😭
یقیـن داریـم ...
بزودی اشڪ ها و اندوه هایِ
پشتِ این تابـوت ڪوچڪ ...
طوفـــانی خواهـد شد ڪہ
مختارگونه حرملهها را نابود کند
#علی_اصغرهــا ڪوچڪ اند
امـا خون شان تا ابـــد
#علی_اکبــــری میجوشد ...
#شَرحـ💛ـــہ
•| میانِ مـــزارشـــان
•|سرگردان که شــ✍دی
•|دلــــِ💔 حیرانت را بردار
•|و کناری بـنـشــ😌ــین ...
•|دلت اگــ❣ــر گرفته
•|کمی اشـــ💧ـکـ بریز
•|نه برای حال دلـــ💓ـت ... نه!
•|برای جــامــانـدنـتــــ|😔✋|
آری!
•|سخت اســــ😢ـت جاماندن!
+بارالهـا :-)...
یاری مـان دہ
ڪہ چون آنان باشیم
آنان ڪہ خوب بودند
نہ برای یڪ #هـفتہ
بلڪہ برای یڪ #تاریخ 💔
#مردان_بی_ادعا
#هفته_دفاع_مقدس
+به قول حاج آقا ماندگارے
بهشتِ دنیا همون آرامش
توے دنیاستـ...
#شـهــید_باش_تاشهید_شوے 🌸🍃
.🌸🍃🇮🇷
لا به لای روضه هایش از من پرسید :
میدونی اِرباً اِربا که می گن یعنی چی؟!
گفتم : مثل گلی که پر پر کنند و بپاشند اطراف.
گفت : نه! توی شرهانی ، وقتی بدن یه شهید هفده هجده ساله رو جدا جدا توی شعاع دویست متری پیدا می کردیم ، فهمیدم ارباً اربا یعنی چی.
دست و پا و جمجمه و اعضا هر کدوم یه طرف بود...
#قطعه_ای_ازیک_کتاب
نام کتاب | عمّار حلب
نویسنده | محمدعلی جعفری
.
+یہ سالہ براے این شب ها و روز ها گریہ ڪردیم 😭
تا الان رسیدیم بہ محرمش...🏴
ساده از دست ندیم این شب ها رو..!👌
خودمون رو #خرج_روضہ_اباعبدالله ڪنیم...🍃
هرجا ڪه شد خودمون رو خرج ڪنیم...
یڪی توی آشپزخونہ یڪی توی💙 ڪفشداری یڪی با جارو زدن...❤️
#جا_نمونی_رفیق
آخه👇
سالِ بــعــد...
این ایام یڪ عده را
با نـام #شـھید مـیشـــناســــنـد...🌸
همانهایی ڪه میدانستند،چــگونه بخــواهند و بگـیرند...😌🍃