هدایت شده از ایران اسلامی.امید.پیشرفت
🇮🇷🌺👇
امروز شرکت فرانسوی توتال و شرکت انگلیسی شِل
انگشت بهدهان ماندهاند که متخصصان ایرانی در 20 ماه فاز 11 پارس جنوبی را در مرز با قطر به بهرهبرداری رساندند.
خبرنگار المیادین: من در افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی حضور داشتم؛ به عنوان یک خارجی مبهوت شدم؛ این تحریم های آمریکایی پس کجاست؟
#جوانان #نابغه #افتخار #تحریم #آمریکا #انگلیس #فرانسه #خیانت #برجام #ایران
#نشرخوبیها
https://eitaa.com/kolsoomi
هدایت شده از سعداء/حجتالاسلام راجی
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر از شما پرسیدن که مگر میشود با #تحریم، و بدون #ارتباط_با_آمریکا پیشرفت کرد، این فیلم را نشان دهید.
در این روزها، این ۳دقیقه، پاسخ بسیاری از شبهات است
⁉️ چرا ایران کره جنوبی نشد؟!
🔴 ماجرای عجیب کره، از زیرخط فقر تا رشد اقتصادی
✅ برشی از گفتگوی تلویزیونی #حجت_الاسلام_راجی نویسنده کتاب معجزه تولید
اسناد این مطالب در کتاب معجزه تولید آمده است
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
هدایت شده از سعداء/حجتالاسلام راجی
⭕️ بادهای بیوفا
#داستان_دادهمحور
🔻 هوا پر از گرد و غبار بود، همانطور که این شهر همیشه محصور بین تحریمها و وعدهها بود. سالها بود که مردم با لبهای ترکخورده از تشنگیِ توسعه، به آسمان نگاه میکردند و امید داشتند. سپس، همان روزی که فکر میکردند رهایی نزدیک است، مسئولینشان از مذاکرات برگشتند و گفتند: «آنها پذیرفتند. تحریمها برداشته میشود».
🔺خیابانها یکشبه رنگ عوض کرد. مغازهداران با احتیاط کالاهایی را که سالها پشت ویترینهای خالی خاک میخوردند چیدند. مادرانی که داروهای کمیاب را مثل گنج در جیبهای کهنهشان قایم میکردند برای اولین بار نفس راحتی کشیدند. حتی سربازان خسته در پاسگاههای مرزی اسلحههایشان را کمی پایینتر گرفتند.
🔻 اما ماهها گذشت و هیچچیز واقعاً تغییر نکرد. کشتیهای حامل گندم در بنادر تحریم اسیر شدند، داروها به جای قفسههای داروخانهها در چنگال دروغ پوسیدند و پول ملی روز به روز بیارزشتر شد. مردم، همان مردمِ صبور، کمکم چهرههایشان را از آسمان برگرداندند و به زمین دوختند. زمینی که دیگر حتی نمیتوانست خشمشان را جذب کند.
🔺 سپس، یک شب، آسمان غرید. نه غرش رعد، که غرش موتور جتهایی که از جایی دور میآمدند. پنجرهها پیش از آنکه صدای انفجار بیاید، لرزیدند. مردم، همان مردمِ بیپناه، به یکدیگر چسبیدند درحالیکه دیوارهای خانهشان؛ همان خانههایی که با امید بازسازیشان را شروع کرده بودند، روی سرشان فرومیریخت.
🔻...سالها بعد، وقتی جهانگردی از میان ویرانههای آن شهر عبور میکرد، پسر بچهای با چشمانی که از سنش پیرتر به نظر میرسید، به او نگاه کرد و پرسید: «آیا آنها به شما هم قول دادهاند که تحریمها را بردارند؟»
🔺جهانگرد، که دوربین به دست داشت، مکثی کرد و پاسخ داد: «من از جایی میآیم که هنوز باور دارند وعدهها را باید نوشت...»
🔻پسرک خندید! خندهای که بیشتر شبیه گریه بود و گفت: «اینجا لیبی است. ما هم روزی نوشتههایشان را باور داشتیم».
📚 #داستانهای_تبیینی
#مذاکره #آمریکا #تحریم
=======================
🌐 این داستان براساس واقعیت نوشته شده که میتوانید منبع آن را اینجا مشاهده فرمایید.
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir