رزقم که لقمــه نانی از
دستان شما باشد
تمام روزم بخــــیر میشود
ســـلام✋
#صبحتون_شــهـ🌹ــدایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- رونمازتچقدرغیرتداری ؟!`
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گریههای دختر شهید فلاحی در مراسم تشییع پدر
🔹تشییع پیکر شهید صادق فلاحی، علیرضا حنیفهزاد و پرویز حبیبی (شهروند تبریزی) که دیروز در سقوط جنگنده اف ۵ تبریز به شهادت رسیدند برگزار شد.
@Farsna
#پسرک_فلافل_فروش |
# شوخ_طبعی
#قسمت_هفتم
شوخ طبعی جمعی از دوستان شهید همیشه روی لبش لبخند بود. نه از این بابت که مشکلی ندارد. من خبر داشتم که او با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم می کرد که اینجا نمی توانم به آنها بپردازم. اما هادی مصداق واقعی همان حدیثی بود که می فرماید: مؤمن شادی هایش در چهره اش و حزن و اندوهش در درونش می باشد. همه رفقای ما او را به همین خصلت میشناختند. اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته،چهره ای بود که با لبخند آراسته شده. از طرفی بسیار هم بذله گو و اهل شوخی و خنده بود. رفاقت با او هیچ کس را خسته نمی کرد. در این شوخیها نیز دقت می کرد که گناهی از او سر نزند. یادم هست هروقت خسته میشدیم، هادی با کارها و شیطنت های مخصوص به خود خستگی را از جمع
ما خارج می کرد.
بار اولی که هادی را دیدم، قبل از حرکت برای اردوی جهادی بود. وارد مسجد شدم و دیدم جوانیسرش را روی پای یکی از بچه ها گذاشته و خوابیده. رفتم جلو و تذکر دادم که اینجا مسجد است بلند شو. دیدم این جوان بلند شد و شروع کرد با من صحبت کردن. اما خیلی حالم گرفته شد. بنده خدا لال بود و با آدهآده کردن با من حرف زد. خیلی دلم برایش سوخت. معذرت خواهی کردم و رفتم سراغ دیگر رفقا. بقیه بچه های مسجد از دیدن این صحنه خندیدند! چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان وارد شد و این جوان لال با اونبود!؟
دوستم خندید و گفت: فکر کردی برای چی توی مسجد میخندیدیم. این هادی ذوالفقاری از بچه های جدید مسجد ماست که پسر خیلی خوبیه، خیلی فعال و در عین حال دلسوز و شوخ طبع و دوست داشتنی است. شما رو سرکار گذاشته بود. یادم هست زمانی که برای
راهیان نور به جنوب میرفتیم، من و هادی و چند نفر دیگر از بچه های مسجد، جزء خادمان دوکوهه بودیم. آنجا هم هادی دست از شیطنت بر نمیداشت.
مثلا، یکی از دوستان قدیمی من با کت و شلوار خیلی شیک آمده بود دوکوهه و می خواست با آب حوض دوکوهه وضو بگیرد. هادی رفت کنار این آقا و چند بار محکم با مشت زد توی آب! سر تا پای این رفیق ما خیس شد. یکدفعه دوست قدیمی ما دوید که هادی را بگیرد و ادبش کند. هادی با چهره ای مظلومانه شروع کرد با زبان لالی صحبت کردن. این بنده خدا هم تا دید این آقا قادر به صحبت نیست چیزی نگفت و رفت. شب وقتی به اتاق ما آمد، یکباره
چشمانش از تعجب گرد شد. هادی داشت مثل بلبل تو جمع ما حرف میزدا
در دوکوهه به عنوان خادم راهیان نور فعالیت می کردیم. در آن ایام هادی با شوخ طبعی ها خستگی کار را از تن ما خارج می کرد. یادم هست که یک پتوی بزرگ داشت که به آن می گفت «پتوی اجکت» یا پتوی پرتاب! کاری که هادی با این پتو انجام میداد خیلی عجیب بود. یکی از بچه ها را روی آن می نشاند و بقیه
دورتادور پتو را می گرفتند و با حرکات دست آن شخص را بالا و پایین پرت می کردند. یک بار سراغ یکی از روحانیون رفت. این روحانی از دوستان ما بود. ایشان خودش اهل شوخی و مزاح بود. هادی به او گفت: حاج آقا دوست دارید روی این پتو بنشینید؟ بعد توضیح داد که این پتو باعث پرتاب انسان می شود. حاج آقا که از خنده های بچه ها موضوع را فهمیده بود، عبا و عمامه را برداشت و نشست روی پتو. هادی و بچه ها چندین بار حاج آقا را
بالا و پایین پرت کردند. خیلی سخت ولی جالب بود. بعد هم با یک پرتاب دقيق حاج آقا را انداختند داخل حوض معروف دوکوهه. بعد از آن خیلی از خادمان دوکوهه طعم این پتو و حوض دوکوهه را چشیدند؟ شیطنت های هادی در نوع خودش عجیب بود. این کارها تا زمانی که پای او به حوزه علمیه باز نشده بود ادامه داشت. یادم هست یک روز سوار موتور هادی از بهشت زهرا به سوی مسجد بر
می گشتیم. در بین راه به یکی از رفقای مسجدی رسیدیم. او هم با موتور از بهشت زهرا (س) بر می گشت. همین طور که روی موتور بودیم با هم سلام و علیک کردیم. یادم افتاد این بنده خدا توی اردوها و برنامه ها، چندین بار هادی را اذیت کرد. از نگاه های هادی فهمیدم که می خواهد تلافی کند! اما نمیدانستم چه قصدی دارد. هادی یک باره با سرعت عملی که داشت به موتور این شخص نزدیک شد و سوییچ موتور را در حالی که
روشن بود چرخاند و برداشت. موتور این شخص یکباره خاموش شد. ما هم گاز موتور را گرفتیم و رفتیم! هر چه آن شخص داد میزد اهمیتی ندادیم. به هادی گفتم: خوب نیست الان هوا تاریک میشه، این بنده خدا وسط این بیابون چی کار کنه؟ گفت: باید ادب بشه. یک کیلومتر جلوتر ایستادیم. برگشتیم به سمت عقب. این شخص همین طور با دست اشاره می کرد و التماس میکرد.
هادی هم کلید را از راه دور نشانش داد و گذاشت کنار جاده، زیر تابلو. بعد هم رفتیم...
⬅️#ادامه_دارد...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از
امام زادگان عشق
💠 قرار شبانه
زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام #شهدا
🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸
🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ
🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ
🌸وضاقَتِ الاْرْضُ
🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ
🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى
🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا
🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ
🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
✳️👇سند سلامت سپاه پاسداران
♦️خدمات سپاه پاسداران، آن قدر گسترده و درخشان است که فقط دشمنان زخم خورده از این خدمات می توانند آن را انکار یا وارونه روایت کنند. ایران عزیز ما در این چهار دهه، با دو جنگ بزرگ و ده ها عملیات کودتا و ترور رو به رو بوده و آن که در مقابل تمام این تهدید های خانمان برانداز، سینه سپر کرده و از امنیت و اقتدار کشور پاسداری نموده، سپاه جان بر کف بوده است.
🔹به خاطر داریم هنگامی که از سردار سلیمانی خواستند برای انتخابات نامزد شود- طبق همه نظرسنجی ها محبوبیت او در حال تصاعد به بالای 90 درصد بود- پاسخ داد "انتخابات نامزد دارد؛ من نامزد گلوله ها هستم". همان هم شد. او و هم رزمانش، جان گرامی را فدا کردند تا آب در دل کسی در داخل کشور تکان نخورد.
♦️بدون حضور قدرت بازدارنده و مردمی سپاه، اصلا نام ایران باقی نمی ماند. چنان که شاهد قرار گرفتن نام کشورمان در لیست جنگی دولت بوش (تحت عناوین محور شرارت و جنگ جهانی چهارم) بودیم؛ تجزیه ایران به چند کشور و تبدیل آن به کشوری آشوبزده مثل افغانستان و لیبی و عراق، کمترین نقشه دشمنان ملت ایران بود که برکت جان فشانی فرزندان سپاه ناکام ماند.
🔹از طرف دیگر، بسیاری از پروژه های بزرگ عمرانی و خدمت رسانی به مناطق محروم که غالبا داوطلب نداشته، توسط قرارگاه سازندگی سپاه به اجرا درآمده است. یک نمونه درخشان، پالایشگاه ستاره خلیج فارس است که توانست کشور وارد کننده بنزین (و تحریم شده) را تبدیل به تولید کننده و صادر کننده بنزین کند.
♦️منطقا، کسانی که می خواستند با تهدید جنگی و ترور و تحریم، ملت ایران را از پا درآورند، از توانمندی سپاه پاسداران در خنثی کردن بسیاری از آن تهدید های مهیب، عصبانی باشند و بخواهند انتقام بگیرند. این انتقام اگر از طریق جنایت و ترور امکانپذیر بود، دریغ نمی کنند. چنان که درباره سردار سلیمانی مرتکب شدند.
🔹اما همان جنایتکاران و پادوهای منافق شان در داخل و خارج دیدند که ملت ایران در مراسم تشییع سردار سلیمانی، یک قیام الهی را به نمایش گذاشتند و ارادت خود به انقلاب و رزمندگان با اخلاص سپاه را به نمایش گذاشتند. بنابراین تنها حربه باقی مانده، "تحریف و ترور شخصیت" است. و این انتقام جویی را به واسطه مصادره به مطلوب فایل صوتی کذایی انجام دادند.
♦️نکته آخر اما، تاکید بر ضرورت مراقبت از اقداماتی است که زبان کوتاه معاندین را دراز، و امکان تشخیص را بر عموم دشوار می کند. چنان که امیر مومنان (ع) در خطبه ۵۰ نهج البلاغه فرمود:
🔹"لَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى
♦️اگر باطل خالص می ماند و با حق آمیخته نمى شد، راه بر حق جويان پوشيده نمى ماند. و اگر حق از پوشیده شدن با باطل خاص می ماند، زبان معاندین از آن قطع مى شد. ولى پاره اى از حق و پاره اى از باطل گرفته و در هم آميخته مى شود، پس در اين هنگام شيطان بر دوستانش مسلط مى شود، و آنان كه لطف حق شامل شان شده نجات مى يابند.....
محمد ایمانی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از رساله امام خامنهای
‼️ فاصله بین زن و مرد در نماز
🔷 بنابر احتیاط واجب باید میان زن و مرد در حال نماز (در غیر مسجد الحرام)، حداقل یک وجب فاصله باشد و در این صورت اگر زن و مرد محاذی (برابر) یکدیگر بایستند یا زن جلوتر از مرد بایستد، نماز هر دو صحیح است و فرقی نمی کند که زن و مرد، محرم یا نامحرم باشند.
✅ منبع: رساله نماز و روزه مسأله ١١٢
#احکام_نماز #مکان_نمازگزار
🆔 @resale_ahkam