ است👇 http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
🌺⚡️🌺⚡️🌺 محتاجم محتاجِ یک فنجان #چای ☕️ که پهلویش #تو باشی...❣❣ #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹🍃 #روزتـــون متبرڪ به #نگــاه‌شهدا🌷 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
•┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈• 💢لا به لای روضه هایش از من پرسید : ▪️میدونی اِرباً اِربا که می گن یعنی چی؟ ▪️گفتم : مثل گلی که پرپر کنند و بپاشند اطراف؟! ▪️گفت : نه، توی شرهانی وقتی بدن یه شهید هفده هجده ساله رو جدا جدا توی شعاع دویست متری پیدا می کردیم، فهمیدم ارباً اربا یعنی چی... 🔻دست و پا و جمجمه و اعضا هر کدوم یه طرف بود...😭😭   📓برگرفته از مدافــــ🔻حــــرمـ🔻ــــع 🌹 🍃🌸↬ @shahidane1
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ 💢محتاجم محتاج یک فنجان چـــــ☕️ـــــــای که پهلویش #تو باشی...😔😭 #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹🍃 #یـادشون‌_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 #خاطرات_شهــــــدا 💠 عاشق #شهید_همت بود ... ▫️یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در مقابل خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند. ▫️می گفت: نمیخوام رودرروی خانمها باشم طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه. ▫️حاج قاسم میگفت این #شهید منو یاد #حاج_همت می انداخت. #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹 #یـادشون‌_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
✨﷽✨ #شهیـــــدانہ 🌺 چه زیبا گلچین می‌ڪنی خوبان عالـم را ...! و من مبهوت هر شهیـدم که چه زیبا می‌رود تا عرش اعلا ... ▫️مدافـــــع حـــــرم▫️ #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #دلنوشتـــــہ چه زیبا گلچین می‌ڪنی خوبان عالـم را ...! و من مبهوت هر شهیـدم که چه زیبا می‌رود تا عرش اعلا ... #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷 #شهدا_گاهے_نگاهے ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸🌾🍃 🌾 🍃 °•{مدافـــــع حـــــرم #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹}•° 🔴 حاج قاسم برای کدام شهید صدقه کنار می‌گذاشت⁉️ ◽️شهید مدافع حرم، محمدحسین محمدخانی که در بین همرزمانش عمار لقب گرفته بود، از جمله رزمندگانی بود که سردار سلیمانی علاقه خاص و ویژه‌ای به او داشت. ◽️پس از شهادت این شهید بزرگوار، حاج قاسم سلیمانی با کلماتی مقتدرانه او را اینگونه توصیف کرد: «رشادت‌ها و شجاعت‌های شهید عمار مانند همت بود، عمار مثل پسرم بود، همیشه برایش صدقه می‌گذاشتم و میگفتم مراقب خودتان باشید» °•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂 #بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄 🔴 ماجـــــرای جالـــــب گفت‌وگوی #شهید_محمدخــــانی با تکفیری‌ها ▫️یکی از بی‌سیم‌های تکفیری‌ها افتاد دست ما، سریع بی‌سیم را برداشتم، می‌خواستم بد و بیراه بگم. ▪️عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن. ▫️گفتم پس چی بگم به اینا؟! ▪️گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلوله‌هایی که شما به سمت ما می‌زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...» 🔻سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما می‌جنگید؟ ▪️گفت: «به اون‌ها بگو ما همون‌هایی هستیم که صهیونیست‌ها رو از لبنان بیرون کردیم. ▪️ما همون هایی هستیم که آمریکایی‌ها رو از عراق بیرون کردیم. ▪️ما لشکری هستیم از لشکر رسول‌الله و هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست‌ها و آزادی قبله اول مسلمون‌ها، مسجدالاقصی است... ..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان.. 🔻بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیری‌ها تسلیم ما شدند؛ می‌گفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته‌اند.» 📚کتاب «عمار حلب»، زندگی‌نامه‌ی #شهید_محمدحسین_محمدخـانی #یادش_با_ذکر_صلوات ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 #بــرگـےازخــاطــراتــــ 📄 °•{شهید مدافــع حــرم #محمدحسین_محمـــدخانی🕊🌹}•° ▫️اگر سردردی، مریضی یا هر مشکلی داشتیم، معتقد بودیم برویم #هیئت خوب می‌شویم؛ می‌گفت: «می‌شه توشه تمام عمر و تموم سالت رو در هیئت ببندی!» ... ▫️جزو آرزوهایش بود در خانه روضه هفتگی بگیریم، اما نمی‌شد، چون خانه‌مان کوچک بود و وسایل‌مان زیاد ... البته اکثراً هیئت دو نفری داشتیم؛ برای هم #سخنرانی می‌کردیم و چاشنی‌اش چندخط #روضه هم می‌خواندیم، بعد چای، نسکافه یا بستنی می‌خوردیم. می‌گفت: «این خوردنیا الان مال هیئته!» ▫️هر وقت چای می‌ریختم می‌آوردم، می‌گفت: «بیا دوسه خط روضه بخونیم تا چای روضه خورده باشیم!» ▫️زیارت عاشورا می‌خواندیم و تفسیر می‌کردیم، اصرار نداشتیم زیارت #جامعه_کبیره را تا ته بخوانیم. یکی دو صفحه را با معنی می‌خواندیم، چون به زبان عربی مسلط بود، برایم ترجمه می‌کرد و توضیح می‌داد. 📙 برشی از کتاب «قصه دلبری، #شهید_محمدحسین_محمدخانی به روایت همسر» ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸 °•{مدافـــــع حـــــرم #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹}•° ◽️پســـــرم؛ شربت شیرین شهادت گوارای وجودت و تو لایق شهادت بودی حالا که با شهدا همنشین شدی سلام ما را به شهدا برسان و دست ما را بگیر ◽️خداوندا امانتت را با چهره‌ای خونین و سرخ به سوی تو می‌فرستم، خدایا او را از ما قبول کن. راوی 👈 مادر شهید #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…💔…🏴 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◽️ای کلمه‌ی رسیدن به خدا ... ◽️محمدحسین اعتقاد داشت وظیفه ما این است که بچه‌ها را بیاوریم هیئت. وظیفه ما این نیست که هدایتشان کنیم. (ع) خودش می‌کند... ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا جرعه‌ای گرم ؛ از آن چایــیِ اخلاص ، و کمی قنـــدِ نشـــاط ، به دلــــــــ تشنـــــــہ ما هم بدهید... #شهید_محمدحسین_محمدخانی #ســــــلامــ #صبحتون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #عاشقانه_شهدا🔻 👈نشست روبه رویم.خندید و گفت:(دیدید آخر به دلتون نشستم!) زبانم بند آمده بود. من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم و تحویلش می دادم ،حالا انگار لال شده بودم. خودش جواب خودش را داد:(رفتم مشهد،یه دهه متوسل شدم. 🔸گفتم حالا که بله نمیگید،امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه،پاکِ پاک که دیگه به یادتون نیفتم.نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت:اینجا جاییه که می تونن چیزی رو که خیر نیست،خیر کنن و بهتون بدن.نظرم عوض شد.دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیر بشید!) #شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹🍃 #یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌷 مصطفی صدرزاده روز تاسوعا شهید شد. خیلی دمغ و ناراحت بودیم. کمرمان شکسته بود. عصر عاشورا بعد از شکسته شدن محاصره توانستیم به عقب برگردیم. 👈 با عمار رفتیم مقر، با چند نفر دیگر روضه گرفته و به سر و صورتشان گِل مالیده بودند. با سر و ریش گِل زده آمد پیش ما. تک‌تک نیرو های سید ابراهیم را بوسید. جمله‌اش به بچه های عرب زبان این بود:《أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ》 به من که رسید، توی گوشم آرام گفت:《غصه نخور! منم چند روز دیگه مهمان سید ابراهیم هستم.》 📚قسمتی از کتاب ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🍃🌺🍃🌺🍃 ❣تصور نمی‌کردم حزب اللهی ها این قدر و شنگول باشند.اصلا آدم های را که می‌دیدم تصور میکردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند. ❣محمدحسین یک میز گذاشته بود توی خانه دانشجویی اش .وارد که می‌شدیم بعد از نماز اول وقت، و مسخره بازی شروع میشد. ❣لذت میبردم از بودن کنارشان از میترکیدی بدون ذره ای . 🌷 @shahidane1
اصلا تکیه کلام او این بود که "خودت رو خرج امام حسین(ع) کن. معلوم نیست از این مجلس به مجلس بعدی برسی!"🌱 🌹 https://eitaa.com/joinchat/1733689362Cbd5437fa26