eitaa logo
امام زادگان عشق
94 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
328 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
به کسی سوء قصد کردند که دعوت او در گوش طنین انداز است . سالروز ترور نافرجام
به مناسبت به جان توسط منافقین کوردل در ششم تیرماه ۱۳۶۰ ، خطاب به دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله و خاندان هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و فداکار در جنگ و آموزنده در و توانا در و دلسوز در صحنه می باشید، میزان تفکر سیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اینان با به شما عواطف انسان متعهد را در سراسر کشور و جهان نمودند .
سال ۱۳۷۸ که به قم تشریف آوردند، برای آمده بودند. هم آمدند جزء جمعیت ، شخصی به ایشان گفت: حاج آقا شما با این آمدید وسط این ؟ ایشان فرمودند: اگر مردم می دانستند که این چقدر دارد، هیچ کس در نمی نشست.
🔰 | 🔻 علی بی‌خیــال؛ او سهمش پرواز بود ... علی جوانی بود که تمام اعضا و جوارحش را در کنترل خود داشت او دفترچه ای داشت که نامش را «طریق پرواز » گذاشته بود و اعمال روزانه خود را در انتهای روز با امتیاز مثبت و منفی مشخص می‌کرد و اینگونه به حسابرسی اعمالش می‌پرداخت و به خود تذکر می‌داد ... او از شاگردان آیت‌الله‌ حق‌شناس بود در بخشی از وصیت‌نامه‌اش آمده است : من خیلی کمتر عطر خریده‌ام زیرا هر وقت بوی عطـر می خواستم از ته دلم می‌ گفتم "حسین‌ جان" آن وقت فضا معطر می‌‌ شد.  علی در سن ۱۹سالگی در عملیات بدر به فیض شهادت رسید و در قطعه ۲۷ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد . کتاب « علی بی‌خیال » زندگی‌نامه و خاطرات این شهید عزیز است که به همّت گروه فرهنگی‌ شهید ابراهیم‌ هادی گردآوری شده‌ است. 🌷
💌 🌹‌شهـــید مسلم اسدی رازی: شهادت را نمی‌توان با جبهه آمدن به دست آورد شهادت؛ با اخلاص در عمل به دست می‌آید. 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 چادر برای زن یڪ حریم استـــــ ،یڪ قلعه ویڪ پشتیبان استـــــ... از این حریم خوبـــــ نگهبانی ڪنید... همیشه میگفتـــــ :به حجابـــــ احترام بگذارید ڪه حفظ آرامش وبهترین امر به معروفـــــ برای شماستـــــ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- اسمش را گذاشته‌اند "شهیدِ عطری" مادرش می‌گوید: از سن تڪلیف تا شهادتش نماز شبش ترڪ نشده بود... - | شهید‌سیداحمدپلارک |
✖️گروه فرقان با انتشار این اطلاعیه، مسئولیت ترور آیت الله سیدعلی خامنه ای در 6 تیر سال 1360 را برعهده گرفت. 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
: «با نذر و نیاز به دنیا اومد و بزرگش کردم. هفت بار واسش قربونی کردم تو این سالها تا ۱۹ ساله شد. رفت تو روز عید قربان در راه خدا قربانی شد..» «وصیت نامه: مادر جان! شفاعت شما را در روز قیامت نزد فاطمه زهرا(س) می کنم....» 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ زیبا خواهر سعید خواستگار داشت ولی به خاطر اسارت سعید تن به ازدواج نمی‌داد. عاقبت نامه‌ای‌ از طرف سعید به دستمان رسید که به زیبا توصیه کرده بود زندگی‌اش را به خاطر اسارت او خراب نکند. اگر طرف را دوست دارد با او ازدواج کند. روزی مردی نظامی ‌به منزلمان آمد و خودش را عصبانی نشان داد و گفت: «‌از طرف دولت آمدم.» روی اتیکت لباسش نوشته بود الیاسی. گفتم: «‌کارت شناسایی نشان بده.» ـ ندارم. ـ آقای محترم، شما که از طرف دولت اومدین باید اجازه‌نامۀ کتبی داشته باشین. ـ ندارم ولی می‌خوام خونه‌ات رو بگردم. گزارش دادن شوهرت اسلحه داره. اگه اسلحه داره لابد مأمور دولت بوده، به شما چه ربطی داره؟ با پررویی وارد خانه شد. کلت سعید را گذاشته بودم لای متکای بچه. همین که وارد خانه شد متکا را از پنجره اتاق انداختم توی حیاط پدرشوهرم و او متوجه نشد. تمام اثاثیه منزل را بهم ریخت و آلبوم عکس شوهرم را ورق زد. عکس سعید و بچه‌ها‌ی سپاه را در آورد و خواست با خودش ببرد که جلویش را گرفتم و نگذاشتم. گفتم: «‌اگه تو نظامی‌ هستی چطور بدون مجوز وارد منزل من شدی؟ لعنت به اون دولت و نظامی ‌که مأمورانش بدون مجوز وارد خونه مردم بشن. الان زنگ می‌زنم سپاه تا ببینم با چه مجوزی وارد خونه یه زن نامحرم شدی.» به نظام و سپاه و ارتش و مملکت بد و بیراه گفتم. باورش شد طرفدار نظام نیستم. خنده‌اش گرفت و گفت: «‌بابا شما که از خودمانین. ضد انقلابین!» در این موقع سفره پهن بود و مختصر نان و ماستی داشتیم. سقف خانه چکه می‌کرد و سطل و کاسه و بشقاب روی فرش‌ها‌ چیده بودم تا آب‌ها‌ جمع شود. شُر شُر روی فرش‌ها‌ آب می‌چکید. همین که اوضاع آشفته ما را دید، خندید و گفت: «‌بابا شما اگه طرفدار دولت بودین که این وضعتان نبود.» پشیمان شد و رفت. از طرف حزب دموکرات آمده بود وضع ما را بررسی کند و ببیند چه امکاناتی داریم و آیا عکس مسئولین نظام را به دیوار خانه‌مان نصب کرده‌ایم یا اسلحه و وسایل دولتی در خانه‌مان پیدا می‌شود، وابسته به نظام هستیم یا نه. چون سعید در طول اسارت زیر بار نرفته بود که طرفدار نظام جمهوری اسلامی‌ بوده و با سپاه همکاری داشته است، دائم جاسوسان دور و برمان می‌پلکیدند. چند بار کمیته امداد خواسته بود خانه‌مان را تعمیر کند ولی نگذاشته بودم. چون می‌ترسیدم گزارش تعمیرات به دموکرات برسد و برای سعید گران تمام شود. بعد از رفتن الیاسی به سپاه زنگ زدم و گفتم: «‌شما مأمور فرستادین خونۀ ما.» گفتند: «‌شما که خودت یک پا چریکی. مگه نمی‌دونی ما هیچ‌ وقت مأمور تک‌نفره به خونه کسی نمی‌فرستیم، باید همان موقع جلوش رو می‌گرفتی و نمی‌ذاشتی بره.» گفتم: «می‌تونستم جلوش رو بگیرم و به غلط کردن بندازمش. چون اسلحه داشتم ولی ترسیدم برای سعید گران تموم بشه.» یک شب منزلمان را محاصره کرده بودند و می‌خواستند نابودمان کنند. اسلحه و نارنجک را برداشتم و بچه‌ها‌ را بردم زیرزمین و منتظرشان ماندم. منتظر شدم اگر وارد حیاط شدند با نارنجک دخلشان را بیاورم. ولی جرئت نکردند وارد خانه شوند. شب‌ها‌ بچه‌ها‌ را جمع می‌کردم و می‌بردم زیرزمین می‌خواباندم تا در امان باشیم. بچه‌ها‌ را توی مدرسه اذیت می‌کردند. سرکوفت می‌زدند و با گفتن جاش و بی‌پدر و مزدور به جانشان‌ می‌افتادند. دخترم توی مدرسه ابتدایی سرود «مادر برام قصه بگو دل تنگ تنگه، قصه بابا رو بگو دل تنگ تنگه» خوانده بود و همه را به گریه ‌اند‌اخته بود. همکلاسی دخترم وضع مالی مناسبی داشت. حمام و استخر و مبل و فرش و میز ناهارخوری و امکانات خیلی خوبی داشتند. هر وقت به خانۀ همکلاسی‌اش می‌رفت، پکر و سرخورده برمی‌گشت و حالش بد می‌شد. می‌گفت: «‌مادر چرا اونا وسایل قشنگ دارن و ما توی این خونۀ کوچک باید پیش موش‌ها‌ زندگی کنیم؟ چرا باید کاسه و طشت زیر چکه سقف بذاریم تا فرش‌ها‌مون خیس نشه؟» اسیر واقعی من و بچه‌ها‌یم بودیم. به نظرم سعید راحت بود و دردی جز دوری بچه‌ها‌ نداشت. توی کوچه جلو روی خودم به بچه‌ها‌یم تشر می‌زدند. همین که می‌رفتم توی جمع زنانه، صحبت‌ها‌یشان‌ را قطع می‌کردند و زیر لب می‌گفتند: «‌بازم این زن جاش اومد.» همیشه پشت سر خودم و شوهرم حرف می‌زدند. با اشاره و کنایه در مراسم ختم و عزا از من دوری می‌کردند. حتی نتوانستم به عروسی برادرم بروم. تا لباس تازه‌ای‌ می‌خریدم فوری انگ بی‌حیایی می‌زدند و می‌گفتند: «‌شوهرش اسیره، خودش عار و درد نداره و خوش می‌گذرانه.» می‌رفتم می‌گفتند: «‌شوهرش اسیره، آرایش می‌کنه و به خودش می‌رسه.» لباس سیاه می‌پوشیدم می‌گفتند: «‌لباس عزا پوشیده و اومده جشن عروسی.» ⬅️ ادامه دارد. . . . . 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
کلاسهای (فرهنگی_ هنری_ورزشی) ویژه خواهران مهلت ثبت نام ۱۰/ ۰۴/ ۱۴۰۰ پایگاه عقیله بنی هاشم علیهاالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز برابر است با : 🗓 7 تیر 1400ه.ش 🗓 17 ذی القعده 1442ه.ق 🗓 28 ژوئن 2021 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای برآورنده ی حاجت ها 🌷🕊زیارتنامه ی شهدا🕊🌷 💠 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌷〰🇮🇷〰🌷 #شهداء شهداء#صلوات 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
اگر شما دلی را شکستید هرگز نمیتوانید جبران آن دل شکستگی رو بکنید ، حتی اگر همه‌ی دنیا را به او بدهید . 📚 بحارالأنوار ، جلد75‌ ، حدیث‌150
سالروز و ۷۲ تن از او در انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی به دست منافقین کوردل را گرامی باد . با ذکر
قبل از آقای ، خوابی ديده و به ايشان هشدار داده بودند . نيمه شعبان بود كه می‌‌خواستيم برای ديدن آقا به اصفهان برويم . آن روز او به ديدن رفت . موقعی كه برگشت، ديدم خيلی ناراحت است. علت را پرسيدم ، گفت : فرموده اند به اين نرو و بيشتر مراقب خودت باش .» هر چه پرسيدم خواب چه بوده، به من جواب نداد. تا روز ختم او كه خانم به منزل ما آمدند و من در باره‌ی خواب سئوال كردم . ايشان گفتند خواب ديده بودند كه عبايشان سوخته است و به آقای گفته بودند : « شما من هستيد، مراقب خود باشيد .» راوی : شادی روح و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سال ۱۳۶۶ ، به عنوان شهر غیرنظامی جهان ، چهار بار پیاپی در اوج جنگ تحمیلی عراق علیه ایران توسط رژیم بعثی مورد هدف قرار گرفت. بلافاصله بعد از بمباران ۱۱۰ نفر از مردم مظلوم و بی دفاع این شهرستان مرزی به رسیده و نفر از زنان، کودکان و مردان مظلوم این دیار ، دچار مصدومیت ناشی از گازهای و سمی شدند . اولین بود که بعد از جنگ جهانی اول و تصویب کنوانسیون های منع سلاح های مورد حمله قرار گرفت و به مراتب بدتر و فاجعه آمیزتر از بمباران شد . در این فاجعه انسانی نفر مصدوم شدند ولی آمار غیر رسمی با توجه به جمعیت ۱۳ هزار نفری ، ۱۰ هزار نفرمصدوم بود. مصدومانی که با گذشت سالها هنوز هم از عوارض این سمی رنج می برند. یک فاجعه ای جهانی که با سکوت مواجه شد. شادی روح و
نماینده مردم مشهد در مجلس چند خانــم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسنـد ،در تمام مدت سرش بالا نیامد، نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود... خانـم ها ڪہ رفتند، رفتم جلو گفتم: تـو انقدر سرت پایینہ نگاهم نمےندازی بہ طرف ڪہ داره حرف میزنه باهات، اینا فڪر نڪنن تو خشڪ و متعصبے و اثر حرفات ڪم شه... گفت : من نگاه نمےکنم تا خــــدا مرا نگاه کند ... با ذکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شــهادت، بارانےست که بر همه یکسان مےبارد چطور بعضی ها گل مےکنند و بعضی چون خار... و نم نم باران اثری در آنها ندارد؟؟ خدایا! خارهای نفسم را تو حرَس کن درد جدا کردنشان را تحمل مےکنم سلام ✋ 🌸 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷