#معرفت_شهید_مهدی_باکری:
بد وضعي داشتيم؛ از همه جا آتش مي آمد روي سرمان نمي فهميديم تيرو ترکش از کجا مي آيد.فقط يک دفعه مي ديدم نفر بغل دستيمان افتاد روي زمين.. قرارمان اين بود که توي درگيري بي سيم ها روشن باشد، اما ارتباط نداشته باشيم. خيلي از بچه ها #شهيد شده بودند. زخمي هم زياد بود.توي همان گيرودار، چند تا اسير هم گرفته بوديم. به يکي از بچه ها گفتم « ما مواظب خودمون نمي تونيم باشيم، چه برسه به این بدبختا!!! برو يه بلایی سرشون بیار... همان موقع صدا از بي سيم آمد « #اينچهحرفيبودتوزدي؟ زود اسيرهاتون رو بفرستيد عقب!! صداي #آقا_مهدي بود. روي شبکه صدايمان راشنيده بود. خودش پشت سرمان بود؛ صد و پنجاه متر عقب تر...
#بلهآقامهدیاینچنینمردبود....
#شهید_مهدی_باکرے
#فرمانده_لشکر۳۱_عاشورا
#صلوات
@shahidbakeri31