💔
در سوم خرداد خرمشهر را آزاد کردیم با سامانه موشکی سوم خرداد گلوبال هاوک را شکار کردیم
#سوم_خرداد همیشه در تاریخ خواهد ماند.
✍️ سید علی موسوی
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
آخرین مدافع خرمشهر که بود؟
امیر رفیعی، دوشادوش رزمندگان شهر، جنگیده بود. پایش که شکست او را به بیمارستانی در ماهشهر بردند. دلش طاقت نیاورد و با همان پای شکسته، خودش را به همرزمانش رساند. گچ پایش را درآورد و لنگان لنگان به دفاع از وجب به وجب خاک خرمشهر پرداخت.
امیر به درد پایش توجهی نداشت. گونیهای شن را روی هم چید و سنگری برای خودش درست کرد. هر چه دوستانش اصرار کردند، نپذیرفت همراهشان برود. میگفت: یک نفر باید باشد، دشمن را نگه دارد تا بقیه از کارون عبور کنند.
او تیربار را به دست گرفت و دشمن را در فلکه فرمانداری، زمینگیر کرد. آخرین نفرات که به سلامت از شهر خارج شدند، دشمن هم توانست امیر را که دیگر گلولهای در اختیار نداشت، به اسارت بگیرد.
تلویزیون عراق، تصویر امیر را در حالی که توان راه رفتن نداشت، نشان داد و او را به عنوان آخرین اسیر ایرانی در خرمشهر معرفی کرد.
این آخرین تصویری است که از امیر رفیعی در خاطرهها ثبت شد. او دیگر هیچگاه به وطن بازنگشت. امیر، همچنان مفقودالاثر است.🥀
اینگونه بود که او آخرین مدافع خرمشهر لقب گرفت.
📚 چهل حماسه. فصل خرمشهر.
#شهید_امیر_رفیعی
#سوم_خرداد
#خرمشهر
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
همین طور حسین را نگاه می کرد. معلوم بود باورش نشده حسین فرمانده تیپ است.
من هم اول که آمده بودم، باورم نشده بود. حسین آمد، نشست روبه رویش.
گفت" « آزادت می کنم بری. »
به من گفت: « بهش بگو. » ترجمه کردم.
باز هم معلوم بود باورش نشده.
حسین گفت: « بگو بره خرمشهر، به دوستاش بگه راه فراری نیس، تسلیم شن. بگه کاری باهاشون نداریم. اذیتشون نمی کنیم. »
خودش بلند شد دست های او را باز کرد.
افسر عراقی می آمد؛ پشت سرش هزار هزار عراقی با زیر پیراهن های سفید که بالای سرشان تکان می داند.
📚یادگاران، کتاب شهیدخرازی
#شهید_حسین_خرازی
#خرمشهر
#سوم_خرداد
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi