eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 یادی کنیم از قمر فاطمیون🌙 زیبایی چهره حسین باعث شده بود در جبهه مقاومت اسلامی به «قمر فاطمیون» معروف شود. او که به تازگی نامزد کرده بود، دوست نداشت ازدواجش، مانعی برای دفاع از حریم اهل بیت شود. بنابراین با همسرش شرط کرد همچنان رزمنده مدافع حرم باشد و مدتی پس از نامزدی به سوریه رفت و قدم به حجله شهادت گذاشت در حالی که تنها ۴ماه از عقدشان می‌گذشت... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 عكس دخترمان فاطمه رو با خودش به جبهه می برد و پشت عكس آنقدر می نوشت "فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه" ... که یک ذره نقطه خالی نمی‌ماند می‌گفتم: چرا این جوری می كنی؟ می گفت: اون وقت كه دلم تنگ می شه، می روم سر عكسش اون كارها را می كنم و خاطرم جمع می شود و دیگه راه نمی افتم كه بیام. می گفتم: به همین قدر قانعی؟ می گفت: كسی که برای اسلام و انقلاب كار می كند باید از زن و بچه اش بگذرد. می گفت: من وقتی كه از خط بر می گردم می روم سر كیفم و چیزی بگیرم تازه یادم میاد زن و بچه ای هم دارم، تو جبهه همه چیز فراموش می شود. فرمانده تیپ ۲ لشکر ویژه ۲۵ کربلا 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 کی فکرشو می‌کرد ما بتونیم دوسال طاقت بیاریم؟؟ ببین ؛ همه چیز میگذره، ما حالمون خوبه؛) فعلا داریم می‌دویم، همه می‌دوند ؛ قرار هم نیست کسی بشینه استراحت کنه.. انقدر باید خسته بشی که وقتی رسیدی به خاک حرفی برای گفتم داشته باشی؛ بپذیر! زندگی هیچ وقت قرار نیست آسون بشه ، هیچوقت... دستنوشته همسر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 چه کربلا نرفته‌ها که کربلایی اند... بعد از شهادت سید رضی برخی مسئولین آمدند برای گفتن تسلیت. گفتم زحمت بکشید ما را همراه هم بفرستید کربلا. چون تا حالا نرفتیم! شهید موسوی می‌گفت: حاج‌خانم! این یکجا را می‌خواهم با هم برویم! می خندیدم و می گفتم: حاج‌آقا! من را خجالت نده. گفت: نه کربلا را باید با هم برویم! قرار بود پارسال دی ماه برویم که نشد. امسال هم قرار بود اواخر دی برویم که دیگر به شهادت رسید. برای همین به آقایان گفتم اگر شما می‌خواهید در حق من محبت کنید، پیکر سید رضی را به ایران نبرید، اول ما را به کربلا بفرستید. گفتند بارک‌الله به فکر شما! ذهن ما درگیر از دست دادن آقا سید بود و مانده بودیم چه کنیم؟ گفتم: لطف کنید ما را بفرستید کربلا یک زیارت کنیم بعد برگردیم ایران. رفتیم و بالاخره مأموریت سید رضی موسوی با شهادت تمام شد! راوی: همسر سالروز شهادت 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 مراسم عروسی ما به خواست خودمان نیمه شعبان در مسجد برگزار شد و من حجاب کامل داشتم. جالب است برایتان بگویم وقتی فیلمبردار آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری؟ می دانستم رضا دوست دارد شهید شود چون بارها گفته بود،من هم در جواب فیلمبردار گفتم: ان شاءالله عاقبت ما ختم به شهادت شود. من رضا را خیلی دوست داشتم،فکر می کنم عشق ما خیلی خاص بود.بعد از رضا پرسید: شما چه آرزویی دارید؟ گفت: همین که خانم گفت. همسر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 برعکس تولد سہ‌فرزند دیگرم کہ همہ با سروصدا تبریک می‎گفتند ؛ بعد از دیدنِ زینب همہ گوشه چشم‌شان‌ تر می‎شود.. بغلش می‌کنم و آرام وصیت‎نامه محمد را کہ دیگر حفظ شده‎ام در گوشش زمزمه می‌کنم: "از طرف من رویِ فرزندانم را ببوس و به فرزند چهارم بگو این سختی‌ها آسایشی بہ همراه خواهد داشت و دلتنگ بابا نباشد" زینب آرام می‎خوابد و من به عکس محمد رویِ دیوار نگاه می‌کنم🥀 همسر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 💕 وقتی که می‌خواست به جبهه برود من خیلی ناراحت بودم و گریه می‌کردم. گفت:《چرا گریه می‌کنی؟》 گفتم: «با بچه‌های قد و نیم قد چکار کنم؟» گفت:《مگر ما نمی‌گوییم که اگر دوره امام حسین(علیه‌السلام) زنده بودیم برای امام حسین(علیه‌السلام) می‌جنگیدیم حالا هم موقع آن رسیده و باید برای حسین زمان بجنگیم. پس نگو که نرو.》 من هم خیلی آرام شدم و چیزی نگفتم. راوی: همسر ●ولادت: ۱۳۲۷، اراک ○شهادت: ۱۳۶۲/۰۱/۱۳، آبادان ●مزار: گلزار مطهر شهدای امامزاده ابراهیم "علیه‌السلام" قم) 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 همسرم از تو می‌خواهم که فرزندانم را طوری تربیت کنی که در مسیر اسلام و ولایت ادامه‌دهنده راه شهدا باشند 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 چند روز بعد از اعزام، زنگ زد خانه و گفت من حلَبم. با من صحبت کرد و گفت: اینجا جلوی 30 نفر از بچه‌ها با تو صحبت می‌کنم و می‌خواهم پیش همه این‌ها بگویم دوستت دارم. راوی: همسر انتشار به مناسبت 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 شاید اسکار عاشقانه‌ترین دلبری شهدا می‌رسه به این شهید... تویِ وصیت نامه اش برایم نوشته بود : //اگر "بهشت" نَصیبم شُد ، منتظرت می‌مانم با هَم برویم//😍 همسر انتشار به مناسبت 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 آقا مهدی تقریباً ۲۲ روز در سوریه بود. دو روز قبل از شهادتش به من زنگ زد و گفت: "شرمنده شما شدم!" گفتم: این چه حرفی است. من دوست ندارم که حالا شهید بشوی. زود بیا. خودش هم گفت ما شهید شویم دشمن خوشحال می‌شود. بعد دیگر تماسی با هم نداشتیم و این‌طور که تعریف کرده‌اند، تویوتایی که در آن آقا مهدی و هم‌رزمانش مستقر بودند در ۳۰ کیلومتری جنوب حلب سوریه مورد اصابت خمپاره تروریست‌ها قرار می‌گیرد و ایشان به شهادت می‌رسد. راوی: همسر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 شاهد عقدش شهدا بودند... شهید علی ماهانی شهید مغفوری شهید یوسف الهی و ... و حالا او در جمع شهداست و شاهد عقد زوج های عاشق یک عمر با شهدا زیست تا اینکه امروز در جمع شهدا قرار گرفت... سفره عقد ساده و قابل تأمل مداح شهید حاج عادل رضایی در کنار مزار مطهر سردار شهید علی آقا ماهانی... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi