🔰عکس نوشت | مهندسی تلاوت قرآن کریم
#ماه_رمضان
#فرصت_بندگی
╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮
@shahid_abas_daneshgar
╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️#رمضان در جبهه ها
🍋تصاویری از لحظات #افطار و #سحر و مناجاتهای رزمندگان دفاع مقدس در جبههها
#ماه_رمضان
#فرصت_بندگی
╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮
@shahid_abas_daneshgar
╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
مؤسسه شهید عباس دانشگر
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۷۰) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۷۱)
🌟 ادامه ی کتاب :
4⃣بخش چهارم :
محبت شهيد به دوستان و آشنايان
✍آقاي سالار کندی – استان مركزي
خيلي به عباس وابسته بودم. خبر شهادتش را که شنیدم، رمق از جانم رفت. پاهایم بیحس شده بودند. انگار همه غم هاي عالم را ریخته باشند در دلم... حالِ غذا خوردن را هم نداشتم. از عمق جانم گریه میکردم. حالم آن قدر بد بود که مادرم میگفت کاش عباس را نشناخته بودی... به مادرم گفتم دلم میخواهد به سوریه بروم. دستش را بوسیدم و گفتم هرطور شده باید به سوریه بروم. سکوت کرد؛ از آن سکوتهایی که نشانه رضایتاست. امیدوار شدم. صبح روز بعد به يگان ارتش رفتم، پیش فرماندهام. و گفتم برادرم شهید شده است! تعجب کرد گفت: برادرت؟! گفتم برادری که از برادر تنیام بیشتر دوستش داشتم، عباس دانشگر. عکسش را نشان فرمانده دادم و گفتم که از دوستان صمیمی من بود. و اصرار کردم برای رفتن. فرمانده در برابر اصرار من کوتاه آمد و موافقت کرد.
چند روز بعد راهی سوریه شدم. به منطقه خلصه شهر حلب رفتم. همانجایی که عباس شهید شده بود. در قسمت ادوات مشغول به خدمت شدم. برای اینکه موشک ها دقيق تر به هدف اصابت کند نام ائمه اطهار(ع) و گاهی به عشق رفیق شهیدم نام شهید عباس دانشگر را روي آن می نوشتم و از آن ها كمك مي خواستم و بعد شلیک می کردم. یک بار نام عباس دانشگر را روی یکی از موشکها نوشتم و به ماشینی که شماری از تکفیری ها داخلش بودند شلیک کردم. روز بعدش هم که جمعه بود موقعی که تردد به داخل یکی از خانه هاي روستاي خلصه زیاد شده بود و تکفیری ها به داخل خانه رفتند مجددا با ذکر یاصاحب الزمان(عجلالله تعالی فرجه الشریف) و نوشتن نام عباس دانشگر بر بدنه آن موشک، خانه را مورد اصابت قرار دادم.
بعد از پنجاه روز به ايران برگشتم ولي دلم راضی نشده بود. مدتي بعد دوباره راهی سوريه شدم. به شوق ديدن رفيق شهيدم به دنبال شهادت بودم. افسوس كه در ماموريت دوم هم از رسيدن به کاروان شهدا جا ماندم. اما به تقدیر الهی راضیام.
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
#کتاب_تاثیرنگاه_شهید
╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮
@shahid_abas_daneshgar
╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری |
🌙 #ماه_رمضان
🤲 #دعای_ماه_مبارک_رمضان
🕌 #دعای_روز_سوم_ماه_رمضان
╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮
@shahid_abas_daneshgar
╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯