14.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفیق عزیزم.
برای ما هم دعا کن.
زندگی تو رسم جهاد بود.
باید سختی بکشید...
https://eitaa.com/shahidaneh110
اى عبدالعظيم! دوستانم را از جانب من سلام برسان 👇👇👇👇
🌐توصیه های امام رضا«علیه السلام» به شیعیان
1️⃣يا عَبدَ العَظيمِ ، أبلِغ عَنّي أولِيائِيَ السَّلامَ، وقُل لَهُم أن لا يَجعَلوا لِلشَّيطانِ عَلى أنفُسِهِم سَبيلاً ،
💠اى عبدالعظيم! دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو كه شيطان را به خود راه ندهند؛
2️⃣ومُرهُم بِالصِّدقِ فِي الحَديثِ وأداءِ الأَمانَةِ ،
💠و ايشان را به راستگويى و امانتدارى سفارش كن.
3️⃣ومُرهُم بِالسُّكوتِ ، وتَركِ الجِدالِ فيما لا يَعنيهِم ، وإقبالِ بَعضِهِم عَلى بَعضٍ ، وَالمُزاوَرَةِ ، فَإِنَّ ذلِكَ قُربَةٌ إلَيَّ .
💠به آنان توصيه كن كه خاموشى گزينند و بحث و جدلهاى بيهوده را رها كنند، به يكديگر روى آورند و به ديدن هم بروند؛ زيرا كه اين امور، باعث نزديك شدن به من مى شوند،
4️⃣ولا يَشغِلوا أنفُسَهُم بِتَمزيقِ بَعضِهِم بَعضًا فَإِنّي آلَيتُ عَلى نَفسي أنَّهُ مَن فَعَلَ ذلِكَ وأسخَطَ وَلِيًّا مِن أولِيائي دَعَوتُ اللّه َ لِيُعَذِّبَهُ فِي الدُّنيا أشَدَّ العَذابِ وكانَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرينَ .
💠خود را سرگرم تكه پاره كردن يكديگر نكنند؛ زيرا من به جان خودم سوگند ياد كرده ام كه هركس چنين كند و دوستى از دوستان مرا خشمگين سازد، از خدا بخواهم كه در دنيا، سخت ترين عذاب را به او بچشاند و در آخرت، از زيانكاران باشد.
5️⃣وعَرِّفهُم أنَّ اللّه َ قَد غَفَرَ لِمُحسِنِهِم وتَجاوَزَ عَن مُسيئِهِم إلاّ مَن أشرَكَ بِهِ أو آذى وَلِيًّا مِن أولِيائي أو أضمَرَ لَهُ سوءًا فَإِنَّ اللّه َ لا يَغفِرُ لَهُ حَتّى يَرجِعَ عَنهُ ، فَإِن رَجَعَ ، وإلاّ نَزَعَ روحَ الإيمانِ عَن قَلبِهِ وخَرَجَ عَن وَلايَتي ، ولَم يَكُن لَهُ نَصيبًا في وَلايَتِنا ، وأعوذُ بِاللّه ِ مِن ذلِكَ.
💠به آنان بگو كه خداوند، نيكوكار ايشان را آمرزيده و از بدكارشان گذشت كرده است، مگر كسى كه بدو شرك آورد يا دوستى از دوستان مرا آزار دهد و يا نسبت به او قصد بدى داشته باشد؛ زيرا [در اين صورت ] خداوند او را نمى بخشد تا زمانى كه از اين كارها [يا از اين بدانديشى] دست بردارد و اگر دست برنداشت، روح ايمان از دلش كنده شود و از ولايت و دوستى من خارج گردد و نصيبى در ولايت ما نداشته باشد، پناه مى برم به خدا از اين.
نسخه 3 نرمافزار مجموعه آثار امام خمینی (قدسسره)
متن کامل 170 عنوان کتاب فارسی و عربی در 384 جلد (شامل 36 رساله) از آثار امام خمینی(س)،
+ شهید سید مصطفی خمینی(رحمهالله)
و تبیان آثار امام: مجموعه آثار موضوعی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)
تاریخ انتشار : 1402/3/16
www.noorshop.ir/fa/product/74137
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه ی پخش_نشده والدهی گرامی آیت ا...خامنهای ( حفظه الله تعالی)
ایشان در این مصاحبه دو تا از خوابهای رهبری معظم انقلاب رو تعریف میکنند
سطح سواد و بیان این بانوی بزرگوار عجیب است
از همچنین مادری همچنین پسری به وجود می آید
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 @zendegimotali
هر چه دارم همه از پاکی مادر دارم
رحمت حق به روانش که حسینی زادم
هدایت شده از زندگی شهیدانه
🌷کوچه هایمان را به نامشان کردیم تا بدانیم از گذرگاه خون شهیدی است که به خانه می رسیم.
http://eitaa.com/shahidaneh110
امروز دهم تیرماه
دمای هوای مهران تا ۴۷ درجه هم بالا اومده.
تیرماه سال ۱۳۶۵ مهران هم چنین گرمایی داشت، برای رزمندگانی که ۱۲ کیلو تجهیزات همراه داشته اند و با یک قمقمه آب باید سر می کردند.
قمقمه ی آبی که به لب خیلی از رزمنده ها نخورد.
چون رمز عملیات یا ابالفضل العباس علیه السلام بود.
مثل شهیدی که تازه داماد بود و تخریبچی گردان، #شهید_عباس_حاجی_زاده، تخریب چی گردان علی بن ابی طالب علیه السلام از لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب علیه السلام که حاج حسین جوشقانیان می گفت تو کربلایی یک وقتی رسیدم بالا سر شهید عباس حاجی زاده، از شدت تشنگی لبهاش ترک خورده بود.
شادی روح شهدا صلوات.
https://eitaa.com/shahidaneh110
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضمن مطالعه درباره شهید عباس حاجی زاده که تخریب چی گردان بود با شهید دیگری به همین نام آشنا شدم که فرمانده گردان سیدالشهداء علیه السلام از لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب بودند.
قصه ی دست کشیدن از مدال طلا و مقام اول مسابقات استانی این شهید به خاطر اهتمام به نماز اول وقت رو از زبان حاج حسین آقای کاجی بشنوید.
https://eitaa.com/shahidaneh110
1.27M
نحوه شهادت سیدابوالفضل کلبیز کربلای ۱ راوی فرجی
https://eitaa.com/shahidaneh110
خاطره طنز مجید اسکندری از رزمندگان واحدتخریب لشکر 17 علی ابن ابیطالب (علیه السلام) درعملیات کربلای 5
در عملیات کربلای پنج، تیری به پایم اصابت کرد و مجروح شدم. مرا به اهواز بردند. بعد از چند روز با هواپیما به همراه تعداد بسیاری از مجروحین به مشهد مقدس اعزام شدیم. هواپیمای 130C باربری بود که با بستن برانکارد آن را به چند طبقه تقسیم کرده بودند. در طول مسیر بعضی از مجروحین از شدت درد، طاقت از کف داده و آه و ناله می کردند. بعضی ها را هم موج گرفته بود و حال و هوای دیگری داشتند....!
در بیمارستانی ، بستری شدم. آن جا غریب بودم و به خاطر وضعیت پایم باید با کمک دو عصا حرکت می کردم. ناگهان در انتهای سالن بیمارستان، چشمم به محسن افتاد که روی ویلچر نشسته بود. محسن از دوستان واحد تخریب بود که روی مین رفته و پایش قطع شده بود. نگاهمان که به هم گره خورد، برق شادی در چشمان مان درخشید و با ذوق و عجله به طرف هم حرکت کردیم.
من که هنوز به حرکت با عصا عادت نکرده بودم، سُر خوردم و وسط سالن ولو شدم! سریع خودم را جمع و جور کردم و محسن را در آغوش گرفتم. محسن، با این که پایش قطع شده بود اثری از افسردگی و ناراحتی در چهره اش دیده نمی شد. در این حین، خانم پرستاری آمد و خواست یک پاکت کوچک شیر به من بدهد. دید با عصا هستم .شیر را به محسن داد اوشیر را گرفت و چند لحظه بعد، آن را در جیب پیراهنم گذاشت. لحظاتی بعد داخل یکی از اتاق ها پیرمردی را دیدیم که یک دستش قطع شده بود. رفتیم تا حال و احوالی از او بپرسیم. من گوشه تخت پیرمرد نشستم. مشغول صحبت با او بودم که ناگهان احساس کردم لباسم خیس شده و روی تخت پیرمرد را هم خیس کرده ام. از شرمندگی نمی دانستم چه کار کنم. خداحافظی کردیم وبا محسن از اتاق بیرون رفتیم. محسن داشت می خندید. من هم با این که ناراحت بودم، دیگر نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم. تازه فهمیدم محسن بدون این که من متوجه بشوم پاکت شیر را سوراخ کرده و داخل جیب من گذاشته بود!
😂😂😂😂
https://eitaa.com/shahidaneh110
چرا کل بلبشوی فرانسه به اندازه یک سطل ماست برای رسانههای غربپرست اصلاحطلب ارزش خبری نداشت؟