هرکس #چهل روز زیارت #عاشورا بخواند و #ثوابش را به من #هدیه کند، حاجتش را از خدا می گیرم؛ اگر به صلاحش نباشد، آن دنیا جبران میکنم.
#شهید_نوید_صفری🌷
(این عکس همان طراحی عکسی است که آقا نوید قبل از شهادتشان به همسران گفتند برای بعد از شهادتشان طراحی کنند و وقتی همسرشان این عکس را نشان آقا نوید میدهند خیلی خوشحال میشوند و مدت ها خود آقا نوید به این عکس خیره میشوند❣ )
•💛•
|رفیق یعنی همراه...
وقتی رفیقت شدم
فهمیدم باید همراهت شوم...
راهت را ادامه میدهم
اگر چه خیلی از تو عقب ماندم ولی پشت سرت می آیم..
رفیق جان🙃⛓|
#رفیقشہیدم🌿
💟 "فکروخیالِامامزمانوبکِشیدبیارید
توۍِلحظههاۍِروزانه :)"
#جمعههاےفراقیـار....
رکعـــت هشتــم(1).mp3
7.61M
#علیاکبر_قلیچ
🎼 رکعت ِ هشتم...
امام رضاجان 😍
•💛•
|رفیق یعنی همراه...
وقتی رفیقت شدم
فهمیدم باید همراهت شوم...
راهت را ادامه میدهم
اگر چه خیلی از تو عقب ماندم ولی پشت سرت می آیم..
رفیق جان🙃⛓|
#رفیقشہیدم🌿
حاج احمد آرام دستش را بالا آورد و
به انتهای افق اشاره کرد و گفت:
بسیجی، آنجا انتهای افق است ...
من و تو باید پرچم خود را در آنجا در انتهای افق برافرازیم.
هر وقت پرچم را آنجا زدی زمین،
آن وقت بگیر و راحت بخواب؛
ولی تا آن وقت نه!
📆 ۱۴ تیر :
سالگرد ربوده شدن #حاج_احمد_متوسلیان و دیپلمات های ایرانی توسط وابسته های رژیم صهیونیستی
#حاج_احمد_متوسلیان
🍃🌱↷
ماجرای عنایت امام رضا(ع) به سرباز خوزستانی
سالها پیش یک سرباز خوزستانی پس از گذراندن دوره آموزشی موقع تقسیم دید افتاده مشهد. دلگیر و غمگین شد، و از طرفی ارادتش به آقا و از طرفی اوضاع بد مالی خانوادش...
اولین شبی که مرخصی گرفت با همون لباس سربازی رفت حرم آقا تا درد دل کنه و دلتنگیش رو به آقا بگه. ساعتها یه گوشه حرم اشک ریخت.
وقتی برگشت به کفشداری تا پوتینهاش رو بگیره دید واکس زده و تمیزن
کفشدار با جذبه با اون هیبت و موهای جوگندمی وقتی پوتین هاش رو داد نگاهی به چشم سرباز که هنوز خیس و قرمز از گریه بود کرد و گفت چی شده سرکار که با لباس سربازی اومدی خدمت آقا؟ سرباز گفت: من بچه خوزستانم؛ اونجا کمک خرج پدر پیرم و خانواده فقیرمم؛ هیچکس رو ندارم که انتقالی بگیرم؛ نمیدونم چکار کنم
کفشدار خندید و گفت آقا امام رضا خودش غریبه و غریبنواز؛ نگران هیچی نباش.
دوسه روز بعد نامه انتقالی سرباز به لشکر ٩٢ زرهی اومد؛ اونم تایم اداری. سرباز شوکه بود؛ جز آقا و اون کفشدار کسی خبر نداشت ازین موضوع. هرجا و از هرکی پرسید کسی نمیدونست ماجرا رو
سرباز رفت پابوس آقا و برگشت شهرش ولی نفهمید از کجا و کی کارش رو درست کرده.
چند سال بعد داشت مانور ارتش رو میدید؛ ناگهان فرمانده نیرو زمینی رو موقع سخنرانی دید؛ چهرش آشنا بود.اشک تو چشماش حلقه زد
فرمانده حال حاضر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قدرت اول منطقه امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان مَرد با جذبه با موهای جوگندمی، همون کفشدار حرم آقا بود که اون زمان فرمانده لشکر ٧٧ خراسان بود.
فرمانده لشکری که کفش سربازش رو واکس زده بود، و انتقالی اون رو به شهرش داده بود
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد…
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم…
وقتی بر در خانه اش رسیدم هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!!
هر چه بود باز بود…
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی…
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک…
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
گریه نکن...
چون من...😭
ادامه در عکس👆
سفارش رایگان👇
@cha2re_khaki
:) #استوری ❤️
:) #پس_زمینه_گوشی ❤️
:) #شهید_محمد_حسین_میردوستی ❤️
@shahiydarefkayedkhordeh