eitaa logo
🇰🇼 🇮🇷شهید بزاز
103 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
8.1هزار ویدیو
141 فایل
sapp.ir/shahidbazaz ارتباط با ادمین S63h84@
مشاهده در ایتا
دانلود
میگه امروز تولد ۵۰ سالگی منه، نه همسری دارم، نه فرزندی، خودم کیک رو پختم {و خودم خواهم خورد} دخترها، گول فمینیست ها رو نخورید! اگه عاقل نباشید و زندگی‌تون رو درست نسازید، پنجاه سالگیتون میشه همین ... تنها، با کیکی که خودتون پختید و اشک‌هایی که دونه‌ دونه روش سرازیر میشه! 😳 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
تصاویر هوایی بسیار زیبا از حماسه بزرگ راهپیمایی باشکوه یوم‌الله ۲۲ بهمن در تهران، مشهد، یزد، اهواز و کرمان. ملتی حامی انقلاب و رهبری هستن که حتی پیامبر و امیرالمؤمنین هم مثلشو نداشتند. 🗣 نَزدیکِ صُبح 🇮🇷 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انصارالله خطاب ترامپ: ای احمق! فکر می‌کنی مردم غزه که در برابر بمباران‌ها مقاومت کردند می‌آیند وطنشان را به تو بفروشند؟ 🌻🌷🌻 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صدایی که این شب‌ها تو حسینیه معلی شبکه سه، حتی غیر مذهبی ها رو به خودش جذب کرده... 🌼🌼 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 کُشتاری دردناک در ایران... ⚠️از شروع طوفان الاقصی تا به امروز، ده برابر کشته های غزه، جنین های بی‌گناه در ایران به قتل رسیده اند. ♦️♦️♦️♦️ 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
صاحبش خداست... ⚠️ مبادا به زنها بگویید که این نطفه را از بین ببر! نه مرد به زن بگوید و نه زن به مرد. ⚠️... هر کس که این کار را می‌کند، باید دیه بدهد. اگر نطفه ده روزه باشد چقدر، اگر بیست روزه باشد چقدر و اگر چهار ماهه باشد و روح به او دمیده شده باشد، باید صد مثقال طلا بدهد. ⚠️آن هم مرد می‌خواهد که بدهد! به خیالش دوغ است. مدام به زنش می‌گوید یک چیزی بخور تا از بین برود! خب باباجان این صاحب دارد؛ مثل اینکه صاحبش خداست. 📚 طوبای محبت - کتاب چهارم - ص ۱۰۰ "🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر به خدا سپردیم... [می‌گوید] آقا دوتا اولاد دارم بس است! سه‌تا دارم بس است! پدرم در آمد! نمی‌توانم از عهدۀ خرجشان بر بیایم! اگر انسان بخواهد اتّکا به خودش کند از عهدۀ یکی‌اش هم برنمی‌آید، از عهدۀ خودش هم برنمی‌آید! امّا اگر به خدا بسپرد صد تای آن هم باشد کم است، دویست تای آن هم باشد کم است! انسان چه می‌گوید و فکرش کجا است؟! آن خدایی که دارد آسمان را می‌گرداند، زمین را می‌گرداند، خورشید را می‌گرداند، مرّیخ را می‌گرداند، زُحَل و مشتری و کواکب و أفلاک و سیّارات را می‌گرداند، ماهی‌های دریا [را روزی می‌دهد]، و اصلاً چه خبرها و چه عجائب‌المخلوقاتی هست؛ آن‌وقت از چهار مثقال برنج یا نیم لیتر شیر برای این بچّۀ معصوم، درِ خزاین او بسته شده است و دیگر نمی‌تواند به ما روزی بدهد! 📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات - جلد یک 🌿💕🌿💕🌿 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد! ... ندای اذان ظهر بود توپ را روی زمین گذاشت رو به قبله ایستاد و بلند بلند گفت در فضای دبیرستان صدایش پیچید... بچه ها رفتند.. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه او مشغول شد. همانجا داخل حیاط بچه ها پشت سرش ایستادند جماعتی شد داخل حیاط همه به او اقتدا کردیم.. ...🌷🕊 💚 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
خاطره ای زیبا از زندگی شخصی دکتر الهی قمشه ای هفت یا هشت ساله بودم، به سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن! پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش... میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35 زار. دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم. خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود... مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور می‌کردم اما اضطراب نهفته ای آزارم می‌ داد. پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره. گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه توسط من جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد وگفت : آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه. دنیا رو سرم چرخ می‌خورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج آقاصبوری! مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من!ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟! بخدا هنوزم بعد ۴۴ سال لبخندش و پندش یادم هست! بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه تحصیلات عالیه امروزی داشتن ونه ادعای خواندن كتاب های روان‌شناسی و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه وآبرویی نریزه! 🌸🌸 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz