#ازبابڪ_بگو🦋
همرزم #شهیدنورے می گوید:
توے بوڪمال چادر زدیم،مقر لشکر حضرت زهرا...
شش نفر از بـچہ هاے موشڪے توے یڪ چـادر مـستقر شـدیم،
#بابڪ هم با ما بود.#بابڪ
دم در چادر برای خودش جا درست ڪرد،هرچی گفـتیم بیا بالاتر اونجا سـرد میشہ
گفت:نہ هـمین جا خوبہ...
نزدیڪ صبح بیدار شدم دیدم
#بابڪ پتو رو ڪشیده روے سرش و آروم همونجا جلوے در داره با خدا مناجات می ڪنہ..
زیر پتو چراغ قوه روشن
ڪرده بود و خیلے آروم دعا
می خوند...
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
‹🔗📙›
بهنقلازهمرزمشهید :
شبقبلازشهادت #بابڪ بود.💔
یہماشینمهماتتحویلمنبود.🚖
منهمقسمتموشکیبودموهم
نیرویآزادادوات.اونشبهواواقعا
سردبود🌬❄️
#بابڪ اومدپیشمنگفت:
" علےجانتوۍچادر⛺️جانیستمنبخوابم.
پتوهمنیست🤦🏻♂"
گفتم : توهمشازغافلہعقبےبیاپیشخودم
گفتم:بیااینپتو ؛اینمسوءیچ 🔑
بروجلوماشین🚘بخواب،منعقبمیخوابم🤗
ساعت3شبمنبلندشدمرفتمبیرون🚶🏻♂
دیدمپتوروانداختہرودوشخودش
دارهنمازمیخونہ📿
(وقتیمیگمساعت(۳)صبحیعنےخداشاهده
اینقدرهواسردهنمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!)😥
گفتم: #بابڪ
بااینکاراشهیدنمیشےپسر ..حرفےنزد🖐🏻
منمرفتمخوابیدم.🚶🏻💤
صبحنیمساعتزودترازمنرفتخط وهمون روز شهید شد
🍁⃟ 🧡 ¦⇢ #خاطره
🍁⃟ 🧡 ¦⇢ شهیدبابکنوری
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi