eitaa logo
امام زادگان عشق
94 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
331 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠جانم زینب... جانم زینب 🔸نصب کتیبه ویژه ولادت حضرت زینب(س) در حرم مطهر امام رضا علیه السلام آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سوره‌ی اعطینا شد 💞 عید همگی مبارک🌹
مداحی_آنلاین_جایگاه_پرستار_رهبر_معظم_انقلاب.mp3
1.45M
🌸 (س) 🌸 ♨️جایگاه پرستار 👌 بسیار شنیدنی 🎙مقام معظم رهبری 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢نشر برای اولین بار💢 🔹 👌موشن گرافیک زیبای «زینت آسمانی» 😍روایتی از نام گذاری حضرت زینب(س) 💐 ولادت حضرت زینب کبری (س) مبارک باد💐
sticker_mazhabi(61).mp3
9.24M
تقدیم به تک تک شما و خانواده محترمتان 💐💐💐 🎙 زیبای سیده‌زینب(س) 📌 عیدتون مبارک (گوش کنید خیلی قشنگه) 👌 💚
🇮🇷 مهتاب گم شد 🇮🇷 ◀️ قسمت ۱۳۳م فصل دهم نبرد فاو ۲۴. دو کیلومتر فین می‌زدیم با آب شور و سرد و موّاج می‌جنگیدیم پای‌مان به گِل‌های لب ساحل نرسیده؛ می‌گفت: "برگردید جای اول!" باید از کت‌وکول می‌افتادیم و دو کیلومتر دیگر فین می‌زدیم ترس از کوسه‌ها هم نگران‌مان می‌کرد هر لحظه انتظار داشتیم از زیر پا کوسه‌ای بالا بیاید و دندان‌هایش را داخل پاهای‌مان بفشارد کار مخاطرات هم داشت آب تا حلق می‌رفت و خفگی دست می‌داد داخل آب اُق می‌زدیم و بالا می‌آوردیم توپخانه عراقی‌ها هم بیکار نبود به شکل کور داخل آب را می‌زد یک‌بار هم پره قایق پای یکی از بچه‌ها را برید با این همه، زنگ تفریح خوبی بعد از بازگشتن از خط بود گاهی هم شدت سرمای داخل آب فک و دندان‌ها را قفل می‌کرد عضله پاها می‌گرفت در عین حال ادرار کردن توی لباس غواصی مثل یک کمپرس آب گرم گرفتگی عضلات را رفع می‌کرد این هم شده بود جوک بچه‌ها در اوج غواصی وقتی برمی‌گشتیم و از آب بیرون می‌آمدیم تمام بدن‌مان را آب می‌کشیدیم و یاد می‌کردیم حماسه‌ی غواصانی را که دو ماه گذشته از این آب، در زمستان، در شب تاریک عبور کردند و خط را شکستند آن موقع بود که مجلس روضه زنده‌مان می‌کرد بیست روز از آموزش غواصی در اروندرود گذشت حالا این‌قدر مهارت پیدا کرده بودیم که اروند وحشی برای ما مثل یک رودخانه آرام و رام شده بود علی‌آقا لب ساحل به خط‌مان می‌کرد مسابقه شنا می‌گذاشت من در هر دو مسیر رفت و برگشت از بقیه جلوتر بودم داخل آب هم چیزی می‌خوردم، مثل جزیره جنگی یا شکلات‌های قهوه‌ای رنگ و پرانرژی زیر لباس غواصی زیر بغل گذاشته بودم آنجا زیپ را می کشیدم و شکلات‌ها را می‌جویدم بچه‌ها می‌گفتند: "خوش خوراک"! اینجا هم می‌خوری!؟ می‌خندیدیم و گاهی به آن‌ها که هم‌پای من می‌آمدند تکه‌های شکلات می‌دادم یک روز در مقر واحد استراحت می‌کردیم که چشمم به "گل‌محمدی" افتاد باز شیطنتم گل کرد او به شدت قلقلکی بود تا جایی که اگر دست‌هایت را مقابلش باز و بسته می‌کردی بدنش تکان می‌خورد چه برسد به قلقلک واقعی که در این صورت نصف‌جان می‌شد بنده خدا راحت و آرام زیر آفتاب و روی یک تخت باریک خوابیده بود تخت از زمین بالا بود و من می‌توانستم با چند فانسقه که آماده کرده بودم از پا تا سینه او را به تخت ببندم با چهار فانسقه او را به تخت بستم آنقدر خوابش سنگین بود که نفهمید و بیدار نشد تا آنجا که جوراب‌هایش را هم از پا کندم اینجا بود که از خواب پرید؛ اما دیر شده بود اول از دور پنجه دست‌هایم را باز و بسته کردم خندید و جنبید التماس می‌کرد که نکن بعد با ناخن افتادم به کف پاهایش انگار نه قلقلک که شلاق می‌خورد بالا و پایین می‌شد چند نفری هم که شاهد این شیطنت بودند می‌خندیدند 🔗 ادامه دارد ... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا