~🕊
#روایت_عشق^'💜'
شبهاکہخانہبود،کاغذۍرادَستمےگرفت وعلامتمیزد.
شبۍصدایمزدوگفت:
«عیال،اینڪاغذرادیدهای؟»
گفتم:«نہ.چہهست؟»
گفت:«نامهٔعملماست.حسابوکتاب
کارهایم!
مےخواهمبدانمهرروز،دݪچندنفررا شکستہام🙂💔
باچندنفرخوببودهاموچہکارهایۍکردهام.
همهٔاینهارامینویسم📖🖇
گفتمنشانتوهمبدهم؛شایددوستداشتے براۍخودتدرستکنے.»
📕کتابطلایہداراننور••
#شهـیدمحمدعلےخورشاهے'🌸'
@shahidanehh
~🕊
#روایت_عشق^'💜'
بهشگفتنآقاابراهیمچراجبهہرو
ولنمیڪنی؛بیایدیدارامامخمینے؟!
گفت: مارهبریروبراے
اطاعتمیخوایم؛نہبرایتماشا ..!
#شهیدابراهیمهادێ'🌸'
ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
@shahidanehh
⏌̈̇ࡄܣܢߺ࡙ࡅߊܢߺ߭ܣ⎾🇮🇷
↻📻📞••|| •. شرطشھیدشدن..؛ شھیدبودناست..!!(؛ تاڪسۍشھیدنباشد..؛ شھیدنمیشود..!!(؛ •. 📻📞¦⇢ #ششهی
~🕊
#روایت_عشق^'💜'
ما استراحت نخواهیم کرد ..؛
این انقلاب و این جامعھ
آنقدر کار دَرَش هست
کہ دیگر استراحت بی استراحت ..!
-علافنگــردواسهخودترفیقِمن !
#شهـیدبهشتے'🌸'
🌿@shahidanehh🌿
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
⚘گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم:
اونم اینکه تیر بخوره به گلوم».
تعجب کردیم.
بعد گفت: «یک صحنه از #عاشورا
همیشه قلبمو آتیش میزنه؛
بریده شدن گلوی حضرت علیاصغر»💔
⚘#والفجر یک بود که مجروح شد.
یک تیر تو آخرین حد گردنش خورده بود به گلوش.
وقتی میبردنش عقب، داشت از گلوش خون میآمد.
میگفت: آرزوی دیگهای ندارم مگر شهادت...
#شهید_عبدالحسین_برونسی♥️🕊
@shahidanehh