eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! اولین کوچه به نام ؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🔹🔹 دومیـن کوچه و ... لبخنـد ملیحـی برچهره و.. نگاه خاصی داشت... خـادم اهـل بیـت بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم.. 🔹🔹 به سومین کوچه رسیدم! ... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🔹🔹 به چهارمین کوچه! ... آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🔹🔹 به پنجمین کوچه و ... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🔹🔹 ششمـین کوچه ؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... 🔹🔹 هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🔹🔹 هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ارباب... 🔹🔹 پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود. . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... .. از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
📜وصیت نامه شهید برونسی اگرمی دانستم بامرگ من یک دختر در دامان میرود حاضربودم بار بمیرم تا هزاران دختر در دامان حجاب🌸 بروند.... 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidaziz_ebrahim_hadi
✾شهید یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه🏡 آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای می‌آید، در خواب با کسی صحبت می‌کرد و می‌گفت، (س) ✾چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمی‌شدند❌ در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم کنم، ناراحت شد😔 به سمت اتاق دیگری🚪 رفت، من نیز پشت سرش رفتم ✾دیدم گوشه‌ای نشست، اسم (س) را صدا می‌زد و از شدت گریه😭 شانه‌هایش می‌لرزد؛ آرام‌تر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم را از بی بی فاطمه(س) می‌گرفتم😭 همسرشهید ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
۲۳ اسفندماه ، گرامی باد . 🥀 فرزند مرحوم مشهدی حسینعلی 🗓 ولادت : ۳ شهریور ۱۳۲۱ (خراسان رضوی، شهرستان تربت حیدریه، روستای گلبوی کدکن) 👈 کشاورز و استادکار بنا 👈 طلبه افتخاری حوزه علمیه 👈 متأهل 👈 دارای ۸ فرزند 👈 از مبارزان و زندانیان سیاسی در دوران ستمشاهی پهلوی 👈 عضو رسمی سپاه مشهد 👈 از فرماندهی دسته تا گردان در لشکر ۵ نصر مشهد 👈 فرمانده تیپ ۱۸ جواد‌الائمه (علیه السلام) 🗓 شهادت : ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ 🔹 عملیات 📌 منطقه : غرب هورالعظیم، شرق دجله 🗓 شناسایی و تشییع : سال ۱۳۸۸ 👈 ۲۵ سال جاویدالاثر 📍 مزار : مشهد مقدس، گلزار شهدای بهشت رضا (علیه السلام) 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهید عبدالحسین برونسی 🌹 📹 روایت حجت الاسلام عالی از هدایت شهید برونسی توسط حضرت زهراسلام الله علیها ▪️وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها راه برون رفت از میدان مین و محاصره دشمن را به شهید برونسی نشان می‌دهد... ▪️فرماندهان جنگ نظامی در عین تلاش‌های خودشون، نگاهشون به آسمان بود، نه به قدرت‌های پوشالی... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 شهیدی که در خواب و بیداری خدمت حضرت زهرا شرفیاب شد از خواب پریدم!!! کسی داشت گریه می‌کرد😳 کم‌کم متوجه شدم صدا از راهرو می‌آید جایی که عبدالحسین خواب بود. رفتم داخل راهرو.... حدس زدم عبدالحسین بیدار شده و دعا مےخواند🤔 اما دیدم خواب است،😳 دقت که کردم متوجه شدم با مادرش حرف می زند |به حضرت فاطمه زهرا (س) می‌گفت "مادر"| حرف که نمی‌زد ناله می‌کرد؛😔 اسم دوستان شهیدش را می‌برد و مانند مادری که جوانش مرده باشد به سینه می‌زد.😭 ناله‌اش هر لحظه بیشتر می‌شد.😰 ترسیدم همسایه‌ها را بیدار کند؛😱 هیجان زده گفتم: عبدالحسین... عبدالحسین ... یک دفعه از خواب پرید... گفتم: از بس که رفتی جبهه دیگه در خواب هم فکر منطقه‌ای؟🙃 گویی تازه به خودش آمد، ناراحت گفت: چرا بیدارم کردی؟😔 با تعجب گفتم: شما اینقدر بلند صحبت می‌کردی که صدایت همه جا مےرفت.😕 پتو را انداخت روی سرش و گوشه‌ای کز کرد.😔گویی گنج بزرگی را از دست داده بود. ناراحت تر از قبل نالید: " آخر چرا بیدارم کردی"؛😭 آن شب خواستم از قضیه خوابش سر در بیاورم ولی تا آخر مرخصی‌اش چیزی نگفت و راهی جبهه شد.» مصادف بود با عملیات بدر، عملیات که تمام شد. امروز و فردا کردم که تلفن بزند ولی بالاخره خبرش آمد. به آرزویش رسید آرزویی که بابتش زجرها کشید. مفقودالاجسد شد. همان چیزی که همیشه از خدا می‌خواست. راوی: همسر بزرگوار سردار فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه(ع) سالروز شهادت 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عبدالحسین‌ برونسی‌؛«بنا»یی که به اوج معرفت رسید صحبت های شهید برونسی در مورد مقام معظم رهبری 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌹شهیدی که زمان و مکان شهادتش را می دانست! 🌱متولد: تربت حیدریه_ ۳ شهریور ۱۳۲۱ 🌷شهادت: ۲۳ اسفند۱۳۶۳ -شرق بصره فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه(علیه‌السلام) همرزمش میگوید: ❤️‍🔥صحنه عاشورا و بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر قلبشو آتیش میزد همیشه میگفت آرزومه تیر بخوره به گلوم و با خون گلوم بنویسم یا فاطمه.. ⚡️والفجر ۱،تیری تو آخرین حد گردنش خورد وقتی به عقب بردنش گفت آرزوی دیگه ای ندارم جز شهادت همه دیدیم که با خون گلوش روی یه تخته سنگی نوشت یا فاطمه زهرا(سلام‌الله)،چون تیر از فاصله دور خورده بود تو حد گردن و گلوش شهید نشد اورا به بیمارستان بردن و خوب شد. 💔روز قبل از عملیات روحیه عجیبی داشت مدام اشک میریخت خوابی دیده بود برایم تعریف کرد و گفت:حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله) را دیدم که فرمود: فردا مهمان ما هستی،محل شهادت را هم نشان داد. همین چهار راهی که در منطقه عملیاتی بدر (پد) فرود هلی کوپتر است و به طرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره میرود.من در این چهارراه باید نماز بخوانم تا بسوی خدا پرواز کنم. همانطور هم شد و در23 اسفند 63 براثر ترکش خمپاره به شهادت رسید. صلی‌الله‌علیک‌یافاطمه‌الزهرا اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 معجزه توسل شهید برونسی به حضرت زهرا سلام الله علیها 📽 حجت‌الاسلام والمسلمین عالی سلام الله علیها 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهید عبدالحسین برونسی 🌹 📹 روایت حجت الاسلام عالی از هدایت شهید برونسی توسط حضرت زهراسلام الله علیها ▪️وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها راه برون رفت از میدان مین و محاصره دشمن را به شهید برونسی نشان می‌دهد... ▪️فرماندهان جنگ نظامی در عین تلاش‌های خودشون، نگاهشون به آسمان بود، نه به قدرت‌های پوشالی... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی آنقدر سرگردان چرخاندن امورات زندگی بشوی که مجبور شوی گوشواره‌هایت را برای تهیه‌ی غذا بفروشی...😔 درون صحبت‌های خانم سبک‌خیز همسر شهید برونسی غم سنگینی از تنگدستی روزهای پس از شهادت همسرس وجود دارد که انگار حتی پس از گذشت سال‌ها از آن روزها همچنان دل این بانوی عزیز را می‌فشرد... 🕊🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌توسل شهید برونسی به حضرت زهرا سلام الله علیها سخنان شهید برونسی بعد از عملیات فتح المبین: 🔸ما هیچ کاری از خودم نمی‌دانم. یاد گرفته‌ایم دیگر. به بچه‌ها می‌گویم یک وصیت از ما به شما، وصیت که آقا وقتی کارتان گیر می‌کند، امام زمان (عج) را فقط به مادرش زهرا قسم بدهید، هیج جا نمی‌تواند برود، ولتان نمی‌کند، خدا شاهد است تا پیروزتان نکند. 🔹به غیر از مادرش زهرا (س)، به هیچ کسی قسمش ندهید که دیر می‌رسد. ما این را امتحان کردیم. ما در فتح‌المبین هر چی داد زدیم یکی به دادم نرسید. ▪️اوقاتم تلخ رفت، گفتم های امام زمان! به آقات علی قسم، اگر روز قیامت شکایت نکردم به مادرت زهرا (س). حالا به داد ما برس این‌جا گیر کردیم. ▫️این میدان مین، این بچه‌های مردم این‌جا، هیچ کسی خبر ندارد. لا اله الا الله من دیگه حرفی نگویم؛ ما رفتیم بالای سرشان، ما را ندیدند. این بچه‌های دیگر یک مقدار از مین رد کردیم این دو گروهان دیگر گفتیم دیدیم بابا، پشت خم، پشت خم نمی‌رود دیگر سوار شتر. 🔻گفتیم بابا مین کجایِ دیگه بریزید تپه‌ها را بگیرید دیگر. ریختند از آن تپه‌ها به توفیق پروردگار یک مین منفجر نرفت. یک مین!!! این کار خدا هست این کار، کار بشر نیست این کارها. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi