eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه دریایی‏‌شان نهیب‌مان می‏‌ زند که نشستن ؛ قانون تبار ما نیست به یادمان می‏‌آورد که به رسم آفتاب، در رگ درختان حماسه جاری باشیم ... ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
گفتند شهید گمنامه ، پلاک هم نداشت ، اصلا هیچ نشونه ای نداشت ؛ امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه … نوشته بود : “اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم”💔 دوروز تا شهادت داداش ابراهیم💔 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
@Ostad_Shojae4_6025948169802615444.mp3
زمان: حجم: 11.6M
🎧مجموعه صوتی ۳ 🎙استاد شجاعی 🎙 استاد عالی 🔖قسمت پنجم 🌟 رجب، فصل رهایی از درگیری‌ها و گرفتاری‌های دنیایی است. فصل رهایی از - تعلقات - زودرنجی ها - حسادت‌ها - کینه‌ها - غیبت‌ها - گدایی محبت از دیگران - و.... گرفتار هر کدام هستی... رجب ماه تو هست، با دلـ❤️ت وارد شو. بسیار زیبا و شنیدنی👌 🤲 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
تاکید داشت که به عنوان منتظر واقعی نباید شعار گونه رفتار کرد و فقط دهان را با ذکر اللهم عجل ولیک الفرج پر کرد. باید رزم بلد بود و جنگیدن دانست امام زمان جنگجو لازم دارد آیا وقتی که ظهور کند میتوانیم در سپاه حضرت خدمت کنیم؟! چیزی از هنر جنگ بلدیم؟! شهید محمدرضا دهقان🌷 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید | مادر شهید فاطمیون: همه کس و کارم فدای یک لحظه غم و اندوه حضرت زینب(س) لحظاتی از گفتگو با مادر شهید سید محمد جاوید حسینی همراه با تصاویری از لحظه وداع با پیکر فرزند شهیدش ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جهاد تبیین یعنی این! همه به میدان بیایند ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
•💛✨• چہ‌بَساطے‌شُده‌این‌پَنجِره‌فولادِ‌رِضا اَزڪِنارَش‌بِشَوی‌رَد،توشَفا‌می‌گیری ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
°●🦋📷•○ 🎼 کسےکہ‌درراه‌خدابہ‌شہادت‌مےرسد بزرگترین‌شاکرخدابراےاین‌حادثہ خوداوست.🌿 💫 ✨ ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🕊˼ ˹ عصر روز جمعه ۲۲ بهمــن ۱۳٦۱ براي من خيلي دلگيرتــر بود. بچه‌هاي اطلاعات به سنگرشان رفتند. مــن دوباره با دوربين نگاه كــردم. نزديك غروب احســاس كردم از دور چيزي در حال حركت است! با دقت بيشتري نگاه كردم. كاملا مشخص بود که سه نفر در حال دويدن به سمت ما بودند. در راه مرتب زمين ميخوردند و بلند ميشدند. آنها زخمي و خسته بودند. معلوم بود كه از همان محل كانال مي‌آيند. فريــاد زدم و بچه‌ها را صدا كردم. بــا آنها رفتيم روي بلندي. به بچه‌ها هم گفتم تيراندازي نكنيد. ميان سرخي غروب، بالاخره آن سه نفر به خاكريز ما رسيدند.به محض رسيدن به سمت آنها دويديم و پرسيديم: از كجا مي‌آئيد؟ حال حرف زدن نداشتند، يكي از آنها آب خواست. سريع قمقمه را به او دادم .ديگري از شدت ضعف و گرسنگي بدنش ميلرزيد.ديگري از شدت ضعف و گرسنگي بدنش ميلرزيد. ادامہ دارد... ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi