eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مراقب باش که یه غم اونقدر بهت غلبه نکنه که نا امید بشی و جوری رفتار کنی که انگار خدا تا حالا هیچ وقت غم و اندوهتو برطرف نکرده...
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 مسجد ضرار مکّی یا آتلیه زنان هزار چهره؟! 🔺جولان زنان و دخترانی که به اسم مُدِلینگ (در حقیقت: هرزه‌‌نگاریِ مُدِرن) در مسجد ضرار مکّی () به عشوه‌گری و خود‌نمایی می‌پردازند! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️+ بيا ازت عكس بگيرم - نه + چرا؟ بزار بگیرم - خوب برم از پدرم اجازه بگیرم. + اجازه گرفتی؟ چی گفت پدرت - گفت برو عکس بگیر اشکال نداره اون وقت اینجا طرف بچه شو میندازه جلو دوربین تا ازش پول دربیاره تربیت بی ادعا و ساده ی همین کودکان عراقی از بعضی تازه به دوران رسیده ها و مدعیان روشنفکری بیشتره 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
شهید ابراهیم‌‌ هادی میگفت: هر کس‌ ظرفیت‌ مشهور شدن‌ رو نداره از مشهور شدن‌ مهم تر اینه که آدم‌ بشیم...! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
مادر شهید درباره‌ی علاقه‌ی فرزندش برای رفتن به سوریه گفت: دوست داشت سوریه برود ولی پدرش اجازه نداد همه کارهایش را کرده بود و عجیب دوست داشت برود که نشد و قسمتش این بود در تهران به شهادت برسد... 🕊🌹 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
هر چی میخواید تو این دنیا باشین... فقط دلیل بدتر شدن حال آدم ها نباشین...
📌 مجید بربری کربلا که رفت ، متحول وحر مدافعان حرم شد 🔹️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند. 🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند. 🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش. 🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید. ◇ پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه. 🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.» 🌹 او حـرّی دیگری از نوع مدافعان حرم شده بود که فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. 📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری " بقلم کبری خدابخش 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi