59.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به روح پاک شهید امنیت "آرمان علی وردی" و خانواده محترمشان✨❤️
عجب ماه بلندی تو...🌙🥀
#شهید_آرمان_علی_وردی
#طلبه_بسیجی
#رفیق_شهیدم
@shahidarmanaliverdiiii
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#خاطرات_زندگی(۱)
#طلبه_بسیجی
آرمان حسّ مسئولیت پذیری قوی
داشت و در عین پذیرفتن امور محوّله
آنرا به نحو احسن انجام داده و مصداق آیه《وَیلُُ لِلمُطَفّفین》کم فروشی نمیکرد.
بُرشی از کتاب #آرمان_عزیز
#قهرمان_شهید_آرمان_عزیز
#خاطرات_زندگی(۲)
#طلبه_بسیجی
نیمه شب راهی حرم مولا علی شدیم زیارت کردیم و همان جا ماندیم تا صبح اما از خستگی بعد از نماز صبح در حياط صحن دراز کشیدیم.
فردا برای برگشت آماده شدیم که برگردیم که آرمان درخواست روضه حضرت زهرا و حضرت رقیه کرد که بعد از چند لحظه دیدیم که صحن مملوّ از جمعیت شد و بقولی فضیلت روضه همه چیز و همه جا را در برگرفت.
برگی از خاطرات کتاب #آرمان_عزیز
#قهرمان_شهید_آرمان_عزیز
#خاطرات_زندگی(۳)
#طلبه_بسیجی
مادر دستی روی سرش کشید و گفت: نکن عزیزم. آرمان سرش را بلند کرد انگشتر را گذاشت توی دست مادر و گفت «مبارکه.» چشمهای مادر پر از خوشحالی بود و داشت از تماشای پسرش لذت میبرد که.........
✍ با ما همراه باشید...
برگی از خاطرات کتاب #آرمان_عزیز
#قهرمان_شهید_آرمان_عزیز