eitaa logo
شهیدعارف کایدخورده💕
552 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
31 فایل
کانال اصلی ایتا💜 دانشجوی روانشناسی🎓 جوان خوشتیپ دهه هفتادی فعال در عرصه هنر ❤️ فعال و قهرمان در زمینه های ورزشی🥇 با حضورمادربزرگوارشهید💫 خادم کانال : @Partizan313s #شهیدِ_رضوی❤️ تاریخ تولد: ١٣٧١/۵/٢۴ تاریخ شهادت: ١٣٩۶/٨/٢٧ محل شهادت : سوریه _البوکمال
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدعارف کایدخورده💕
#عارفانه 🌸🍃 🔰قبل از اعزام قرار بود #عملیات انجام دهند ولی زمانی که می‌روند #حاج‌قاسم عملیات را ملغی
🌷 🔰من فکر نمی‌کردم پسرم یک روز شود. زمانی که به سوریه می‌رفت نگران و دلتنگ💔 می‌شدم ولی اصلاً به شهادتش🌷 فکر نمی‌کردم🗯 🔰آقاعارف اعزام شد. دو بار در سال 94 و بار سوم هم همین چند ماه پیش(سال96) بود. اوایل من مخالفت🚫 می‌کردم و زیادی از اصل ماجرا نداشتم. قبل رفتنش خیلی برایم توضیح می‌داد که باید برای کشور باید برویم. من مخالفت می‌کردم و می‌گفت: کسی که و محب اهل بیت💖 باشد این‌طور مخالفت نمی‌کند. 🔰برایم توضیح می‌داد اگر اعتقاد و عشق❤️ نباشد وارد این راه نمی‌شود. می‌گفتم: آنجا چه کاری می‌خواهی انجام دهی⁉️ می‌گفت بروم ببینم چه کاری بکنم. بدنش آماده بود و دوره‌های لازم را دیده بود👌 و من اطلاع نداشتم. 🔰گفت می‌روم کفش رزمندگان👞 را بزنم. من می‌گفتم اگر می‌روی کفش‌های رزمندگان حرم (س) را واکس بزنی پس برو عزیزم😢 مرا با معرفتش آشنا کرد و من قبول کردم✅ که برود. 🔰بار اول☝️ که رفت خیلی برایم سخت بود. هر دوی‌مان👥 عاطفی بودیم و زمانی که رفت خیلی . هنگام رفتن، قرآن📖 آب، آیینه و اسپند را آماده کردم و گفتم دلم می‌خواهد باز هم . از زیر قرآن رد شد و برگشت گفت: «گر من آن است که من می‌دانم/ شیشه را در بغل سنگ⚡️ نگه می‌دارد». این جمله‌اش هر روز در ذهنم💬 می‌پیچید. هر روز برایش می‌فرستادم و می‌خواندم. 🔰با اینکه همیشه بانشاط و روحیه😃 بود ولی وقتی برگشت آن‌قدر نشاط پیدا کرده بود که تا به‌حال او را این‌گونه ندیده بودم❌ دست و پاهایش و پینه بسته بود ولی روحیه عجیبی👌 پیدا کرده بود. 🔰شوق زیادی برای دوباره داشت. می‌گفتم تو که یک بار رفته‌ای و دیگر نیاز به رفتن نیست⛔️ در جوابم می‌گفت: اگر (س) دوباره مرا قبول کند باید کلاهم را هوا بندازم😍 من هم می‌خواستم ببینم چقدر پای کار است و می‌دیدم خیلی شور و دارد. دوباره راهی شد و باز آن شعر را خواند. من هم گفتم دلمـ💔 تنگ می‌شود و دوست دارم ببینمت. 🎤راوی: مادر شهید 🌹🍃🌹🍃
🔴رهبرمعظم انقلاب: هر یک نفری که توی خیابان می‌آید، به سهم خود دارد به امنیت کشور و ملت و حفظ دستاوردهای انقلابش کمک میکند. 🌸🌸🌸
🔴رهبرمعظم انقلاب: هر یک نفری که #روز_قدس توی خیابان می‌آید، به سهم خود دارد به امنیت کشور و #امنیت ملت و حفظ دستاوردهای انقلابش کمک میکند. 🌸🌸🌸🌸🌸
🌷 🔰من فکر نمی‌کردم پسرم یک روز شود. زمانی که به سوریه می‌رفت نگران و دلتنگ💔 می‌شدم ولی اصلاً به شهادتش🌷 فکر نمی‌کردم🗯 🔰آقاعارف اعزام شد. دو بار در سال 94 و بار سوم هم همین چند ماه پیش(سال96) بود. اوایل من مخالفت🚫 می‌کردم و زیادی از اصل ماجرا نداشتم. قبل رفتنش خیلی برایم توضیح می‌داد که باید برای کشور باید برویم. من مخالفت می‌کردم و می‌گفت: کسی که و محب اهل بیت💖 باشد این‌طور مخالفت نمی‌کند. 🔰برایم توضیح می‌داد اگر اعتقاد و عشق❤️ نباشد وارد این راه نمی‌شود. می‌گفتم: آنجا چه کاری می‌خواهی انجام دهی⁉️ می‌گفت بروم ببینم چه کاری بکنم. بدنش آماده بود و دوره‌های لازم را دیده بود👌 و من اطلاع نداشتم. 🔰گفت می‌روم کفش رزمندگان👞 را بزنم. من می‌گفتم اگر می‌روی کفش‌های رزمندگان حرم (س) را واکس بزنی پس برو عزیزم😢 مرا با معرفتش آشنا کرد و من قبول کردم✅ که برود. 🔰بار اول☝️ که رفت خیلی برایم سخت بود. هر دوی‌مان👥 عاطفی بودیم و زمانی که رفت خیلی . هنگام رفتن، قرآن📖 آب، آیینه و اسپند را آماده کردم و گفتم دلم می‌خواهد باز هم . از زیر قرآن رد شد و برگشت گفت: «گر من آن است که من می‌دانم/ شیشه را در بغل سنگ⚡️ نگه می‌دارد». این جمله‌اش هر روز در ذهنم💬 می‌پیچید. هر روز برایش می‌فرستادم و می‌خواندم. 🔰با اینکه همیشه بانشاط و روحیه😃 بود ولی وقتی برگشت آن‌قدر نشاط پیدا کرده بود که تا به‌حال او را این‌گونه ندیده بودم❌ دست و پاهایش و پینه بسته بود ولی روحیه عجیبی👌 پیدا کرده بود. 🔰شوق زیادی برای دوباره داشت. می‌گفتم تو که یک بار رفته‌ای و دیگر نیاز به رفتن نیست⛔️ در جوابم می‌گفت: اگر (س) دوباره مرا قبول کند باید کلاهم را هوا بندازم😍 من هم می‌خواستم ببینم چقدر پای کار است و می‌دیدم خیلی شور و دارد. دوباره راهی شد و باز آن شعر را خواند. من هم گفتم دلمـ💔 تنگ می‌شود و دوست دارم ببینمت. 🎤راوی: مادربزرگوار شهید 🌹🍃🌹🍃
شهیدعارف کایدخورده💕
بسم رب الشهدا🌸 🔰من فکر نمی‌کردم پسرم یک روز شود. زمانی که به سوریه می‌رفت نگران و دلتنگ💔 می‌شدم ولی اصلاً به شهادتش🌷 فکر نمی‌کردم🗯 🔰آقاعارف اعزام شد. دو بار در سال 94 و بار سوم هم همین چند ماه پیش(سال96) بود. اوایل من مخالفت🚫 می‌کردم و زیادی از اصل ماجرا نداشتم. قبل رفتنش خیلی برایم توضیح می‌داد که باید برای کشور باید برویم. من مخالفت می‌کردم و می‌گفت: کسی که و محب اهل بیت💖 باشد این‌طور مخالفت نمی‌کند. 🔰برایم توضیح می‌داد اگر اعتقاد و عشق❤️ نباشد وارد این راه نمی‌شود. می‌گفتم: آنجا چه کاری می‌خواهی انجام دهی⁉️ می‌گفت بروم ببینم چه کاری بکنم. بدنش آماده بود و دوره‌های لازم را دیده بود👌 و من اطلاع نداشتم. 🔰گفت می‌روم کفش رزمندگان👞 را بزنم. من می‌گفتم اگر می‌روی کفش‌های رزمندگان حرم (س) را واکس بزنی پس برو عزیزم😢 مرا با معرفتش آشنا کرد و من قبول کردم✅ که برود. 🔰بار اول☝️ که رفت خیلی برایم سخت بود. هر دوی‌مان👥 عاطفی بودیم و زمانی که رفت خیلی . هنگام رفتن، قرآن📖 آب، آیینه و اسپند را آماده کردم و گفتم دلم می‌خواهد باز هم . از زیر قرآن رد شد و برگشت گفت: «گر من آن است که من می‌دانم/ شیشه را در بغل سنگ⚡️ نگه می‌دارد». این جمله‌اش هر روز در ذهنم💬 می‌پیچید. هر روز برایش می‌فرستادم و می‌خواندم. 🔰با اینکه همیشه بانشاط و روحیه😃 بود ولی وقتی برگشت آن‌قدر نشاط پیدا کرده بود که تا به‌حال او را این‌گونه ندیده بودم❌ دست و پاهایش و پینه بسته بود ولی روحیه عجیبی👌 پیدا کرده بود. 🔰شوق زیادی برای دوباره داشت. می‌گفتم تو که یک بار رفته‌ای و دیگر نیاز به رفتن نیست⛔️ در جوابم می‌گفت: اگر (س) دوباره مرا قبول کند باید کلاهم را هوا بندازم😍 من هم می‌خواستم ببینم چقدر پای کار است و می‌دیدم خیلی شور و دارد. دوباره راهی شد و باز آن شعر را خواند. من هم گفتم دلمـ💔 تنگ می‌شود و دوست دارم ببینمت 🎤راوی: مادربزرگوار شهید فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ البته خدا بهترین نگهبان و مهربانترین مهربانان است❤️ 64 یوسف گر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد❤️ وخداوندچه قدر زیبا خریدارو نگه دارشون شد.... ❤️
🔸 ادامه ✨ عین الله نگاهم کرد🙂 و گفت بیا با هم به درون شهر برویم. آرام آرام راهی شدیم. کودکان شهر، مساجد خراب و ویران شده، انگار روح مرگ را در اینجا پاشیده بودند.🥀 غربت، حسرت و جماعتی که بی سامان از هرجا نمی دانستند چه کنند، به چه کسی پناه ببرند و صدای خمپاره ها و توپ هایی که برسر مردم فرود می آمد...😞🌾 به قبرستان رسیدیم که کودکان و زنان و مادران برسر قبر عزیزان خود مویه می کردند. 🍂 عین الله کودکان را جمع کرد و لحظاتی با لبخند برای آنها هم پدر شد و هم برادر، هم غمخوار شد و هم مدافع، چشمانش از اشک پر شده بود ولی خود را آرام نشان می‌داد.😥 🛤 بعد از چند دقیقه که از آنها جدا شدیم رو به من کرد و گفت جوابت را گرفتی؟ ✅ما اینجاییم که اینجا باشیم. ما اینجاییم که مان را عمل کنیم. ما اینجاییم که باشیم. ما اینجاییم تا صدای اسلام برپا باشد. ما اینجا آمده ایم که معنی را بفهمیم، معنی لذت و آرامش را درک کنیم. ما اینجاییم تا بر لبان کودک مسلمان باشد، تا مدافع در مقابل وحشی‌های سیاه پوش باشیم، تا حامی زیبایی اسلامی باشیم که اصل آن بر ،  و است•••🙂💚 5⃣
📜فرازی از وصیت نامه شهید: 🔺اگر می‌خواهیم این و ثبات بر قرار باشد باید گوش به فرمان خود امام خامنه‌ای (مدظله) باشیم💚 و با تمام وجود از او کنیم و با تمام توان در مقابل استکبار جهانی مخوصا آمریکاو اسراییل بایستیم🌾 زیر بار ظلم و ستم آنها نرویم، ما شیعه هستیم داریم، نباید اجازه دهیم هرگز کشورمان بازیچه دست آنها قرار بگیرد🇮🇷 مکتب ما مکتب حسین (ع) است. ما فرزندان عاشوراییم و فریاد آزادی خواهی را سر می‌دهیم هرجا مظلومی به کمک ما احتیاج داشت به کمک او می‌شتابیم از مردن باک نداریم🙂✋🏻 4⃣
بهانه شان رقصیدن در کوچه ها بود ! اما یادشان رفته بود که ما ملتی هستیم که سالهاست شهدایمان در خون خود غلتیدند و رقصیدند....💔! برای در آوردن روسری و آزادی خواهرنمان ، خواهرنشان به خیابان آمدند اما ندیدند و نشنیدند که خواهران ما از نسل زینب کمایی ها هستند که جان میدهند و حجاب از سر برنمیدارند! برای آزادی ، آزادانه هر ناسزایی که به دهانشان آمد گفتند ، هر بلایی که خواستند بر سر وطن آوردند و آخر هم هشتگ زدند وتنم😔 نمیدانم کِی میخواهند بفهمند که مادران ما از نسل فاطمه(س) اند ، اما نه فاطمه معتمد آریایی ها!!!! مردان ما غیرت حیدری دارند ، از تبار علی(ع) اند ! نه علی کریمی ها!!! ما فرمانده داریم ، فرمانده ما قاسم است ، علیست آری سید علی خامنه ای ✋🏻 @shahiydarefkayedkhordeh
3.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| جبله 🔞 دو تن از نیروهای جولانی یا وزارت دفاع دوره جدید، در اطراف جبله پرسه می زنند و برای تفریح و خنده، پیرمردی غیرمسلح را با خونسردی می کشند حالا از مدعیان بپرسید که قیمت امنیت چند...؟ 🙄🙄 ✨🕊✨ ماشهدارامستندروایت می کنیم شادی_روح_شهدا_صلوات 🌷کانال شهید عارف کایدخورده🌷👇 https://eitaa.com/shahidaref