eitaa logo
زندگی شهیدانه
252 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
846 ویدیو
79 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند». ادمین: @Ashahidaneh110 #زندگی_شهیدانه
مشاهده در ایتا
دانلود
ساعات آخر عمر مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر بالین آن حضرت نشسته و گریه می‌کردند؛ 📋 فَجَعلَتْ فاطمةُ عليهاالسّلام تَأخذُ مِن دُموعِه وَ تَمسحُ بِه وَجهَها ▪️صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها هم با دست‌های مجروحش، اشک‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام را برمی‌گرفت و به صورت خود می‌کشید. 📋 وَ قالَتْ: يا أبَاالحسن! لَو بَكَىٰ مَحزونٌ في أمّةِ محمّد صلّی‌الله‌علیه‌وآله لَرَحِمَ اللّهُ تَعالىٰ تِلكَ الأُمّة ▪️و می‌فرمود: يا اباالحسن! اگر یک غمزده و مظلومی در امّت پدرم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گریه کند، خدا به تمام امّت رحمتش را می‌فرستد. 📋 وَ إنّكَ لَمَحزونٌ یَابنَ عَمّي لِفراقي،و دَمْعةُ المَحزونِ إذا وَقعَتْ عَلَى الاُمّةِ خَصَّها اللّهُ بالرَّحمةِ، فكيفَ إذا وَقَعتْ على اَمَةٍ ▪️ای پسر عمو! حقیقتا شما به جهت از دست‌دادن من، غمزده و مظلومی؛ و اشک مظلوم ، رحمت خدا را برای یک امّت به دنبال دارد چه برسد به یک کنیز؛ 📋 و قَد مَسَحتُ وَجْهي بِها طَمَعاً لِلرَّحمة،فإنّي أَمَةُ اللّهِ و بِنتُ رسولِ اللّه. ▪️و اشک های شما را به روی خودم می‌مالم تا شامل رحمت خدا شوم چرا که من کنیز خدا هستم و دختر رسولش. 🥀 در این هنگام، خود آن بانوی مکرّمه شروع به گریه‌کردن نمود و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام هم همراه او می‌گریستند. 📚 الکوکب الدُّرّی،حائری، ج۱ ص۲۵۱
ساعات آخر عمر شریف صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بالای سر آن بانو نشسته و وصایای آن حضرت را می‌شنید. بانوی دو عالم بعد از اینکه سفارش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را به مولا نمود، فرمودند: 📋 يَا ابنَ عمّي! إنّي راضيةٌ عَنكَ،فَهل أنتَ راضٍ عَنّي‌؟ ▪️ای پسر عمو! من از شما راضی‌ام اما آیا شما هم از من راضی هستید؟ 📋 خَدِمتُك بِقَدْرِ جُهدي و طاقَتي و أَعَنتُكَ عََلَى دُنياكَ مِقدارَ قُوّتي ▪️من تا می‌توانستم و هر چه که در توانم بود در زندگی‌ام به شما خدمت نمودم... 📋 و بَعدَ ذٰلِكَ فإنّي أَعتَرِفُ بِالتَّقصيرِ في حَقّكَ فَسٰامِحْني ▪️اما با همه حال، اعتراف می‌کنم که در حق شما کوتاهی نموده‌ام؛ پس مرا حلال کن... 📋 فَبَكَى عليُّ عليه‌السّلام و قال: يا بنتَ المصطفى و يا سيّدة النساء! رُوحي لِرُوحكِ الفِداء ▪️در اینجا بود که مولا علی علیه‌السلام به گریه افتادند و فرمودند: ای دختر مصطفی! از سروَر همه زنان! روح و جانم به فدای تو.( این چه حرفی است که می‌گویی؟!) 📚 الکوکب الدُّرّی،حائری،ج۱ ص۲۵۱
ای أسماء ! دستم رسید به بازوی ورم‌کردهٔ زهرا... به دندهٔ شکستهٔ او... در نقلی آمده است: 📋 و بَینَما هُوَ یُغسّلُها اِذِ اعْتَزَلَها ناحیةً و صارَ یَبکِی ▪️همینکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام داشت پیکر مطهر زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها را غسل می‌داد، ناگهان به گوشه‌ای رفت و (سر به دیوار گذاشت و) با صدای بلند شروع به گریه‌کردن نمود. 📋 وَ الحسَنُ عَن یَمینِه و الحُسینُ عَن شِمالِه و زَینبُ بَینَ یَدَیه ▪️امام حسن سمت راست، امام حسین سمت چپ و‌ زینب کبری علیهم‌السلام در مقابل آن حضرت ایستاده بود. 📋 فَقالَتْ أسماءُ: سَیّدی! أکْمِلْ غُسلَها وَ ابْکِ بَعدَ ذٰلکَ لِفِراقِها ▪️اسماء به پیش آمد و گفت: ای آقای‌من! بهتر نیست که اول غسل پیکر مطهر زهرا سلام‌الله‌علیها را تمام کرده و سپس از فراق او گریه نمایید؟! 🥀 در این‌جا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: ای أسماء! در حال غسل‌دادن، نظرم افتاد به صورت فاطمه سلام‌الله‌علیها؛ دیدم که از ضربهٔ آن بی‌دین، کبود و چشم مبارکش چون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش مثل یک بازوبند، ورم کرده است.(۱) 📋 یا أسماء! بَینَما اُغسِّلُ فاطمةَ مَرَّتْ یَدِی عَلَی ضِلْعٍ مِن أضلاعِها فَوَجَدْتُهُ مَکسورًا ▪️ای أسماء ، در حین غسل فاطمه سلام‌الله‌علیها، دستم رسید به یک دنده از دنده‌های فاطمه سلام‌الله‌علیها؛ دیدم که آن دنده، شکسته است! 📋 و لَمْ تُخبِرنی بِذٰلِک حَتّی لا یَشتَد‍َّ ألَمِی ▪️اما فاطمه سلام‌الله‌علیها از آن دندهٔ شکسته، هیچ حرفی با من نگفته بود که مبادا درد من از این ماجرا، زیاد بشود و از او شرمنده شوم. (۲) 📚(۱)انوارالشهادة،یزدی،ص۴۳۴ 📚(۲)العبرة الساکتة،ج۱ ص۷۶
به فدای مادری که طاقت نداشت حتی گرد و غباری بر سر و صورت حسینش بنشیند... در نقلی آمده است: روز آخر عمر مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که از بستر به پا خاسته و مشغول شستن لباس های حسنین علیهماالسلام و شانه‌زدنِ سر آن‌ها شد؛ وقتی که امیرالمومنین علیه‌السلام از راه رسیده و علت را سوال کردند، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: 📋 أغسِلُ رُؤوسَ أولادي،لأنّكَ غداً مشغولٌ بِتَجهيزي و غُسلي و دَفني ▪️سر بچه‌هایم را امروز هر گونه بود، شُستم چرا که تو دیگر فردا مشغول غسل و دفن من هستی. 📋 و أخافُ {أنْ} تَجوعَ أولادي و تُبقىٰ رُؤوسُهُم مُغيّرةً و ثِيابُهم دَكِنَة ▪️و من از آن می‌ترسم که فردا ، بچه‌هایم گرسنه بمانند‌ و بر سر و وضعشان، گرد و غباری نشسته باشد. 📚وفاة فاطمة الزهرا علیهاالسلام،بحرانی، ص۱۲۳
وقتی که حسنین علیهماالسلام بر روی پیکر مطهر مادر می‌افتند و هاتفی از آسمان ندا می‌دهد... در روایتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: پیکر مطهر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را در میان کفن جای دادم و موقعی که می‌خواستم کفن او را گره بزنم، حسنین و زینبین علیهم‌السلام را صدا زدم و گفتم: 📋 هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّةِ ▪️بیایید از مادر خود زاد و توشه برگیرید، این آخرین لحظات بین شما و مادرتان است و ملاقات شما در بهشت خواهد بود. 🥀 حسنین علیهماالسّلام آمدند و در همان حال فریاد می‌زدند و بر روی پیکر بی‌جان مادر افتاده و با او نجوا می‌نمودند ... در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَی صَدْرِهَا مَلِیّاً ▪️من خدا را شاهد می‌گیرم که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آه و ناله کرد، دست‌های خود را دراز کرد و حسنین علیهماالسلام را چند لحظه‌ای به سینه خود چسبانید. 📋 وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ یُنَادِی یَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْکَیَا وَ اللَّهِ مَلَائِکَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِیبُ إِلَی الْمَحْبُوبِ ▪️ناگاه هاتفی از آسمان ندا در داد که: «یا اباالحسن! حسنین را از روی سینه فاطمه سلام‌الله‌علیها بردار. به خدا قسم که ملائکه آسمان‌ها را گریان کردند، چرا که دوست مشتاق دیدار دوست است. 🥀 حضرت امیر علیه‌السلام فرمودند: من رفتم و به آرامی حسنین علیهماالسلام را از روی سینه زهرا سلام‌الله‌علیها برداشتم. 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۱۷۹
امام خمینی (رحمه‌الله علیه): 🔹 باید سعی شود تا از راه رسیده‌ها و دین‏‎ ‎‏به دنیا فروشان، چهرۀ کفرزدایی و فقرستیزی روشن انقلاب ما را خدشه‌دار نکنند و لکۀ‏‎ ‎‏ننگ دفاع از مرفهین بی‌خبر از خدا را بر دامن مسئولین نچسبانند. آنهایی که در خانه‌های‏‎ ‎‏مجلل، راحت و بی‌درد آرمیده‌اند و فارغ از همۀ رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون‏‎ ‎‏محکم انقلاب و پابرهنه‌های محروم، تنها ناظر حوادث بوده‌اند و حتی از دور هم دستی‏‎ ‎‏بر آتش نگرفته‌اند، نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند، که اگر به آن جا راه پیدا کنند‏ چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت ایران را بر باد دهند که اینها هرگز عمق راه طی شده را ندیده‌اند و فرق و سینه شکافته نظام و ملت را ندیده‌اند و از همۀ زجرها و غربتهای مبارزان و التهاب و بیقراری‏‎ ‎‏مجاهدان که برای مرگ و نابودی ظلم بیگانگان دل به دریای بلا زده‌اند، غافل و بیخبرند. (صحیفه نور، جلد ۲۰، صفحه ۳۳۳)
حجت‌الاسلام استاد میرزامحمدی1403.08.25_1-01.mp3
زمان: حجم: 26.07MB
سلام ما به تو ای یار بی نشانه ما سلام ما به تو ای صاحب زمانه ما تویی که کعبه به دور سر تو میگردد ز طوف خانه ی کعبه تویی بهانه ما تو هم شبیه خدا ،مهربان و رزاقی بیا و مرحمتی کن تو آب و دانه ما اگرچه خانه ی ما لایق قدوم تو نیست بجای خیمه شبی را بیا به خانه ما رسیده فاطمیه، تو کجا عزاداری بخوان تو از غم زهرای بی نشانه ما بیا و روضه بپا کن برای مادر خویش که داغ فاطمه شد اشک بی بهانه ما بخوان که فاطمه را یک جماعتی کشتند دلیل خلق جهان را به راحتی کشتند بیا و روضه بخوان دست او ز کار افتاد بیا و روضه بخوان روی یاس خار افتاد بخوان که پیکر پروانه سوخت در آتش بخوان که صورت ریحانه سوخت در آتش بخوان که مانده علی نیمه شب به غسل تنش جراحت است سرا پا تمامیِ بدنش بخوان که مانده علی با تنی که درهم بود ز بس که آب شده چون خیال و مبهم بود چگونه شستشوی این بدن کند حیدر تنی نمانده که دیگر کفن کند حیدر بخوان علی، تنِ یاس مدینه می شوید به اشک دیده علی؛ زخم سینه می شوید چه شد که پیکر او را شبانه می بردند میان ظلمت شب مخفیانه می بردند هر آنچه بود تن پر جراحتش را برد میان خاک مدینه علی به خاک سپرد؟ هر آنچه بود تنش را کفن نمود علی میان خاک مدینه ،به اشک چشم ولی امان ز پیکر زخمی وچاک چاک حسین امان ز پیکر مانده به روی خاکِ حسین نشد کفن مگر از تیغ و نیزه در گودال به زیر سم ستوران تنش شده پامال 🔻 🎤 حجت الاسلام استاد 🔊  📆جمعه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 صفاییه | حسیــــنیه شهـــداء 
کسانی این‌طور وانمود میکنند نسلی که روی کار می‌آید - که اصطلاحاً به آن «نسل سوم انقلاب» میگویند - پُشتکرده به انقلاب و رویگردان از ارزشهای دینی است؛ یا اگر هم نیست، به طور اجتناب‌ناپذیری این‌گونه خواهد شد! بنده صددرصد حرف آنها را رد میکنم. نه این‌که من عوامل فسادبرانگیز فرهنگی را نمیبینم یا نمیشناسم یا از آنها خبر ندارم؛ نخیر، بنده از ماهواره و اینترنت و رمانها و فیلمها و آهنگها و حرفهای فاسد کاملاً خبر دارم و آنها را دست کم نمیگیرم. من عمرم را در میان جوانان گذرانده‌ام. از دورانی که خودم جوان بودم، با جوانان دانشگاهی که خارج از محیط ما بودند، ارتباط برقرار کردم؛ تا امروز هم ارتباط من با جوانان قطع نشده است. بنابراین میدانم حال و هوای جوانی چیست و امروز در فضای جوانىِ ما چه میگذرد؛ اما معتقدم نسل کنونىِ امروز این قدر هم آسیب‌پذیر و شکننده نیست؛ این را بد فهمیده‌اند. امام خامنه ای، بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت‌ - 1380/02/12
Screenshot_20241206_235856_X.jpg
حجم: 1.58MB
شناخت حزب بعث سوریه و بررسی تحلیلی علل شکل گیری نارضایتی ها در سوریه
آقا این جوری که داره پیش می ره تو هفته ها و شاید هم هفته ی آینده سوریه سقوط می کنه و مردم و ارتش با اسد همراهی ندارند، مگر اینکه عصای موسایی برسه... خدا به داد حزب الله برسه که این دفعه باید هم با جبهه داخلی (قوات لبنانیه سمیر جعجع) هم با جبهه جنوبی (مرگ بر اسرائیل) و هم به احتمال بالا با جبهه شرقی (الجولانی) بجنگه... نمی گذریم از اون کودن هایی که می خواستند مثلا ما رو وارد تله ی جنگ نکنند، قصه شبیه اون یارویی هست که چپ و راست دارن بهش سیلی می زنند و به طرف میگه تو با این کارها نمی تونی من رو عصبانی کنی... باید چکارت کنه که عصبانی بشی هان؟؟؟ باید... لاإله الا الله الان خوبه؟ همه دردها از کنار گذاشتن حرف ولی خداست همه دردها از نفهمیدن و نترسیدن از هشدار به عقب نشینی غیرتاکتیکی هست... حالا هی بگیم تله جنگ... بعد هنیئه امروز و فردا می کردیم که ایران کی می زنه. نزدند و بعدش باز خوردیم... بعد حمله به ایران هم اون سخنرانی حضرت آقا تکلیف همه رو روشن کرد... باز نزدیم که اینطور محورهای مهم مقاومت رو از دست بدیم و چه بسا بدترش هم رقم بخوره عقل مدرن نمی تونه رفتارهای خودش رو در بستر سنت های الهی تنظیم کنه... همش نشستیم یکی بزنن، بعد ما هی دو دوتا چهارتا کنیم که بزنیم یا نزنیم و اگه زدیم چطور وارد تله جنگ نشیم... تا حالا دو بار هم نزدیم و بعدش بدترش رو خوردیم... نمی دونم أخر امر اینکه مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ اِنْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّهِ .
این روزها همه جور اخبار رو از رسانه ها دیدید و شنیدید، ولی خداییش اونی که این اخبار رو دید و برای مردم ایران آرزوی سوریه شدن رو داره رو نمی دونم چطور بنوازم؟؟!! آخه بنده ی خدا تسلط گروهی که خودش متشکل از چندین گروهک هست و عروسک خیمه شبازی دست غربیاست شده ایده آل شما واسه کشور!!!! سرانجام سوریه با این اوباش آدم ها چیه؟؟ هنوز چیزی نشده، اسراییل از پایین داره سهم خودش رو می گیره و ترکیه از شمال!!! الان به نظرت جیش الحر که از سمت درعا به طرف دمشق حرکت کرد با النصره که از شمال به سمت دمشق حرکت کرد وقتی به هم می رسند با هم می سازند؟ ۳۷ گروهک دور هم جمع شدن و جبهة التحریر رو ایجاد کردن، به نظرتون اینا بعد قدرت گرفتن سهم خودشون رو نمی خوان؟ یکی از رفقای میدان می گفت وسط حرکت به سمت دمشق با هم درگیر شدند و بیست سی نفر از هم رو کشتن. اصلا این جور درگیری ها و اختلافات و لوازم بعدی اون مثل عدم ثبات و تجزیه ی کشور، ناموس این طور روی کار آمدن... پس فردای سوریه محکوم به عدم ثبات و تجزیه هست، مگر اینکه باباهاشون مثل آمریکا و اسرائیل و ترکیه یه فکری به سرشون بگیرند و البته نون اونا تو درگیری و عدم ثبات منطقه هست...