﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- هر جا اگر به خواسته ها لطف می شود
در این حرم نخواسته ها نیز داده شد :)
#علی_اکبر_لطیفیان
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- تو خوب جایی آمده ای سروری کنی
هر رعیتی که رعیتِ ایران نمی شود :)
#علی_اکبر_لطفیان
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- هنوز گدای قدیمی که داشتی داری
همان امام رضایی که داشتم،دارم :)
#علی_اکبر_لطفیان
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم
که من یک شاعر درباری ام، مداح سلطانم:)
#حمیدرضا_برقعی
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه:)
#محمدحسین_ملیکان
کربلایی حسین طاهری12-emam.javad-02.mp3
زمان:
حجم:
8.26M
- سؤال داشتم از غربتت،
زمان به عقب رفت
نگاه بود جوابت،
نه حرفی و نه کلامی..
#مولانا_جواد🖤
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- سؤال داشتم از غربتت، زمان به عقب رفت نگاه بود جوابت، نه حرفی و نه کلامی.. #مولانا_جواد🖤
- میگن امام رضا «ع» سال ها چشم انتظار جوادشون بودن، دشمنان ، نسل ایشون رو ابتر میدونستند تا اینکه توی چهل سالگی به واسطهی قدوم پر برکت جواد الائمه، بابا رضا«ع» طعم شیرین پدر شدن رو میچشن؛ میگن امام رضا«ع» خیلی پسرشون امام جواد رو دوست دارن .
میگن خیلی شبا تا صبح پای گهوارهٔ جوادشون مینشستن و نگاهش میکردن.
امام رضا راجع به پسرشون فرمودن: او با برکت ترین مولود در میان اهل بیت است.
امام جواد فقط ۲۵ سال سن داشتن در زمان شهادت، و به خاطر همین مسئله، میگن خیلی به رفع حاجت جَوون ها مصمم اند؛ خلاصه رفقا، حواستون باشه امشب از در خونه ی این پدر و پسر دست خالی برنگردید، امشب رو قدر بدونید.
و دعا بفرمائید :)
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- میگن امام رضا «ع» سال ها چشم انتظار جوادشون بودن، دشمنان ، نسل ایشون رو ابتر میدونستند تا اینکه
- ما که نمیدونیم، ولی منبریا اینجور میگن که کریم رو ازش میخوای بعد میبخشه اما جواد اونیه که نخواسته خودش میبخشه .
پ .ن : یا ابن الرضا به جوونیتون قسم، جوونیمون رو به جودِ خودتون عطا ببخش،
به حضور خودتون ، به دعای خودتون،
و به وصال خودتون ،
و خب جودِ شماست که
علت وجود ماست :)🖤
- به دلش استخاره زد زهرا«س»
بح ، بح ، بح که قالو بلی سه بار آمد :)💝
«مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیانِ»
- ولی خب اگه منم الان بعد از طی کردن چندین تا عمود چشمم میخورد به گنبد قشنگت، با چشمای اشک آلود نگاهت میکردم و میگفتم آزمودم دل خود را به هزاران شیوه هیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکرد :) ..
ولی خب مثل هر سال این موقع ، باید از دور نگاهت کنم و از دور منت این عشقی که توی دلم قرار دادی رو با هزاران شکر و اشتیاقِ آمیخته به فراق حمل کنم و بگم
«یاد باد آن که نَهانَت نظری با ما بود!» ..
آه باباحسین، آه عمو عباس..🖤🙃
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- ولی خب اگه منم الان بعد از طی کردن چندین تا عمود چشمم میخورد به گنبد قشنگت، با چشمای اشک آلود نگاه
- در جنگ سرنوشت، دمی صحبت تو را
از چنگ روزگار، غنیمت گرفتهام :) ..
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
کسانی که با پایِ جسمشون جا موندن بشنون .. :) «ترجیحا چشماتونو ببندید و گوش کنید»
«آشفتگی» بهای به دریا رسیدن است
ای رودِ خسته! در جَرَیانی، نگو که نه!