🔴 مروری بر اعمال عصر جمعه
1⃣ صد مرتبه سوره قدر
2️⃣ صلواتی جهت دفع بلا در عصر جمعه
3️⃣ دلیل دلگیرهای عصرهای جمعه
4️⃣ دعای سمات
5️⃣ زمان استجابت دعا در عصر جمعه
-1794236670_1974059697.mp3
9.58M
🎙 #قسمت_پنجم از کتاب #دکل
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🕒 مدت: ۱۹ دقیقه ۵۷ ثانیه
💾 حجم: ۱۰ مگابایت
اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب
میکس و مسترینگ:
حسین سنچولی
به قلم: روح الله ولی ابرقوئی
ناشر: انتشارات شهید کاظمی
5⃣ قسمت پنجم
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷
◀️ قسمت ۱۳۶م
فصل دهم
نبرد فاو ۲۷.
حاجستار میانجی شد
آرامم کرد و گفت:
"آقای بنادری اینها را فرستاده و میخواهد ببیند عراقیها جلویشان مثل خط خودمان مینگذاری کردهاند یا نه؟"
برای حاجستار احترام زیادی قائل بودم؛ اما ترجیح دادم جعفر و تخریبچی همانجا بمانند و من بروم سراغ آقای بنادری
موتور را برداشتم
انصافاً آقای بنادری "رئیس ستاد لشکر" با خط فاصله چندانی نداشت
سنگر او به مراتب بیشتر از سنگر ما در خط زیر آتش بود
وارد سنگر شدم و پرسیدم:
"مگر نیروی اطلاعاتی نیست که تخریبچیها باید به گشت بروند!؟"
آقای بنادری میتوانست جوابم را ندهد؛ اما بسیار با طمانینه و آرام گفت:
"این گشت نیرویی میخواهد که اگر داخل میدان مین، گیر کرد بتواند بیرون بیاید"
گفتم:
"من و خیلی از بچههای اطلاعات-عملیات تخریبچی هم هستیم. من نمیگذارم آن دو نفر بروند. خودم با یکی از بچههای اطلاعات، به گشت میروم."
آقای بنادری حرفی نزد
ظاهراً با علی آقا تماس گرفته بود تا دو نفر از اطلاعات را به جای تخریبچیها بفرستد
در مسیر رفتن به خط شهیدی را دیدم که در میان نمکزارها افتاده بود
آب نمک از تجزیه بدن او جلوگیری کرده اما پیدا بود که مدتی است شهید شده و دور از چشم همه داخل یک حوزه حوضچه آب نمک افتاده
بردن و حمل این شهید به عقب آنقدر زمان برد که وقتی به خط رسیدم دیدم علیآقا دو نفر از بچههای اطلاعات-عملیات را به جای تخریبچیها برای گشت فرستاده است
(ذوالفقاری و کنعانی که هر دو بعدها شهید شدند)
وقتی آن دو از خاکریز ما جدا شدند، به حاج ستار گفتم؛ "این دو نفر دیگر بر نمیگردند"
آنجا به گشت رفتن مثل مهران و سرپلذهاب نبود که لای درخت و کنج رودخانه و یا پشت تختهسنگ و بوته مخفی شویم
حتی مثل شناساییهای خط صاف در فتح خرمشهر هم نبود که تا کیلومترها خبری از عراقیها نباشد
آنجا دشت صافی بود که اگر بلدچی از دید دشمن دور میماند تازه به خاکریزی میرسید که هر دو-سه متر یک سنگر پر از نیرو بود
بهاضافه اینکه وقتی میخواست به خاکریز مقابل برسد، از چپ هم به دلیل ال شکل بودن خاکریز، در دید عراقیها قرار داشت!
آنها از معبر میدانمین خودی عبور کردند
تا نزدیک خاکریز عراقیها رفتند؛ ولی در تاریکی شب گم شدند
روز بعد با روشن شدن هوا خبری از آنها نشد تا اینکه شب دوم رسید
نیمههای شب هر دو در اوج ناامیدی ما برگشتند
لباسهایشان از شدت خوابیدن در آب نمک سفید و نمکی شده بود
تا نقطه تقاطع خاکریز الشکل عراق که رفته بودند، هوا روشن شده بود
داخل یک چاله پر از آب نمک مانده بودند تا شب برسد و بتوانند برگردند
با رفتن این دو نفر؛ چند گشت دیگر انجام شد و فرماندهان اطمینان پیدا کردند که عراق هنوز جلوی خودش میدان مینی ندارد
🔗 ادامه دارد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
📚تیکه_کتاب
عالمی را پرسیدند:
خوب بودن در کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود:
یک روز قبل از مرگ
دیگران حیران شدند و گفتند:
ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند
عالم فرمود:
پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن
و خوب باش شاید فردایی نباشد!
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
زمانهایی که ظالم و مظلوم، جفتشون میرن جهنم!