eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
17.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روز دوشنبه روز زیارتی 🌸امام حسن علیه السلام 🌸امام حسین علیه السلام دعا🤲 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
1.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوشنبه های امام حسنی ع هرکه‌صبحش‌باسلامی‌بر"حسن"آغاز شد حق‌بگویدخوش‌بحالش، بیمه"زهرا"شد...  👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
کنارِ گوشت زمزمه میکنه: تا از زندگیت لذت ببر❗️ هر جور که میشه خوش بگذرون اما تو حواست باشه، نکنه خوش گذرونیت به قیمت شکستن دل باشه...
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید زندگی کنی، شهید میشی امام رضایی باشی، رو سفید میشی کی چی میخوادش توی حرم، فرقی نداره پنجره فولادِ رضا(علیه السلام)، نه نمیاره ..👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
1.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(📚خاطرات و صحبت های شهدا) 🎥خاطره طنز | شهید مدافع حرمی که فکر می‌کرد همه از چهره‌اش می‌ترسند! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
اِی خـــــــوش حِــــــساب... مُـــزدِ مَـــرا زودتَـــر بِـــدِه بَعد اَز دو ماه گِریِه چِه شُد کَــــــــ💔ــــربَلایِ مَــــــن... 🙏 😭 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
روایت دو برادر شهیدی که به مادرشان وعده بهشت دادند اردستانی محل تولد: شهر ری *همرزم← در منطقه عملیاتی بر اثر چاشنی یکی از مین‌ها، انگشتان دست عباس قطع شدهمرزمان از او ميخواهند تا به بهداری برگردد اما او می‌گوید: بچه‌ها به کمک احتیاج دارند من خجالت می‌كشم برای از دست دادن انگشتانم به بهداری بروم.»او وقتی دستمال را به انگشتان خود بست به شوخی رو به دوستانش کرد و گفت:« من وقتی به بهداری میروم كه لااقل سرم جدا شده باشد.»مدتی بعد از حرف عباس موج حاصل از انفجار توپ باعث شد همگی به‌ روی زمین بیفتیم‌بعد از لحظاتی از جای خود تكانی خوردم سرم خیلی سنگین بوددر اولين نگاه ديدم سر عباس بر اثر اصابت تركش توپ از هم پاشيده شده است‌ديدن اين صحنه برايم بسيار دردناک بود ولی چاره‌ای جز تحمل و صبر نبودبا كمک ساير دوستان پيكر پاكش را به بهداری آورديم در نهایت او در ماه صفر به آرزویش رسید و میهمان ابا عبدالله حسین(ع) شد.»بعد از شهادت عباس، پنج سال بعد برادر کوچکش محمدحسن هم به شهادت رسید.محمدحسن در آخرین اعزامش به مادرش گفته بود اگر شهید شدم، دست راستت را عباس میگیرد و دست چپ را هم من میگیرم و تو را به بهشت میبریم.»جالب است که مادر درست چند روز قبل از فوتش در سال ۸۲ خواب می‌بیند که عباس و محمدحسن دستش را گرفته‌اند و او را با خود میبرند.چند روز بعد هم به رحمت خدا می‌رود.پیکر مادر در قطعه ۲۵ دفن شد، دست راستش عباس در قطعه ۲۴ استو دست چپش هم محمدحسن قرار دارد، درست بین پسران شهیدش* 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
«روزاربعین‌‌‌یکی‌ازدوســتان‌حسین آقا که‌به‌کربلا‌مشـــرف شده‌بود تماس تصویری‌گرفت‌و ازحسین‌آقا‌درباره سوغاتی‌سوال‌کرد. حسین‌آقا‌کمی شوخـــی‌کرد وگفت: خودت‌می‌دانی من‌چه‌می‌خواهم مهروتسبیح‌که درهمه‌خانه‌هاهست... دوستش‌منظورش رامتوجه‌شد و گفت:می‌دانم که‌شــهادت‌را می‌خواهی.حسین‌آقا‌تکه‌کلام معروفش‌را گفت‌که آقاسیدزدی‌تو‌خــال... ♥!» 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
‍ 🔷شهیـــدی که ســــر مـــــزار خــــودش فاتحــــه میخــوانــــد ...💔 🔹رفت کنار یک قبر خالی نشست و فاتحه خواند همیشه برای شهدای آینده فاتحه می‌خواند. من هم کنارش نشستم و برای شهیدی که قرار بود در آینده توی قبر دفن شود ، فاتحه خواندم پرسید : «می‌دانی این قبر مال کیه؟» گفتم : «نه ! این قبر که هنوز خالی است» نگاهم کرد و گفت : «اگه خدا قسمت کنه، این‌جا قبر من می‌شه» تعداد زیادی از شهدای والفجر 8 را برای خاکسپاری به گلز‌ار شهدا آوردند شهدا را که دفن کردند، یاد حرف آن روزش افتادم؛ توی همان قبری دفن شده بود که قبلا گفته بود ... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
به خاطر بسپاریم جاده‌‌ای که به کربلا می‌رسد از همان سنگرهای دفاع‌ مقدس می‌گذرد... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
سال اول جنگ، بالای تپه‌ای بودیم. به ابراهیم هادی گفتم: «ببین عراقی‌ها چه راحت رفت‌وآمد می‌کنن، می‌شه یه روز مردم ما هم برن شهرشون؟» لبخند زد و گفت: «روزی میاد که از همین راه، دسته‌دسته می‌رن کربلا.» توی برگشت از یکی اسم اونجا را پرسیدم؛ گفتند: «مرز خسروی» 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi