📖 صفحهٔ ۲ (صفحهٔ آخِر)
♦️خب حالا البته بعضیها ممکن است بگویند:«آقا! این چه سؤالهایی است که شما میکنید؟ خب معلوم است اینها جوابش معلوم است. میشود همهٔ اینها را توی مجلس جواب داد.» بله میشود به استحسان [لکن] «لیس من مذهبنا قیاس»؛ اسلام چی میگوید؟ آیات قرآن چی میگوید؟ احادیث چی میگوید؟ کی دستهبندی شده اینها؟ کی استنباط شده؟ باید بشود.
♦️در زمینهٔ تعلیم و تعلم چطور؟ ادارهٔ دانشگاهها چطور؟ آموزش علوم گوناگون چطور؟ این فنون گوناگون را چقدر درس بدهیم؟ چون ما از بیتالمال داریم خرج میکنیم که این دانشگاه را اداره میکنیم. آیا جایز است ما این را صرف و خرج کنیم به علومی که مثلاً شبهه است؟ احتمال هست که اینها مفید نباشد یا استفادهٔ حرام از آنها مثلاً بشود. در دانشگاهها روش ادارهٔ دانشگاهها و حکومت اخلاقیات و رسوم و عادات در دانشگاهها به چه شکل باید باشد؟ اسلام حکمی ندارد در این باب؟ در باب جنگ با کی جنگ را شروع کنیم؟ با کی شروع نکنیم؟ اگر شروع کردند تا چه حد باید جواب بدهیم؟
♦️خب شما ملاحظه کنید ما در فقه خودمان علمای بزرگ ما که واقعاً بعضی از آنها از لحاظ فکری نابغهاند، آدم وقتی نگاه میکند آن دقتهای فکریای را که مثلاً «شیخ انصاری» یا «محقق قمی» یا «صاحب ریاض» و دیگران توی کتابهایشان دارند آدم حیرت میکند. این چه مغزی بوده، این مغز و این فکر در مسائلی که وارد شده تا گاو و ماهی پیش رفته؛ تمام جزئیات را توی مسأله ببینید این عالم پیدا کرده. خب شما همین فروع علم اجمالی را نگاه کنید، اگر علم اجمالی دارد که یک خلل در این نماز به وجود آمده نمیداند که در فلان رکعت است یا فلان رکعت، در رکن است یا در غیر رکن است، در این نماز است یا در نماز قبلی است و همینطور و همینطور، صد فرع فروع علم اجمالی است. هی نشسته این عالم فکر کرده، یک فرضی را تصور کرده و فرموله کرده، حکمش را طبق فرمولهای مشخص فقهی پیدا کرده است. اگر ما بخواهیم مسائل مربوط به سیاست خارجی، به سیاست زراعی، به سیاست صنعتی، به سیاست اقتصادی در داخل کشور، در خارج از کشور، سیاست نظامی، سیاست اداری، سیاست فرهنگی و تعلیم و تربیت و غیره و غیره، اگر بخواهیم دربارهٔ همهٔ اینها اینجور دقت بکنیم که باید هم بکنیم شما ببینید چقدر کار لازم است.
📕بیانات در دیدار طلاب و روحانیون مشهد در دانشگاه رضوی،۱۳۶۵/۰۱/۰۴
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خواهشا چندتا جانباز کنار هم
نشینید اونوقت این میشه
نتیجه اش 😂😂😂😂😂
شب شما بخیر و نیکی ان شاءالله 😊😁
🇮🇷شهیدانه
▪️در زمان امام هادی عليهالسلام
شخصی نامهای نوشت
از يكی از شهرهای دور ...
نوشت كه آقا من دور از شما هستم
گاهی حاجاتی دارم ، مشكلاتی دارم ،
بهرحال چه كنم؟
حضرت در جواب ايشان نوشتند:
"إنْ كانَت لَكَ حاجةٌ فحرِّكُ شَفَتيكْ"
لبت را حرکت بده،حرف بزن، بگو ...
ما دور نیستیم...
📚 بحار الانوار |ج۵۳ ، ص۳۰۶
✍امروز کنار مزار حاج قاسم داشتم با عکسش حرف میزدم.
وقتی به عکس حاج قاسم دقت کردم، سرخی چشمهاشو که در عکس دیدم،
یاد این بیت افتادم:
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
"چشم بیمار" تو را دیدم و بیمار شدم.
چشم بیمار حاجی یا چشم بیخواب حاجی، من رو یاد مهدی مطلبی انداخت؛ که خاطره شو براتون میفرستم.
یادمون نره شهادت رزقِ تلاش، مجاهده، کم خوابی و خواب کیلومتری هاست....
به روحشون صلواتی هدیه کنیم.
#حاج_مهدی_مطلبی
#آخرین_تصویر
#مجاهدت
#خاطره 3
💢 آخرین تصویر من از #حاج_مهدی
🌿 تازه از نماز جماعت مسجد رفعت بیرون آمده بودم. بیرون مسجد، سر کوچه منتظر خانمم بودم تا کلاسش در موسسه نورالزهرا تمام شود، که طلبه ی موتورسواری جلوی پایم تر مز زد. #حاج_مهدی بود، بعد مدتها می دیدمش.
🌿 خیلی گرم با هم احوالپرسی می کردیم که چشمم به #چشماش افتاد. #خستگی خودش را از تو چشماش نشان می داد، بس که خسته بود چشماش یه #کاسه_خون بود.
🌿 خواستم سوال کنم اما پشیمان شدم، می دانستم که این چشمها در اثر کار برای خدا و بیخوابی شده یک کاسه خون. خداحافظی کرد و رفت و این شد #آخرین_قاب تصویر من از حاج مهدی.
(خاطره از برادر عزیزم محمد آقای یوسفعلی تبار)
🔰️ #پی_نوشت:
حاج مهدی از سال 92 و بعد از امضای توافقنامه ننگین #ژنو تقریبا شب و روزش رو وقف نقد و بررسی و روشنگری پیرامون مسئله #هسته_ای کرد. محمدجان تو اون یک قاب رو دیدی، من دو سال مداوم مهدی رو تو این حال و هوا دیدم.
امثال حاج مهدی با همه وجود ایستادند تا عده ای چوب حراج به منافع مملکت نزنند، حالا دوباره #هوس_مذاکره_با_شیطان به سرشون زده.
☘ بنا بر روايت، مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه، حالا اگه کسی دوبار گزیده شد، نتیجه چی میشه...؟ جواب با شما....
#هوس_مذاکره
#عاشقان_برجام
#خسارت_محض
@taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
✅ روایت حاج قاسم از فلسفه زندگی و حیاتش و کیفیت مجاهده اش خواندنی است:
دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند.🥀
وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم.✊
حیات حاج قاسم خلاصه شده در جمله ی پایینِ عکسِ با پس زمینه سفید.
اگر واضح نیست دقایقی کوتاه را برای خواندن این متن وقت بگذارید
https://qudsonline.ir/x8j2b