#شـهـدا از خواب
و خوراک افتادند
تا دنیا #خوابمان نڪند...
و این استـــــ #معناے مردانگے...
اے ڪاش مردانہ
قدر مردانگے هایشان را بدانیمـــ...
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
پست اینستاگرامی زینب سلیمانی #اربعین۱۳۹۹:
از روزهایی میگویم که داعش تا چند کیلومتری حرم اباعبدالله آمده بود؛ روزهایی که نزدیک بود خبیثترین و کثیفترین انسانهای عالم به حرم امام حسین و عباس ابن علی برسند، جایی که قطعهای از بهشت بر روی زمین بود، جایی که میعادگاه عاشقان در یک روز از جای به جای این دنیا میشود
و همه یک رنگ میگیرند رنگ و عطر عشق حسین(ع)
چقدر آن روزها قلبتان مملو از خشم و درد بود که مبادا تاریخ تکرار شود و شما باشی و باز هم به پسر فاطمه نوه ی پیغمبر خدایی ناکرده توهین شود.
خودتان به عراق رفتید تا #جاده مسیر #کربلا را بر زائرین عاشق #ایمن کنید.
سالها زائرین در امنیت تمام به زیارت مولایمان با پاهای برهنه میرفتند ولی حتی خاری در مسیرشان نگذاشتید باشد که به پایشان برود💔
آن روزها شما گمنام بودی و کسی نمیدانست برای امنیت زائرین حسین(علیهالسلام) چه خطرهایی را به جان خریدید تا با خیال راحت زیارت کنند و به خانههایشان دست پُر برگردند...
امسال اولین سالیست که اربعین سالار شهیدان آمده اما شما نیستید و ما هم محروم از زیباترین و عاشقانهترین پیادهروی عالم...
چه خوش محاسبهای حضرت پدر که چهلمین هفته اسمانی شدنتان مصادف شد با چهلم سیدوسالار شهیدان عالم
حکمتش را نمیدانم اما همه اینها کار خداست.
حضرت عشق ما امسال محروم از زیارت مولایمان شدیم اما به فال نیک میگیریم چرا که شما امسال مهمان سیدالشهدا و در کنار ایشان هستید. شما به جای قلبهای خستهمان برایمان دعا کنید و دست ما را در دست اباعبدالله بگذارید...
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
اے ڪاش همیشه
رنگ غم هـا باشم
در سنگر عشـــق،
مــرد تنهـــا باشم
دلخســتـه ام از
خاطره ها بگذارید
گمــــنام تـــریـــن
شهــید دنیا باشم
#پروفایل #استوری
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#قرار_جمعهها ✨
یک دور تسبیـح
#صلوات📿
به نیت
سـلامتـی و ظهـور #حضـرت_مهــدی عجل الله تعالی فرجه الشریف🌸
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#فنجانےچاےباخدا #قسمت_90 دستانش مشت شد، آنقدر صف و سخت که سفید شدنشان را میدیدم و بی هیچ حرفی با
#فنجانےچاےباخدا
#قسمت_91
دانیال چند ضربه به در زد و وارد شد. لبخند رویِ لبهاش جا خشک کرد ( چه عجب بابا.. ما شما رو دوباره خوشگل دیدیم.. اونا چیه صبح تا شب تو خونه میپوشی؟
نکنه لباسایِ مامان بزرگِ خدا بیامرزو از زیر زمین کش رفتی که هی دم به دقیقه تنت میکنی؟
اینا خوبه پوشیدی دیگه.. خدایی پروین از تو خوش سلیقه تره.. ببین چی دوخته.. محشره..
راستی دختری، خواهر زاده ایی.. چیزی نداره؟؟)
و من با برادرانه هایش ریسه رفتم و ذوق کردم.
صدای زنگ بلند شد و او دست پاچه از اتاق بیرون دویید.
کمی ادکلن زدم و تجدید نگاهی در آینه کردم.
صَندلهایِ مشکی را پوشیدم و از اتاق خارج شد.
یک قدم مانده به قرار گرفتن در تیررسِ دانیال و مهمانهایش، صدایی آشنا گوشم را کشید اما امکان نداشت.. با تردید به سمت مهمانها گام برداشتم.
پاهایم خشک شد.. قلبم سر به سینه کوبید و دستانم یخ زد..
دانیال با مهربانی و شوخی، مهمانها را دعوت به نشستن میکرد..
آن هم چه مهمانانی..
فاطمه خانم با صورتی خندان پوشیده در چادر و روسری زیبا و گرانمایه و حسام قاب شده در کت و شلواری، مشکی و اندامی که با پیراهنی سفید، حسابی استایلِ نظامی اش را گوش زد میکرد.
مات مانده بودم. جریان چه بود؟؟ آنها اینجا چه کار میکردند؟
ناگهان فاطمه خانم متوجه حضورم شدم و با شوق ومحبت صدایم زد.
دانیال آب دهانش را ا استرس قورت داد. و حسام با تبسمی خاصی ابرویی در هم کشید و دسته گل و شیرینی را روی میز گذاشت.
فاطمه خانم، منِ گیج و بی حرکت مانده را به آغوش کشید و قربان صدقه ام رفت و با لحنی پر عجز و مهربان، آرام کنارِ گوشم نجوا کرد که حلالش کنم.. که گفته هایش را از خاطر ببرم و به دریا بسپارم.. که اشتباه کرده..
و من وامانده چشم برنمیداشتم از سینه سپر شده ی حسام و سری که با لبخندی خاص، کمی کجش کرده بود و نمیدانستم این مرد، خودِ واقعیِ حسامِ مظلوم است؟؟
یا امیر مهدیِ فاطمه خانم..؟؟
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده: زهرا اسعد بلند دوست
#آھ_اے_شھادت...
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
#عاشقانه_شهدایی
همیشه از حرف تا عمل خیلی فاصله است. من روضه اباعبدالحسین (علیه السلام) میروم و بر سر و سینه میزنم یا حسین حسینها میگویم اما شاید در ورطه عمل نتوانم آن طور که باید زینبی رفتار کنم.
اینکه انسان یکی از عزیزترینهایش را راهی میدان جهاد کند، حکایت دیگری است.
عمل به اعتقادات مهم است.
هر مرتبه که محمدم میرفت من با چشمانی گریان و بیتاب بدرقهاش میکردم. حتی دیگر همسران شهدای مدافع حرم نصیحتم میکردند که کاری نکن تا همسرت آرامش نداشته باشد و در میدان رزم همه حواسش به بیقراریها و دلتنگیهای تو باشد اما خوب به یاد دارم بار آخر در لحظه جدایی زمانی که محمد میخواست برود آرام بودم و این بار محمد بود که آرام و قرار نداشت.
محمد سوار بر خودرو راهی شد اما یک باره دنده عقب گرفت و برگشت، دوستانش که همراهش در خودرو نشسته بودند، علت کارش را پرسیده بودند، گفته بود برگشتم تا یک بار دیگر همسرم را ببینم.
دوستانش میگفتند که محمد همان زمان هم میدانست که این دیدار، دیدار آخرش است. میدانست شهادت در چند قدمی او قرار دارد.
نقل از همسر #شهید_محمد_کیهانی
#مدافع_حرم
#عشق_آسمونی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اربعینی_که_دل_جهان_را
#لرزانده_است❗️
سخنان جنجالی یک نماینده مجلس کانادا در مورد اربعین حسینی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
اربعین سال ۹۵ در طول راه از نجف به کربلا حاج میثم مطیعی رو دید و گفت:
حاجی باید با هم عکس بگیریم و بعد از شهادتم برام بخونی...
فرمانده تخریب لشکر سرافراز فاطمیون
🌷شهید #جعفر_حسنی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🍃🌺
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍چرا آقایمان #امام_زمان ارواحنافداه هفتهای دوبار نامه اعمال ما را نگاه میکنند؟
🔹استاد پناهیان
🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#احلےمنالعسل🌸
+ که چے؟
هے جانباز جانباز
شهید شهید !
میخواستن نرن
کسے مجبورشون نکرده بود ڪھ
- چرا اتفاقا
مجبورشون میکرد!
+ کے؟
- همون که بعضیا ندارن!
- #غیـرت..💚
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
5.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
#قرار_عاشقی
کبوترت میشم رو گنبد طلات
بیا پرم بده برم به کربلا
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi