«درد» دلِ آدمی را بیدار میکند. روح را صفا میدهد. غرور و خودخواهی را نابود میکند. نخوت و فراموشی را از بین میبَرد. انسان را متوجه وجود خود میکند.
خدایا اگر این است خاصیتِ درد، این شبها مرا دَردی ده تا به خود آیم...!
#شهید_چمران
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
11.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این تصاویر را باید هر لحظه تجسم کنیم تا بدانیم این #امنیت را مدیون چه کسانی هستیم!!
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#اسم_تو_مصطفاست |
#قسمت : ۱۱۵
از فردای آن روز کار من شده بود زنگ زدن به تو: «آقامصطفی تو رو به خدا برای زایمانم خودتو برسون» |
- به فرماندهم گفتم، برمی گردم سمیه.
برمی گردم .
نیست که برای غربالگریا و برای دکتررفتنام بودی؟
- نگو سمیه، ناراحت میشم! . دل من رو شکستی آقامصطفی! | - ببخش سمیه، اما لازمه که اینجا باشم! - آره دیگه، من ته خطم! - تلخی نکن خانمم! روزها از پی هم می گذشتند، اما از تو خبری نبود. یک روز که زنگ زدی، دو تن از دوستانم خانه مان بودند. صدای خنده شان را که شنیدی،
گفتی: «به تو حسودیم میشه سمیه. به اینکه دوستای خیلی خوبی داری!» - تو هم که دوستای خیلی خوبی داری! . خدا رو شکر. من خوشحالم که دوستات کنارت هستند! - ولی من دوست داشتم الان کنار تو بودم! - بابا تو از صدای رعدوبرق میترسی، چطور می خواستی اینجا باشی و صدای انفجارا رو تاب بیاری؟ - وقتی تو باشی ترس معنا نداره! | خندیدی، از همان خنده های بلندکودکانه: «جدا حسابی خوشم اومد، اما گوش کن، ممکنه دوسه روزی گوشیم خاموش باشه یا آنتن نده، چون جایی هستم که نمیتونم صحبت کنم، نگران نشی!» - باشه! | گفتم باشه، ولی با رفتن دوستانم ترس و نگرانی سراغم آمد: نکنه عملیات باشه!
فردای آن روز بود که رفتم خانه مامانم. همیشه در تنهایی به خانه او پناه می بردم. ساعت شش عصر بود که خانم بادپا زنگ زد: «ازآقامصطفی خبر دارید؟» | .
چند روزیه که رفته. دیروز گفت که چند روز آینده نمیتونه تماس داشته باشه. - با حاج حسین که صحبت کردم او هم همین رو گفت، ولی دل من بدجوری شور میزنه! کلام خانم بادپا مثل نفت روی آتش باعث شد شعله بکشم. بعد از
خداحافظی او، در تلگرام برای چند نفر پیغام گذاشتم: «از سیدابراهیم
خبردارین؟» متن نوشته هایی را که آمد، خواندم: ۔ خوبه.
- بی خبر نیستیم. . متأسفانه خبر ندارم! فقط یک نفر نوشته بود: «الان
بهتره.»
الأن؟ لابد اتفاقی افتاده بود. ساعتها طول کشید تا صدایت را
بشنوم.
. کجایی آقامصطفی؟ من که نصفه عمرشدم . خوبم. فقط کمی...! . کمی چی؟ - از پهلو مجروح شدم! صدایت تلخ بود، و مأیوس غمگین
- مجروحیتت عیب نداره، همین که بتونی حرف بزنی خوبه! - سمیه حاج حسین جا موند! . کجا؟ چی میگی؟ - برو توی اینترنت جست وجو کن ببین خبری ازش هست؟ | - یعنی چی؟ تو نمیدونی؟ - من مجروح شدم، اومد نجاتم بده که خودش مجروح شد. خواستم نجاتش بدم، دستش رو گرفته بودم درحالی که نفربر حرکت می کرد، دستش رو از دستم درآورد. آخ سميه! رفتم شبکه های خبری را گشتم. حاج حسین شهید شده بود.
حاج حسین بادپا سبک رفت و سبک پر کشید. به مامان زنگ زدم. آمد و گفتم که تماس گرفته ای. صبح هم مادرت آمد، از مجروحیتت خبر داشت:
مصطفی رو امروز میارن تهران.» بلندبلند خندیدم. دستهایم را به هم زدم و خندیدم: «خدایا پس مصطفی برمیگرده، چقدر خوبه! دیگه میشینه سرجاش و نمیره!» | قیافه مادرت در هم رفت. مامانم مرا کشید داخل آشپزخانه: «خجالت بکش دختر، دل این بنده خدا
میشکنه!» همان موقع گوشی ام زنگ خورد، یکی از دوستانم بود: «سمیه جان از شوهرت خبر داری؟» - بله مجروح شده، ولی خوشحالم! مامان عصبانی شد: «دختر، چه بی رحمی!» - بی رحم یا بارحم فرق نمیکنه، فقط میخوام تو خونه باشه. کنار من و بچه هام! تازه یاد فاطمه افتاده بودم که با دهان باز نگاهم می کرد. مادرت چادرش را سر کرد و رفت و کمی بعد هم مامانم. چند ساعت بعد زنگ
زدی: «توی پروازم، اما جون من نیا؟ از همون جا مستقیم مرا میبرن بیمارستان، تا برسم شب میشه!» - دیوونه میشم اگه نیام! زنگ زدم به پدرت. میدانستم آمدنت را میداند و مجروحیتت رابابا شب میای من رو ببری بیمارستان؟» . چراکه نه بابا؟ ساعتی بعد زنگ در به صدا درآمد. پدرت بود که از پشت آیفون گفت: «آقاجون اومدیم دنبالت بریم بیمارستان» فاطمه را آماده کردم و آمدم پایین.
⬅️ #ادامه_دارد.....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معجزه امام رضا علیه السلام
حتما ببینید 👌
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
📸 رییسی در کاخ پوتین نماز خواند
پ ن : کرملین رو نماز خونه کردیم
ان شاالله به زودی حسینیه شدن کاخ سفید...😎✌️🏻
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃
*^ خوشحالی مادر دستفروش *^💐
بعد از 18 سال
#پیشنهاد_دانلود 👌👌👌
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
💠 قرار شبانه
زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام #شهدا
🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸
🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ
🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ
🌸وضاقَتِ الاْرْضُ
🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ
🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى
🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا
🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ
🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ