eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 ❣بنازم ماه شعبان را که با شادی قرین باشد ❣در او میلاد عباس(ع) و حسین (ع) و ساجدین باش ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💚 ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم از بندگی حضرت معبود زدیم این الفت ما به دوست امروزی نیست یک عمر دم از (عج) موعود زدیم 💔 🌷 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
3.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روز جمعه روز زیارتی 🌸 حضرت ولیعصر(عج) 🎤استاد_فرهمند ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو یار ، دو همراه ، دو همسر عاشق شهادت ، دو شهید 📝 هنـوزچند ماه از ازدواج لیلا و احمد نگذشته بود ڪه احـمدتصمــیم گـرفت به زیارت امـام رضـا(ع)برود. قصدش این بود که بعد از آن به جبهه برود و بیشتر نگران این بود که درجبهه شهـید شود، اما همسرش رابه مسافرتی نبرده باشد. لیلا پرسیـد :مگر این مدت که همه جا با هم بـودیم به شـما سخت گذشته که می خواهی تـنها شهـید بشی! احمـد بیـست سـاله تا این سـن همه ی وقـتش را در راه پیـروزے انقـلاب گذاشـتہ بـود و همـین نقـطه ی مشتـرک آنها بود اما تمام حـدیث دلداریشان نبود خندید و گـفت :نه لیلا جـواب داد :پس مامے رویم زیارت آقا امام رضا(ع) و بعـد بر می گـردیم. واگـرقـرارباشـد سعـادت شـهادت نصیـب کسے بـشه هردوے ما باهم شهـید می شیم. درمسـیر برگشت از مشهد، وقتی در مسافـرخانہ اے برای استـراحت ڪوتاه اقامت گزیدند، مـنافقان آن مسافرخانه را برای ضدیت با نظام اسلامی بمـب گذاری کردند. و آن دو روح به هم پیوسته با هم به دیدار معشـوق شتافتند💞🕊 شهادت: شب پنجم مهرماه 1366 شهادت : ۶۱/۷/۹ 🔰نشر حداکثری با شما 🌹🍃🌹🍃 @shahidaziz_ebrahim_hadi
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ 🎬 «این حسین رو دریاب» 👤 استاد 🔅 غیبت امام زمان برای بعضی شیعیان عادی شده... ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🥀🍃 از شھدا به ملت ایران.....📞 خیلی مخلصیم....👋 هر وقت از هرجا ناامید شدید....! بیاید در خونه ما،دست خالی برنمیگردید....🙂 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃🥀 شبهای قبل ماموریت محمدمهدی داخل کوله پشتی نظامی پدرش میرفت تا پدر به ماموریت نرود یا اینکه او را هم با خود ببرد ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
یکبار که آمده بود مرخصی، خواهرش حدوداً ۵ ماهه بود. بغلش کرده بود و با بچه حرف می زد، بازی می کرد باهاش این بچه‏ ی کوچک قه قه می خندید، مجید کیف می کرد. از اتاق آمد بیرون، حواسم بهش بود، داشت با خودش حرف می زد: «تو با این خنده ها و شیرین کاری هات، نمی تونی منو به این دنیا وابسته کنی. با این کارها نمی شه منو از جبهه واداشت.» ساکش رو بست و رفت ! 🕊🌷 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
575.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیا بماند برای عاقلها.... ما که مجنونیم... ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi