eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کمی طراوتِ باران، کمی نسیمِ حَرَم، سلامِ صبح من و فیض مستقیمِ حَرَم... خوشا به حال شیعیان ما. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
3.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺برخی از علائم آخرالزمان به روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏫🎥💢سیمش وصل بود... 🔹روحیات و حالات معنوی عجیبی داشت. برای گشت‌زنی و شناسایی رفتیم و خسته برگشتیم. در عملیات کربلای۵ در شلمچه، صبح زود بعد از نماز یک‌دفعه آمد صدایم زد و گفت: «حمید! کدوم گردان الان تو خطه؟» گفتم: «گردان برادر محفوظی.» گفت: «سریع بگو بیان عقب. بعد از ظهر بچه‌های زاهدان رو بفرست جاشون.» 🔹تعجب کردم چون مسئله‌ای نبود که نیاز به تعویض نیرو باشد. گفتم: «چرا؟!» گفت: «کاری رو که می‌گم انجام بده.» گفتم: «آخه چرا؟! همین‌طوری که نمی‌شه؟ گفت: «این‌قدر سوال نپرس، بگو بیان عقب.» لحنم اعتراض‌آمیز شد. گفتم: «من باید بدونم چی شده. بچه‌ها جاشون خوبه. اون‌جا توجیه شدن.» 🔸دید که من بی‌خیال نمی‌شوم صدایش را آورد پایین و به آرامی گفت: «من الان یه صحنه‌ای دیدم که عراق حمله می‌کنه، چون اینا خسته‌اند، همه‌شون شهید می‌شن، اما بچه‌های زاهدان تازه ‌نفس هستن. توجیه‌شون کن.» 🔹سیمش وصل بود و گاهی مسائل به او الهام می‌شد. من که به این حالاتش عادت داشتم، سریع رفتم سراغ بچه‌های زاهدان و با نیروهای خط جابه‌جا شدند. بعد از ظهر، حاجی باز آمد و پیگیر شد. 🔸جزئیات را توضیح دادم. خوشحال شد. پرسید: «به‌شون مهمات کامل دادی؟» گفتم: «مهمات و تجهیزات، همه‌ چی به‌شون دادم. تیربار هم اضافه کردم براشون.» 🔹همان شب حدود ساعت ۱۰، عراق حمله کرد. البته نتوانست کاری بکند و با کلی تلفات مجبور شد عقب‌نشینی کند. راوی: حمید شفیعی از فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله
براے دل بستن باید دلت را بہ دلش گرہ بزنے! یکے زیر... یکے رو... مادر بزرگم میگفت: " قالے دستباف مرگ ندارد..."
 لَا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنْسَى طه/۵۲ خدا نه اشتباه میکند نه از یاد میبرد مگه میشه یادش بره آرزوهاتو؟! مگه میشه یادش بره نگرانی هاتو؟! مگه میشه یادش بره دعاهاتو؟! مگه میشه این خدا رو داشته باشی و قلبت مضطرب باشه؟! 🍃
یه سری کارای ساده هست که اگه خودت نکنی کسی نیست واست انجامشون بده، مثل زندگی کردن😉
خدا رو اینجوری صدا کن: يَا عُدَّتِي عِنْدَ شِدَّتِي اى ذخيره ى من در روز سختى
اصلا یه جور دیگه‌ای حالت خوب میشه، وقتی میفهمی همش کار خدا بوده
1.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوری زندگی کنید که پدرتون این طوری ازتون راضی باشه بوسه پدر شهید بابایی بر پای فرزند شهیدش 🕊🌹 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
📲رسانه قدرت این را دارد که بگوید ماست سیاه است و مخاطبش هم باور کند... ⭕️‏تیتر را ببینید، بعد نگاه کنید چه کسی به چه کسی حمله کرده! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
●وقتي جنازه ي علي را براي طواف به دور ضريح امام رضا(ع) برديم هنگام طواف هر چه به خدّام گفتیم وصیت کرده که: – «وقتی پیکرم را برای طواف به حرم می‌برند مدت بیشتری پای ضریح نگه دارند.» آنها قبول نکردند؛ به تابوت چهل شهیدی که کنار ضریح قرار داده بودند اشاره کردند و جواب دادند:«مگر جمعیت زائران را نمی‌بینید؟حرم شلوغه و پیکر شهید شما هم مانند بقیه شهدا وارد حرم می‌شه و همراه بقیه خارج می‌شه.» ●خداّم متوجه شدند كه از تابوت خون مي چكد. به همين خاطر گفتند: جنازه را در كنار ضريح روي زمين بگذاريد تا پلاستيكي بياوريم و دور تابوت بپيچيم. چون امكان دارد خون در بين راه روي زمين بريزد و همه جا را نجس كند. ●تقريباً نيم ساعتي طول كشيد تا پلاستيك آوردند. اما موقعي كه مي خواستند پلاستيك دور تابوت بپيچند ديگر اثري از خون نبود. خلاصه چند روزي از خاك سپاري محمد علي گذشت كه وصيت نامه اش را پيدا كرديم، او وصيت كرده بود وقتي جنازه اش را براي طواف به حرم امام رضا (ع) برديم. چند دقيقه اي تابوتش را در كنار ضريح بگذاريم. به لطف و قدرت خدا همانطور شد كه وصيت كرده بود. ✍به روایت خواهربزرگوارشهید 📎جانشین گردان یدالله لشگر۵نصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۳ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi