eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
331 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
Tahdir joze22.mp3
4.06M
تند خوانی جزء ۲۲ قرآن کریم 💌 به نیابت از شهیدان عزیزمان و همه اموات، تلاوت امروز رو به حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء تقدیم میکنیم.
🔸دعای روز بیست و دوم ماه رمضان اللّٰهُمَّ افْتَحْ لِى فِیهِ أَبْوابَ فَضْلِكَ، وَأَنْزِلْ عَلَىَّ فِیهِ بَرَكاتِكَ، وَوَفِّقْنِى فِیهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِكَ، وَ أَسْكِنِّى فِیهِ بُحْبُوحاتِ جَنَّاتِكَ، یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ. خدایا، در این ماه درهای احسانت را به روی من بگشا و برکاتت را بر من نازل فرما و به انگیزه های خشنودی ات موفقم بدار و در میان بهشت هایت جایم ده، ای برآورنده خواهش درماندگان.
هدایت شده از قم آنلاین
🛑 مادر شهیدان مجتهدزاده آسمانی شد 🔹مادر شهیدان حسن و حسین مجتهدزاده و فرزند شهیده حجاب، حاجیه خانم «معصومه آقا محمدی» شب گذشته در سن ۹۴ سالگی دار فانی را وداع گفت. @Qomonline قم‌آنلاین، کانون اخبار مهم🔝
بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ خبر درگذشت حاجیه خانم «معصومه آقا محمدی » مادر شهیدان حسن و حسین و علی اکبر مجتهد زاده مایه تأسف و تأثر شد. آن بانوی مؤمنه با فداکاری و ایثار فرزندان عزیز خود را در راه ارزش های متعالی انقلاب اسلامی و برای عزت و اقتدار میهن تقدیم نمود و بدون شک نزد خداوند متعال مأجور است. به این وسیله این مصیبت را به سرکار خانم مجتهد زاده و بستگان و آشنایان آن مرحومه تسلیت گفته و برای ایشان رحمت و غفران الهی و همجواری با فرزندان شهیدش و برای بازماندگان ارجمند، صبر و اجر مسألت داریم. شادی روحشان بخوانیم با ذکر 🔻... 👇 🌷〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰🌷
🖤قصه خاصی است، قصه انگشتر💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام جمعه کربلا غوغا کرد، صد بار هم نگاه کنید کمه ، ببینید ، و رسانه باشیم.
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رهبر انقلاب: روز قدس امسال یک خروش بین‌المللی علیه رژیم غاصب صهیونیستی خواهد بود 🇮🇷 همه می آییم...
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت هفتاد 📝وابستــــــگی♡ 🌷محمّد با جمعی از دوستانش به روستا آمد، جوانانی که مانند خودش، طلبه بودند. دختر دو ساله ام  خیلی وابستۀ عمو محمّدش بود و هر وقت که او رامی دید از آغوشش بیرون نمی آمد یک روز ظهر محمّد با دوستانش دسته جمعی می خواستند به مسجد روستا بروند، دخترم سر به شانه عمو گذاشته بود و شستش را می مکید. ☘محمّد گفت: زن داداش! اذان می گویند، ما می رویم نماز اوّل وقت مان را در مسجد بخوانیم، لطفاً سرگرمش کن تا برگردیم، می ترسم خدای نکرده بچه خودش را خیس کند و فرش های مسجد را نجس کند بعد از نماز می آیم و او را با خود به منزل مادرم میبرم همین که محمّد بچه را از آغوشش جدا کرد به یک باره داد و فریادش بلند شد با التماس پیراهن عمویش را در دستان کوچکش مشت میکرد و اشک می ریخت، 🌷محمّد گفت: دیگر طاقت دیدن اشک هایش را ندارم. او را بوسید، و در آغوشش کشید و به حیاط رفت، با نوازش قدری آرامش کرد و پس از چند لحظه از پنجره صدایم کرد: زن داداش! توکّل به خدا، او را می برم. با دستپاچگی گفتم: داداش جان! خرابکاری می کند. لبخندی زد و گفت شما نگران نباش چاره ای برای این کار می.اندیشم ☘ خوشبختانه محمّد با سربلندی از مسجد برگشت و موضوع جالبی را برایم تعریف کرد و گفت: زن داداش! در راه رفتن به مسجد، دوستم بچه را بغل گرفت و از آن جایی که همۀ ما لباس  سفید، یقه شیخی و ریش داشتیم و ظاهرمان شبیه به هم بود دیگر بچه جزییات را تشخیص نمی داد سر در گم شده بود، فکری به سرمان زد، دوستم بچه را در حیاط می چرخاند تا من نمازم را خواندم باز بنده بچه را در حیاط چرخاندم تا دوستان نمازشان را خواندند پرسیدم: چطور متوجّه دست به دست کردنتان نشد؟ 🌷محمّد گفت: دختر شما ِعاشق عطر  جیبی دوستم شده بود، به همین خاطر از این طریق سرگرمش کردیم و او را دست به دست کردیم در نتیجه متوجّه تعویض آغوشمان نشد  با شرمندگی گفتم: امروز دخترم خیلی شما را اذیّت کرد. ☘ محمّد با احترام پاسخ داد: این چه فرمایشی است، اتّفاقاً خداوند امروز دو ثواب را شامل حالمان کرد؛ نماز اوّل وقت در مسجد و شاد کردن دل یک کودک. محمّد مرخّصی اش به پایان رسید و دوباره با دوستانش عازم کاشان شد و تا چند روز دخترم برای دیدار عمویش بی تابی می کرد... ادامه داد .... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷