#اعمال_شب_جمعه
🌸🕊امام صادق علیه السلام فرمودند :
🍃هنگام عصر روز پنجشنبه فرشتگان از آسمان با قلمهاى طلا و صحيفه هاى نقره فرود می آيند و در عصر پنجشنبه و شب و روز جمعه تا هنگام غروب خورشيد جز صلوات بر محمّد و خاندان آن حضرت چيزى ننويسند.
🍃صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار كار نيك برابر است و هزار گناه را پاك می كند و مقام انسان را هزار درجه بالا می برد و مستحب است كه پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستند
🕊اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🕊
🌷🇮🇷
💠 @shahid_abas_daneshgar
مداحی آنلاین - چیزی که مثل نداره - حسین هوشیار.mp3
2.89M
🌴شب زیارتی امام حسین(علیه السلام )
🍃چیزی که مثل نداره
🍃شور دم یاحسین
🎤 #حسین_هوشیار
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
🌷🇮🇷
💠 @shahid_abas_daneshgar
YEKNET.IR - zamine - shahadat imam hasan askari - aban mah 1399 - pouyanfar.mp3
9.65M
⏯ #تک احساسی #امام_زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🍃غم دوری تو شده داغی چه فراقی
🍃نداره کسی از تو سراغی چه فراقی
🎤 #محمدحسین_پویانفر
👌بسیار دلنشین
🌷🇮🇷
💠 @shahid_abas_daneshgar
🔷مسابقه بزرگ کتابخوانی"راه بی پایان" همراه با جوایز ارزنده و ویژه.
جهت اطلاع از شرایط مسابقه و دریافت کتابها با ۴۵ درصد تخفیف روی لینک زیر کلیک کنید.👇👇
https://zarinp.al/334369
👈جهت اطلاعات بیشتر با شماره 09127321224 برادر امیر عبداللهی تماس حاصل نمایید.
🌷
💠 @shahid_abas_daneshgar
🍃👌
#تلنگرانه
💌🌿دوڪلوم حرف حساب
💬شهدایے زندگے ڪردن به؛↓
←پروفایل شهدایے
نیست...
اینڪه همون شهیدے ڪه من عڪسشو پروفایلمو📲 گذاشتم←↓
🌱 چے میگه مهمه...
🌱چے از من خواسته مهمه
🌱راهش چے بوده مهمه
🌱چطورزندگےمیڪرده مهمه
🌱باڪے رفیق بوده مهمه
🌱دلش ڪجاگیربوده مهمه
🌱چطورحرف میزده
🌱چطورعبادت میڪرده 🌱چطوربوده قلب وروح وجسمش مهمه
💯اره من ڪه بایه شهیدرفیق میشم بایداینا وخیلے چیزاے دیگه اون شهیدو درنظر بگیرم نه فقط دم بزنم...
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷
💠 @shahid_abas_daneshgar
مؤسسه شهید عباس دانشگر
📗 ادامه ی کتابِ آخرین نماز در حلب : ... يك روز من و عباس توي حياط روي يه تخت چوبي نشسته بوديم. از
📗 ادامه ی کتابِ
آخرین نماز در حلب :
...
از یک مسیر به مسجد میرفتیم. من برای رفتن به مسجد باید از نزدیک منزل پدری عباس رد میشدم. اگر عباس جلوتر از من به مسجد رفته بود و متوجه میشد که من کمی با او فاصله دارم، میایستاد تا با هم به مسجد برسیم و اگر من جلوتر رفته بودم، برای رسیدنش صبر میکردم. وقتی بهم میرسیدیم، محال بود که خنده روی لبانمان نباشد. تا مسجد میگفتیم و میخندیدیم و شوخی میکردیم. عباس گاهی قدمها را بلندتر برمیداشت تا زودتر برسیم.
🖊محمد ترحمي – دوست شهيد
...
ادامه دارد...
📙 خاطرات به همان ترتیبی که در کتاب قرار دارد در کانال بارگذاری میشود.
🌷
💠 @shahid_abas_daneshgar