eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برگ در زوال می افتد و میوه در کمال بنگر که چگونه می افتی چون برگی زرد یا سیبی سرخ.! 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌹 ✨بعضی از مردم اصرار دارند که خود را به دیگران بشناسانند و ثروت خود را به رخ آنها بکشند. 💫اما این نوع آدمها در درون خود زجر می‌کشند زیراشادی آنها وابسته به تفکر دیگران است! ✨"مهم بودن"را فراموش کنید تا آرامش نصیب‌تان شود. 💫هر چه کمتر نیازمند تحسین دیگران باشید بیشتر تحسین می‌شوید ... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
♥️ وقتی بهش میگفتیم چرا گمنام کارمیکنے میگفتــ : ای بابا همیشه کاری کن کہ اگہ خـــدا تو رو دید خوشش‌ بیاد نہ مردم ... (: 🍃🌷 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
از اول نامزدیمون با خودم کنار اومده بودم که من اینو تا ابد کنارم نخواهم داشت، یه روزی از دستش میدم اونم با شهادت، وقتی که گفت: میخواد بره انگار ته دلم آخرین بند پاره شد، انگار میدونستم که دیگه برنمیگرده، اونقد ناراحت بودم نمیتونستم گریه کنم چون میترسیدم اگه گریه کنم بعداً پیش ائمه (ع) شرمنده بشم؛ یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم، احساسم میگفت: جلوش وایسا نذار بره ولی ایمانم اجازه نمیداد، یعنی همش به این فکر میکردم که قیامت چطور میتونم تو چشای امیرالمؤمنین (ع)نگاه کنم و انتظار شفاعت داشته باشم، در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم، اشکامو که دید دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت "دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونی". 🌷شهید حمید سیاهکالی‌مرادی🌷 📚برشی از کتاب "یادت باشد" 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
اذان ابراهیم هادی.mp3
زمان: حجم: 5.58M
اذان شهید ابراهیم هادی 🍃🌹@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ... ⇦•ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ، ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩ ⇦•ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺿﺮﺑﻪ ﻋﺼﺎیی ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺧﺸﮑﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ .. خدا دوست دارم 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💠شهید حاج محمد ابراهیم همت : 🌷در زمان غیبت ، اطاعت محض از فقیه داشته باشید سختیها را تحمل کنید این بانهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی امام زمان(عج) اتصال پیدا می کند . 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
بچّه‌ها محاصره شده بودند.... نیروهای پشتیبانی نمی‌توانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. با قدم‌های استوار به طرف تپّه‌های بازی دراز رفت. تیمّم کرد و روی یکی از تپّه‌ها ایستاد. تکبیره الاحرام را با صدای بلند گفت و شروع کرد به خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقه‌ای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دست‌هایش را بالای سرش برد و چشم‌هایش را بست. نمی‌دانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای الله اکبر و فریاد شادی بچّه‌ها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد... 🌷 ؛ فرمانده گردان مالک لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🥀هنگامے ڪہ افسرده ای بدان جایے در اعماق وجودت، وجود خدا را فراموش ڪرده ای🥀 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
☘وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است... شب بخیر... ای حرمت شرح پریشانی ما 💠شبتون حسینی💠 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
به نام خدایی که در همین نزدیکیست.... به نام خدای همه 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi