eitaa logo
امام زادگان عشق
94 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
331 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
07.06.mp3
8.83M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 تاریخ شفاهی روایت خاطرات قسمت # سی و هفتم ✍ # عارضه ی شیمیایی و از صوت با ذکر صلوات ، است . 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🕊🍃🌷 امام زادگان عشق. محله زینبیه 🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃
تلاوت مصحف شریف هدیه به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف . ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات
08.02.mp3
13.26M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 تاریخ شفاهی روایت خاطرات قسمت # سی و هشتم ✍ # گرمای سوزان جزیره مجنون و از صوت با ذکر صلوات ، است . 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🕊🍃🌷 امام زادگان عشق. محله زینبیه 🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃
تلاوت مصحف شریف هدیه به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف . ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات
08.03.mp3
14.69M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 تاریخ شفاهی روایت خاطرات قسمت ✍ # قرارگاه نصر و از صوت با ذکر صلوات ، است . 🍃🌷🍃🕊🍃🌷🕊🍃🌷 امام زادگان عشق. محله زینبیه 🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃🌷 ✍شکنجه‌های روحی در دوران اسارت به جایی رسیدیم که زمین پوشیده از شن و ماسه بود و صدای خِش‌خِش آن را زیر پایم می‌شنیدم. حس غریبی داشتم و به ‌نظرم رسید باید این مکان میدان تیر یا میدان اعدام باشد. با توجه به ذهنیتی که داشتم مبنی بر این‌که دشمن هر کاری با من بکند، مرا نخواهد کشت؛ در آن لحظه برایم مسجل شده بود آنها می‌خواهند مرا تیرباران کنند. به یاد صحبت‌های بازجو افتادم که می‌گفت ایران گفته است تو کشته شده‌ای و ما تو را می‌کشیم و آنها هیچ مدرکی برای زنده ماندن تو ندارند. در دلم مرتب ذکر خدا را می‌گفتم و به ‌یاد ملت و مردم خوبم افتادم. همسر، فرزند و پدر و مادرم را به یاد آوردم. آیا می‌شد یک بار دیگر آنها را ببینم؟ عرق سرد تمام بدنم را فرا گرفته بود و لب‌هایم خشک شده بود. خدایا زمان چه سخت می‌گذرد! هر ثانیه حکم یک سال را دارد؛ چرا وقت تمام نمی‌شود؟ یکی آمد جلو، دست مرا گرفت و به درختی تکیه داد. لحظاتی به همان شکل مرا نگه داشتند. دیگر برایم یقین شده بود حکم اعدام من نوشته شده است و اینها منتظر فرمان آتش و یا رسیدن مأمور اجرای حکم هستند. تا کسی پای چوبه دار نرفته باشد نمی‌تواند لحظاتی را که بر من گذشته است درک کند. دیگر از همه جا و همه کس بریده بودم و فقط به خداوند فکر می‌کردم:
خدایا حلالم کن! گناهان مرا ببخش و مرا از یاران امام حسین (ع) قرار بده! خدایا من برای اسلام و ملتم و احیای دین تو به این مأموریت آمدم و فقط جویای رضای تو بودم. خدایا مرا پیش ملتم روسفید گردان! در این افکار بودم که دوباره یک رگبار شدید و طولانی شلیک شد. در دلم از دشمن پیش خداوند شکوه کردم: خدایا مگر اینها مسلمان نیستند و نمی‌دانند من نماز و قرآن می‌خوانم؛ چرا به من نگفتند می‌خواهند مرا اعدام کنند. حداقل نگذاشتند دعا بخوانم و از خداوند طلب بخشش کنم. در این فکر بودم که صدای خش خش پاهای شخصی بر روی شن‌ها شنیده شد. او به طرف من می‌آمد. پیش خودم گفتم دارد می‌آید تا مرا به درخت ببندد. ولی او این کار را نکرد و چند دقیقه‌ای سکوت همه جا را فرا گرفته بود. سرم به شدت درد می‌کرد. ناگهان سکوت بیابان با یک خنده دسته‌جمعی نگهبانان شکسته شد. نگهبانان با یکدیگر گفتگو می‌کردند که من نمی‌فهمیدم چه می‌گویند. یکی از آنها به من نزدیک شد و با خنده به زبان انگلیسی شکسته و بسته‌ای گفت: مستر چطوری؟ نمی‌دانستم در جواب او چه بگویم، دست مرا گرفت و کشید. گیج مانده بودم که چه بلایی می‌خواهد سرم بیاید که متوجه شدم نزدیک ماشینم. مرا به داخل راهنمایی کردند و پس از گذشت تقریباً ۵۰ دقیقه به درون سلول خودم هدایت کردند. وقتی به سلول رسیدم و چشم و دستم را باز کردند احساس شتری را داشتم که از کشتارگاه فرار کرده باشد. خدا را شکر کردم و فاتحه‌ای برای اموات و شهدا خواندم، به این امید که دیگر امشب کاری با من ندارند. چشمانم گرم شد و به خواب رفتم. نیم ساعت خوابیده بودم که نگهبان دریچه را گشود و مشخصاتم را پرسید و این عمل را هر نیم‌ساعت یک‌بار تا صبح تکرار کردند؛ آن شب را تا صبح نخوابیدم. ⚘نثار ارواح طیبه شهداء. امام شهداء و اموات⚘ 🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃🌷 امام زادگان عشق. محله زینبیه 🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃🌷
تلاوت مصحف شریف هدیه به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف . ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات