eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
34.3هزار عکس
34.2هزار ویدیو
89 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
24.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 ما را بنویسید فدای سر زینب... آماده ترین افسر رزم آور زینب ... . 🎥 دیده نشده از حضور حاج قاسم در جمع لشکر ویژه ۲۵ مداحی برادر قنبری _ ۱۳۹۵ . 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
18.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌊 پیام شهدا اینه ، با خدا باش پادشاهی کن ! . ( 🎙 حاج حسین کاجی در یادمان ، بیاد بچه های خط شکن و ویژه ۲۵ )
💢 که را کرد ( بیاد ۲۷ محمدرسول اله علیرضا نوری ساروی) . ▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود. . ▪️سردار کوثری نقل میکرد : یک روز آقای رسول‌زاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدی‌کیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راه‌آهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت. . از آنجا که آدم اخلاق‌مدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشم‌های متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامده‌ام که برگردم. اگر می‌خواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران می‌ماندم و به اینجا نمی‌آمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید. . 💢 نهم بهمن ماه سالروز مظلوم و استان سردار علیرضا نوری گرامیباد...🇮🇷
💢 را چه نقاشی کرد. . 🦋بسیجی شهید شوبیر تقوی زاده اتویی از لشکر ویژه ۲۵ کربلا_شهادت نهم بهمن ۱۳۶۵ شلمچه ...
💢 محمد قاسم خمسیه( ) : ۱۱ ۱۳۶۵ : . ▪️پدر شهید : در تابستان یک سال آقای قزوینی که همسایه ما هستند با دیگران مشغول بتن کردن کوچه بودند، شهید برای کار نزد آن ها رفت و مشغول کار شد؛ یکی دو روزی کار کرد و روز سوم شخصی برای کار آمد و آن شخص زن و بچه داشت و شهید نزد آقا بهرام رفت و به او گفت: من دیگر کار نمی کنم. آقا بهرام گفت: چرا؟ شهید گفت: « او زن و بچه دارد باید کار کند که خرج خود را در بیاورد و به خانه برگشت.»
💢 . ▪️ بهار ۱۳۶۶ بود.آخرین روز که می‌خواست بره جبهه گفت مامان بیا باهم یه عکس بگیریم!گفتم پسر ؛ من سر زمین کشاورزی بودم لباسم داغونه ؛ فردا متاهل شدی این عکس و زنت میبینه بهم میخنده ها !!!!گفت کی جرات داره به مادر من بخنده.هر کس هست پدرش و در میارم😁.خلاصه عکس و گرفتیم و یوسف فرداش رفت جبهه و تو عملیات کربلای ده ماووت سرش بر اثر اصابت ترکش قطع شد و بشهادت رسید و امروز من موندم همون عکس یادگاری با پسرم‌. . 📩 تو وصیتش دو بیت شعر نوشت : ▪️اگر باشد قرار آخر بمیرم ▪️نمی‌خواهم که در بستر بميرم ▪️دلم خواهد سرم از تن شود دور ▪️در این ره چون حسین بی سر بمیرم . 💢بیاد یوسف رضا رضایی🌷 از ویژه ۲۵ ...شادی روحش . .
💠خاطره ای از (خانم سکینه عبدی) همسر جانشین امام محمدباقر(ع) ویژه 25 «سردار شهید نورعلی یونسی» : . ▪️بعد از شهادت نورعلی یک روز از سردار شهید علیرضا بلباسی خواسته بود که برایم تعریف کند نورعلی چطور بشهادت رسید. گفت : 26 بهمن ماه بود. آقا نورعلی جانشینی گردان امام محمد باقر(ع) را در 2 مرحله از عملیات والفجر 8 به عهده داشت.من هم توی این عملیات از ناحیه ی پای چپ مجروح شدم و در حالی که مرا به پشت جبهه انتقال می دادند، به نورعلی گفتم:«دیگر این مرحله از عملیات نوبت ما نیست. نوبت بچه های اصفهان است.» . ▪️ولی او قبول نکرد و ماند. شهید یونسی و حاج آقا اسلامی، نیروها را به دو طرف نمک زار فاو هدایت کردند.همان طور که نورعلی و بی سیم چی اش آقای داودی به پیشروی ادامه می دهند، تیر مستقیم به بی سیم چی اصابت می کند و شهید می شود و ارتباط نورعلی با پشت سنگر قطع می شود. دشمن توی آن منطقه اقدام به پاتک سنگینی می کند و به خاطر این نورعلی به نیروهاش دستور عقب نشینی می دهد اما خودش بر نمی گردد. نیروهاش هر چه تلاش کردند او را با خودشان به عقب بازگردانند، موافقت نمی کند. . ▪️بعد از مدتی نیروهای عراقی پیش روی می کنند و توسط کالیبر تانک، نورعلی را مورد اصابت قرار می دهند و شهید می شود. متأسفانه آن قسمت از دریاچه ی نمک، محل شدید درگیری بود و بچه ها موفق نشدند، پیکر شهید یونسی را به عقب انتقال بدهند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 .
🌹 . ▪️پسرش بیسیم چی لشکر ۲۵ کربلا بود.بدست کومله تو غرب کشور اسیر شد و بر اثر شکنجه بشهادت رسید.وقتی پیکرش به زادگاهش بهشهر مازندران بازگشت ؛ مادر خودش پیکر غرق به خون و سوخته و اربا اربای علی اصغر را غسل داد و کفن کرد...عکسی که میبینید لحظه ی عاشقی مادر با فرزند شهیدش است.براستی که این مادران عظمتی خلق کردند و در پيشگاه حضرت زهرا رو سفید شدند.... . 🦋 روح علی اصغر و ... . 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
📩 . 🏷خدایا مرا بسوزان؛ همراه سوختن گناهان من را هم بسوزان.خدایا چه بگویم که از بار گناهانم باخبری و میدانی در خلوت چقدر معصیت کردم.خدایا توبه کردم...قبول دارم عهد شکنم، قبول دارم بند عاصی و گنه کارم،خدایا دستم به دامان توست ، اول پاکم کن و بعد خاکم کن.خدایا در جوانی آمدم و در جوانی خودم را به تو سپردم...خدایا مرا ببخش که محتاج عفو و بخشش تو هستم. . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
📩 . 🏷خدایا مرا بسوزان؛ همراه سوختن گناهان من را هم بسوزان.خدایا چه بگویم که از بار گناهانم باخبری و میدانی در خلوت چقدر معصیت کردم.خدایا توبه کردم...قبول دارم عهد شکنم، قبول دارم بند عاصی و گنه کارم،خدایا دستم به دامان توست ، اول پاکم کن و بعد خاکم کن.خدایا در جوانی آمدم و در جوانی خودم را به تو سپردم...خدایا مرا ببخش که محتاج عفو و بخشش تو هستم. . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💢 . 📷عکسی که میبینید تصویر شهید علی اکبر میرزائی مسئول ستاد لشکر ۴۱ ثارالله » از روستای علی تپه بهشهر و شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده ی لشکر است. 🏷روایت رفاقت و دوستی دو همرزم یکی از شمال و دیگری از کرمان با شهادت علی اکبر پایان نیافت سردار سلیمانی همیشه به مادر شهید سرمی‌زد و حتی ایشان را مادر صدا می‌زد و در زمان‌هایی که نمی‌توانستند تماس می‌گرفتند تا آنجا که خانه شهید میرزایی در روستای علی‌تپه به‌عنوان قدمگاه سردار دل‌ها در استان مازندران یاد می‌شود. .