#خاطرهای از شب ولادت پیامبر اکرم(ص) پیش از انجام یک عملیات
#راوی: #جعفر_طهماسبی از تخریبچیان دوران دفاع مقدس
روزهای آخر آبان ماه سال ۶۵ مصادف با ایام ولادت حضرت ختمی مرتبت و امام صادق(ع) بود. یکی دو ماه بود که عملیات نرفته بودیم و گردان نیروی جدید گرفته بود و مشغول آموزش بودند.بخشی از رزمندگان تخریب در منطقه عملیاتی «کربلای۲» در پیرانشهر و تعدادی هم مشغول مینگذاری در جزیر مجنون مقابل خط پدافندی لشکر ۱۰سیدالشهداء(ع) بودند. چون مقدمات عملیات بعدی در حال انجام بود بخشی از بچههای تخریبچی هم کنار رودخانه «دِز» در حال تمرین غواصی و آموزشهای آبی و خاکی بودند.
شب ولادت پیامبر (ص) و امام صادق علیهم السلام فرصتی شد تا اکثر نیروهای تخریب در حسینیه الوارثین جمع شوند. جشن باشکوهی به پا شد. آنجا هم بحث این بود که بچهها حین سرود خواندن دست بزنند یا نزنند. من که در این برنامه میخواندم اصراری بر کف زدن نداشتم و شهید زینال حسینی هم که فرمانده ما بود اعتراضی به کف زدن بچهها نداشت.
در حین سرود خواندن بعضیها دو انگشتی کف میزدند و زیر چشمی به هم نگاه میکردند تا اینکه محمد مرادی جلسه را دست گرفت. ابتدا یک «آه» کشید تا همه توجهها را به خودش جلب کند و بعد دستهایش را بالا آورد و شروع کرد به کف زدن و یک عده از همراهانش هم همراهی کردند و جلسه را از دست ما گرفت. آن شب بچهها خیلی شاد بودند.
شهید محمد مرادی در ۱۹ دی ماه سال ۱۳۶۵و در عملیات «کربلای ۵» به عنوان تخریبچی به گردان امام سجاد(ع) مأمور شد و در نبرد نزدیک با دشمن بعثی در داخل منطقهای به نام «پنج ضلعی» به شهادت رسید.