eitaa logo
شهیدعارف کایدخورده💕
659 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
کانال اصلی ایتا💜 دانشجوی روانشناسی🎓 جوان خوشتیپ دهه هفتادی فعال در عرصه هنر ❤️ فعال و قهرمان در زمینه های ورزشی🥇 با حضورمادربزرگوارشهید💫 خادم کانال : @Partizan313s #شهیدِ_رضوی❤️ تاریخ تولد: ١٣٧١/۵/٢۴ تاریخ شهادت: ١٣٩۶/٨/٢٧ محل شهادت : سوریه _البوکمال
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ⃣2⃣ راه غلبه بر نفس، است از بیانات آیت الله مجتهدی (ره): بعضی اولیای خدا یک همراه خود داشتند و هر کاری که می کردند می نوشتند، در آخر روز هم نشسته و حساب کارهای خود را می کردند که ما در این روز چه کردیم، چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم، چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم. امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود خــدا را کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود و توبه نماید. (بحار الأنوار، ج‏67 / 72) حضرت رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمودند: انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش (بحار الأنوار، ج‏67 / 72) @shahiydarefkayedkhordeh
زندگی نامه شهیدمدافع حرم جوادالله کرم تاریخ تولد:1360/4/2 محل تولد:تهران تحصیلات:لیسانس تاریخ اعزام:ازآغازجنگ سوریه(1390) عنوان نظامی:فرمانده شهید3باردرتاریخ93/4/1،93/6/30و94/7/12به درجه رفیع جانبازی نائل آمدندودرنهایت درتاریخ95/2/19ساعت5صبح درجبهه خان طومان دعوت حق رالبیک گفت. برای شادی روحش صلوات🌸 پدرم می گفت: نشودبه این بچه بدون وضوشیربدهی،مادرم هم خیلی مراعات می کرد.☺️ روحیه آرامی داشت.مادرم هیچ وقت دغدغه جوادرانداشت همیشه راه های خوبی راانتخاب می کرد. پایش که به خیابان بازشدرفت به مسجد،زندگی وتفریحش شدبسیج ومسجد.اوج جوانیش رادرخانه خداگذراند.😍 بسیارمهربان بودازهمان کودکی همینطوربود،همینطوربزرگ شد،درهرجمعی که می نشست دوستی ومحبتش جمع راتحت تاثیرقرارمی داد.☺️ ❤️🌷 خودش راموظف می دیدبرای هرنعمتی که خدابهش داده شکربجاآوردخیلی وقت هاسجده شکرش هم بجامی آورد.☺️ هربارکه باران می آمدسجده شکرمی رفت.ازنعمت های خدابدون نمی گذشت.😊🌸 روزاول خواستگاری☺️ گفت اخلاق برای من مهمترین چیزاست می گفت کسی که ندارد ندارد.😔 این همه گناه ازمااین همه نعمت ازتو یک باردرخت پرباری دیدحسابی رفت توفکرمحودرخت شده بودودرحال وهوای خودش بود☺️همینطورکه چشم ازمیوه هابرنداشته بودگفت:(این همه گناه ازمااین همه نعمت ازتو) همیشه دست پدرومادرش رامی بوسید.☺️طوری که ناگفته بچه هایش هم این راوظیفه خودشان می دانستند. این اخلاق هم مثل مودب بودنش زبانزدبودهیچ چیزمانع احترام وعزت گذاشتن به پدرومادرش نمی شد.☺️ به همکارانش می گفت بچه هانظام آنقدرپول نداردبایدخیلی مراعات بیت المال رابکنیم. خیلی ناراحت بودازدست کسانی که دلسوزی نمی کردند. کاررابهش می سپردی خیالت راحت بودتمام وکمال انجام می دهد☺️اگرمسئولیتی می پذیرفت جواب گو بود میگفت کاررابایدباسختی ومسئولیتش پذیرفت.حتی هزینه تصمیمات اشتباه وخسارتش راهم شخصاخودش به گردن می گرفت. مسئولیت پذیری ازتوصیه های همیشگی جوادبه پسرش بود. سعی می کردبهترین راه ومفیدترین کارراانجام دهد قبلش حسابی فکرمی کردتابهترین کار راباکمترین هزینه انجام دهد😊 همه میدانستندپیشنهاد جوادازبهترین هاست. برای اجرایی کردنش هم خودش پیش قدم بودمنتظرکسی نمی ایستادیک تنه کارراپیش می برد. می گفت مهم نیست چه مسئولیتی داریم وکجاهستیم، هرجاکه که هستیم بایددرست انجام وظیفه کنیم. خیلی برای کارش دل می سوزاند. حسابی خودش راسرکارخسته می کرد.هرجادوره تیراندازی بوداوهم شرکت می کرد ازسرکارمی آمدآنجا،یه موقع هائی می دیدیم ازخستگی جانی برایش نمانده.😢😔 ولی بازباهمان وضعیت ازبهترین هابود.☺️😍 ترس بااوغریبه بود بااینکه فرمانده بودوهمه گوش به فرمانش ولی درعملیات های سخت بعدازتشریح دقیق منطقه ودشمن،راه می افتادمی گفت دارم می روم هرکس می خواهدبیاید، کسی راصدانمی زد،نگاه نمی کردچندنفردنبالش می آیند. همرزم هایش می گفتنددرچشم جوادهیچ ترسی وجودنداشته.❤️ دوشب قبل ازشهادت زنگ زد.مشهدبودم،گفتم چه خبرحالت چطوره؟ گفت سرم خیلی شلوغ است خیلی کاردارم،کمبودخواب دارم خیلی خسته ام درگیری هاخیلی زیاداست.😢 گفت برگردم میریم کربلا.کربلاهمه مشکلات برطرف میشه.☺️ شهیدنشویم میمیریم دراردوی راهیان نور،ازیکی ازتابلوهاعکس گرفته بودم که نوشته بود(حواسمان باشداگرشهیدنشویم میمیریم)به جوادکه نشانش دادم تاساعت هارفته بوددرفکر،😔 می گفت واقعاهمینگونه است(شهیدنشویم می میریم)😭 قسم می دادازش عکس نگیریدگفتم وظیفه من تهیه عکس است می گفت ازکارهابگیرنه ازچهره من نه،شب بودهمه جمع نشسته بودیم داشتیم شوخی می کردیم گفت بچه هاامشب کمترشوخی کنید. تعجب کردم گفتم جوادنکنه داری شهیدمیشوی گفت آره نزدیکه،😔😭😭 هاج وواج مانده بودیم چه بگوییم همه لحظاتی درسکوت رفتندیکی ازبچه هادوربین آوردگفت: بگذارچندتاعکس بگیریم گفت باشه نشستیم چندتاعکس مجلسی انداختیم فرداش جوادشهیدشد.😔 یادشهداصلوات🌹🌷🌹