فرازی از وصیت نامه ی شهید لبنانی مدافع حرم مهدی محسن رعد:
🥀وصیت من به دخترانی که عکسهایشان را در شبکههای اجتماعی میگذارند این است که این کار شما باعث می شود امام [زمان] خون گریه کند...»
🥀بعد از ایـن که وصیت و خـواهشم را شنیدید بـه آن عمـل کـنید. زیرا ما میرویم تا از شرف و آبروی شما زنان دفاع کنیم.مانند خانم حضرت زهرا سلام الله علیها باشید.
#شهید_مهدی_محسن_رعد
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌷بنیانگذار چتربازی و اسکی رزمی سپاه
🌷شهید بهرام شهپریان
🌾عزیز و دردانه باشی.
🌾مرفه و پول دار باشی.
🌾مجیدیه ی تهران زندگی کنی.
🌾تک پسر باشی.
🌾تو خانواده ات شاه دوستی باشه ولی
🌸دلت هوای شهادت داشته باشه و همه ی زندگیت رو وقف انقلاب کرده باشی...
🌸پسری که در آستانه ی انقلاب برای تحصیل در رشته مهندسی برق رفت ایتالیا
🌸 تا ۱۸ سالگی اصلا نماز برد نبود
ولی لقمه ی حلال پدر و ذات پاک پسر و دم مسیحیایی روح الله اون رو منقلبت کرد.
🌸ایتالیا خیلی دوام نیاورد و برگشت ایران.
عضو کمیته شد و در جریان غائله ی گنبد شرکت کرد.
سال ۵۹ هم عضو سپاه شد، خاری بود در چشم دشمنان و منافقین پست.
🌱پدر با سپاهی شدنش مخالف بود.
از خونه بیرونش کرد و بهش گفت از ارث خبری نیست.
🌸حتی وقتی تصمیم به ازدواج گرفت، در مراسم خواستگاری فرزندش حاضر نشد ولی بهرام از مسیر حقی که انتخاب کرده بود پا پس نکشید.
🌸بارها تهدید به ترور شد و سه بار ترور نافرجام شد به خاطر همین تهدیدها، طی چهار سال زندگی مشترک، نه بار مجبور شد منزلش را عوض کند.
ادامه👇👇👇
ادامه مطلب قبل👇👇
🌾اعجوبه ای بود.
🌾نقشه ای عملیاتی کشیده بود که در غالب عملیاتی نفوذی و مخفی صدام را در عراق ترور کند.
🌾منافقین هم اصلا دل خوشی از او نداشتند و دائم به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به او بودند تا جایی که حتی بعد از شهادت، مراسم ختمش را هم تهدید به بمبگذاری کرده بودند.
🌾تا میتوانست به کشورهای مختلف مثل سوریه و لبنان و حتی ژاپن و جاهای مختلف میرفت تا چیزهای بیشتری یاد بگیرد و به همرزمانش یاد بدهد.
🌾اسکی رزمی را بهرام وارد آموزشهای سپاه کرد و اولین دورههای چتربازی در سپاه را بهرام پایهگذاری نمود.
🌾عاقبت در اردیبهشت ۱۳۶۵ برای ماموریتی عازم پادگان بادینه ای در اطراف ورامین شد و قرار بود عده ای را که به خاطر سیل در این پادگان محاصره شده بودند را نجات بدهند که به علت سقوط هلی کوپترشان به همراه نه نفر دیگر از همرزمان به شهادت رسیدند.
🌾قبل از پرواز بهرام به مادرش زنگ زد و از ایشان خواست هوای همسر و پسر سهونیم ساله اش حامد و فرزند توی راهی اش را داشته باشد. به مادرش گفته بود فرزند توراهیمان دختر است و اسمش هم زهرا است.
🌷شهادت: ۱۳۶۵/۲/۱۵ ورامین، سقوط هلیکوپتر
#شهید_بهرام_شهپریان
#بهشت_زهرا
قطعه ۵۳
ردیف ۱۴۷
شماره ۹
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸انقلاب یعنی تحول انفسی نه آفاقی؛ یعنی دو جوان در ایتالیا به برکت دم مسیحایی امام، چنان تحول درونی بیابند که اولی ثروت افسانهای پدرش در کمپانی فیات ایتالیا را رها کند و به دیدار امام در تهران بشتابد و شیعه شود و در نهایت به دست صهیونیستها به شهادت برسد و دومی تحصیل مهندسی در ایتالیا را رها کند و به انقلاب امام بپیوندد و علیرغم مخالفت خانواده، لباس پاسداری بر تن کند و پس از سالها مجاهدت به شهادت برسد.
🌸اولی شهید ادواردو آنیلی پسر صاحب کمپانی فیات ایتالیا بود و دومی، شهید بهرام شهپریان پسر یکی از صاحبمنصبان نیروهای مسلح پهلوی بود که نیروهای ویژه هوابرد سپاه را بنیان نهاد؛ همان واحدهایی که بعد از شهادت او یکی از ارکان تشکیل نیروی بدون مرز قدس گردید.
🌸یک مصلح اجتماعی همچون شهید شهپریان ابتدا از انقلاب درونی و اصلاح قلب خود میآغازد.
#استاد_حسن_عباسی
#شهید_بهرام_شهپریان
#شهید_ادواردو_آنیلی
http://eitaa.com/shahidaneh110
امام خمینی (ره):
🥀پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.
صحیفه ی نور ج ۱۴، ص۴۹۱
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸وصیت نامه شهید علی اصغر بشکیده🌸
فرمانده گردان عمار
تیپ ۲۷ محمد رسول الله صلی الله علیه و آله
🥀خدايا! تو خودت شاهد باش و شاهد بودى كه در چه راهى قدم برداشتم و چگونه راه را ادامه دادم و چگونه بازگشتم .
🥀تو خودت آگاهى اگر حرف نمىزنم، بگذار كه اين دردها در دلم بماند، ناگهان سر برآورد و مرا بسوى تو رهنمون سازد.
🥀خدايا! در اين راه كه قدم برداشتم، ثابت قدمم بدار و راضيم به رضاى تو و فقط به خاطر تو آمدهام. اگر نبود اين قيد بندگى هرگز نمىآمدم يا اگر مىآمدم براى قيود دنيائى و پَست مىآمدم .
🥀ولى تو را شكر كه اين لطف و مرحمت را به من كردى كه در اين راه قدم بردارم.
🥀پدر عزيزم! چون شير باش و به دل و قلب تمام دشمنان داخلى و خارجى و باطنى و ظاهرى بزن كه پيروزى يا رزمنده با نفس است.
🥀مادر عزيزم! اى گرامي ام! چون كوه باش استوار و قوى و محكم. از خودت ضعفى نشان مده، گريه مكن.
🥀دست از ولايت فقيه، روحانيت مبارز و دست از اسلام و قرآن و خدا و پيغمبر و ائمه اطهار (ع) برنداريد كه اگر دست برداريد در گمراهى به سر خواهيد برد.
🥀و اما شما اى خواهران عزيزم! شما اى مادران آيندهساز تاريخ! شما اى دامنهاى عفت! و شما اى مربيان فرزندان آينده! شما بايد همانند زينب باشيد ، زينبوار پيامآور خون شهيد باشيد.
🥀 با صداى بلند به جهان بگوئيد « قالوا لا لله الا الله تفلحوا ». پيام قرآن را برسانيد .
مستضعفين در انتظارند تا شما انقلابتان را صادر كنيد. با خون و پيام. خون از ما و پيام از شما.
🥀و تو اى برادر عزيزم !تو هم در آينده بايد يا خون بدهى و با خون خود درخت اسلام را آبيارى كنى و يا با قلمت به فكر پيشرفت و نجات اسلام باشى كه هر دو در نزد خداوند متعال داراى قدر و منزلت خاصى است.
#شهید_علی_اصغر_بشکیده
#وصیت_نامه
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸 *ماجرای شهیدی که در کودکی با لیلا فروهر در یک فیلم بازی کرد*
🥀 صابر رهبر، کارگردان فیلم "مراد و لاله" در سال ۱۳۴۴ برای نقش مراد، *مجید فریدفر* و برای نقش لاله، لیلا فروهر را انتخاب میکند.
🥀 فیلم آن زمان با استقبال خوب مردم مواجه میشود و هر دو بازیگر خردسال اسم و رسمی برای خود پیدا و با همان سن کم در فیلمهای زیادی نقشآفرینی میکنند.
🥀 امروز همه از سرنوشت بازیگر خردسال دختر خبر دارند ولی کمتر کسی میداند بازیگر خردسال پسر چه سرنوشتی پیدا کرد.
🥀 *مجید فریدفر* که تا سالهای دهه ۵۰ در سینمای آن زمان میدرخشید، پس از پیروزی انقلاب برای آموزشهای رزمی و نظامی راهی سوریه و فلسطین میشود و پس از یک سال و نیم آموزش به عنوان چریکی کارآزموده و چالاک به کشور برمیگردد.
🥀 سرانجام *مجید فریدفر* در ۱۲ خرداد سال ۱۳۶۰ در ایستگاه هفت آبادان در سن ۲۵ سالگی به دست بعثیها به *شهادت* میرسد تا دو بازیگر خردسال فیلم «مراد و لاله» هر کدام سرنوشتی کاملا متفاوت از هم پیدا کنند..!
#شهید_مجید_فرید_فر
#عاقبت_به_خیری
#بهشت_زهرا
قطعه: ۲۴
ردیف: ۸۱
شماره: ۵
همسایه ی شهید کشوری
http://eitaa.com/shahidaneh110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸تصاویر کمتر دیده شده از یزله ❤️سردار شهید قاسم سلیمانی و ❤️سردار شهید ابو مهدی المهندس
بعد از شکست داعش
🌸فدای تو سردار دلها
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸عصای دست شهید چمران🌸
🌾جوانی که کنار شهید چمران، کتف به کتف نشسته و کلاهش رو هم سربالا گذاشته است را کمتر کسی میشناسد !
🌾بسیجی ها کم سن وسالی که کنار این مردان پولادین به مردی رسیدند. یکی از آن بسیجی ها این نوجوان است که کنار شهید چمران، کتف به کتف نشسته و کلاهش رو هم سربالا گذاشته است. کمتر کسی است که نام این فرد را میداند.
🌾علیرضا پسر شاخ شمشاد پری خانم بود که خیلی هم شر و شور بود و همه ازش حساب میبردند. بعد از انقلاب هم یکی از اولین بسیجی های مسجد صاحب الزمان (ع) شهر ری شد.
🌾جزو اولین رزمنده های شهرری بود که برای یاری دین خدا پا در جبهه گذاشت.
🌾آنقدر دلاور و نترس بود که در میان یاران نزدیک شهید چمران جا گرفت.
🌾هر کجا درگیری سخت و سینه به سینه با دشمن بود علیرضا یکی از رزمندههای پا به رکاب بود.
🌾علیرضا 19 ساله بود که بالاخره مزد مجاهدتش رو گرفت و در بهار سال 60 و تنها چند روز قبل از شهادت پیر و مرادش شهید مصطفی چمران در درگیری نزدیک با دشمن در منطقه سوسنگرد خلعت شهادت رو به تن کرد و در چند قدمی فرمانده اش به خاک رفت.
🌾اما دریغ که مزار این مجاهد در قطعه 24 گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها پرت افتاده و زائری ندارد.
🌾شاید خیلیها شهید چمران را در این عکس دیده اند اما "علیرضا" آن بسیجی کنار دستش رو ندیده اند . . .
🌾عکاس این تصویر زیبا بهرام محمدیفرد است.
🌷ولادت:۱۳۴۱ تهران
🌷 شهادت:۱۳۶۰/۲/۲۳ سوسنگرد
#شهید_علیرضا_مالمیر
#شهید_چمران
#بهشت_زهرا
قطعه: ۲۴
ردیف: ۸۵
شماره: ۳۰
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌷عباس با شروع جنگ تحمیلی به همراه دوستان خود در منطقه مهرآباد جنوبی تهران، به جبهههای جنگ حق علیه باطل شتافت و در قالب نیروهای ستاد جنگهای نامنظم به فرماندهی شهید چمران در جبهه سوسنگرد شرکت کرد و در بسیاری از عملیاتهای نامنظم حضور فعال داشت.
🌷 عباس در "عملیات نصر" هویزه در دیماه 1359 شرکت داشت، هنگام حمله دشمن برای تصرف مجدد سوسنگرد، در روستای مالکیه سوسنگرد به همراه هفت تن از رزمندگان ستاد جنگهای نامنظم از این روستای حساس دفاع و شجاعت بسیاری از خود نشان داد که این اقدام و نیز مقاومتهای سایر گروهها، سبب عدم موفقیت دشمن در اشغال سوسنگرد شد و عباس پالیزگیر به "عباس 106 " یا "عباس چیفتن" معروف شد.
🌷عباس به تنهایی در بسیاری از عملیاتها تانکهای عراقی را به وسیله 106 یا آرپی چی منهدم کرد و در اکثر عملیاتهای شناسایی و تکهای ایذایی در منطقه هویزه و در عمق دشمن با کار گذاشتن مین در جادههای حساس که در اشغال عراق بود، موجب انهدام خودروها و تلفات نیروهای دشمن شد.
🌷این شهید عزیز که یکی از رزمندگان شجاع، مدافع و موثر جبهه سوسنگرد به شمار میرفت، سرانجام در یک درگیری ایذایی در محور دهلاویه در اردیبهشت ماه سال 1360 به فیض شهادت رسید.
🌷ولادت:۱۳۳۹ تهران
🌷شهادت: ۱۳۶۰/۲/۲۲ سوسنگرد
#شهید_عباس_پالیز_گر
#عباس_چیفتن
#بهشت_زهرا
قطعه: ۲۴
ردیف: ۸۵
شماره: ۲۹
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸زنده باد عنایت🌸
🌾دشمن مدام با خمپاره 60 روی نیروهای مردمی آتش میریخت. بهروز مرادی گفت باید به داخل کشتیهای رها شده کارون برویم.
🌾 داخل کشتی رفتیم و بدون سلاح نگهبانی میدادیم.
سقف خیلی از خانهها از چوب و الوار بود. ما چوبها را از سقف خانهها جدا کردیم و بین بچهها تقسیم کردیم، تا از آن به عنوان سلاح استفاده کنند.
🌾سلاح بچههای مدافع خرمشهر در برابر بعثیها الوار و چوب بود. آنها شبها در کشتیهای داخل روخانه با چوب و الوار نگهبانی میدادند.
🌾بچهها به آیتالله خامنهای گفتند ما میتوانیم خرمشهر را برای بعثیها ناامن کنیم، تا نیروی کمکی حضور پیدا کنند. ایشان این پیشنهاد را قبول کردند.
🌾نیروها در قالب گروههای شش نفره به طناب وصل و از طریق راه فاضلاب داخل شهر میشدند و عملیاتهای مختلفی انجام میدادیم.
🌾اگر روایت دفاع از خرمشهر توسط رزمندگان به درستی بیان نشود، دشمن بعداً آن چیزی که خودش دوست دارد را مطرح میکند که موجب تحریف خواهد شد.
شهید_زنده_عنایت_صحت_شکوه
http://eitaa.com/shahidaneh110