📌شهیدانه .....🌷
شهادت طلوعے دوباره است
ڪه تو را میخواند
عقل و عشق در رگهاے شهادت جاریست
عقل میگوید برو
و عشق میخواند بیا ...
آنگاه ست ڪه در آغوش معشوق و معبودت "الله" جاےمیگیرے ....
سلام برشما شهیدان ڪه خدا عاشقتان شد و شما را آسمانے ڪرد
شهدا با نگاهتان ما را هم آسمانے ڪنید.
🌹 ۲۲ اسفند
روز بزرگداشت شهدا گرامي باد
🕊شادی روحشان صلوات
#روزشهدا
╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
خدایااگـرمیدانستمبامرگـمن
یڪدختردردامانحجابمیرود . .🌿
حاضربودمهزارانباربمیرم؛
تاهزاراندختردر دامانحجاببروند.
شھیدعبدالحسینبرونسی♥
#امام_زمان
#حجاب
#مردم_هوشیار_باشید
✅خاطره ای از آقاي احمد محمدی- همکار شهید :
بار دومي که به سوریه رفتم نیمه دوم سال 1397 بود. مدت ششماه در منطقه بودم. اواخر اسفند بود و به روزهاي آخر مأموریتم نزديك ميشدم. در این فکر بودم كه وقتي به ایران برگردم، در ایام عید به کجا بروم؟ در همان شب های آخر بود كه شهید عباس دانشگر را در خواب ديدم.
عباس در دفتر سردار اباذری نشسته بود. به من گفت برو پیش سردار. من پيش سردار رفتم سردار به من گفت برو کیف دانشگر را از حاج موسی سلیمانی بگیر. وقتی از خواب بیدار شدم، با خود گفتم تعبیر این خواب چه می تواند باشد؟ فقط می دانستم که برادر سلیمانی مسئول اعزام راهیان نور در دانشگاه است. وقتی به ایران برگشتم هنوز در فكر تعبير آن خواب بودم. نزد برادر سلیمانی رفتم. وقتی من را دید، بسیار خوشحال شد و گفت به فکرت بودم. گفتم چطور؟ گفت چون شما هم در دوره روایت گری در دانشگاه شرکت کرده بودی و روایتگر خوبی هستی و بیان رسا و رواني داري؛ و هم الان که از سوریه آمدی، تجربه زیادی در جبهه و جنگ پیدا کردی. ما می خواهیم در ایام عید يك کاروان راهیان نور به منطقه عملیاتی هشت سال دفاع مقدس ببریم، می خواهم شما با خانواده حضور پیدا کنید. بعد فهمیدم که شهید حتی در ایام عید سال 1398 هم به من لطف کرده و من مدت دوازده روز برای جوانان و نوجوانان خاطراتي از جنگ و امدادهای غیبی الهی در ایران و سوریه گفتم.
📘منبع: کتاب «تأثیر نگاه شهید»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻بسماللهالرحمنالرحیم🌻
❤️پیامبرصلی الله علیه و آله فرمود؛🍀
💎اَوَّلُ ما یوضَعُ فى میزانِ الْعَبْدِ یَوْمَ الْقیامَةِ حُسْنُ خُلْقِهِ.🌹
💎نخستین چیزى که روز قیامت در ترازوى اعمال بنده گذاشته مىشود، اخلاق خوب اوست.❤️
📚[قرب الإسناد، ص ۴۶، ح ۱۴۹]
🙋♂️ سلام صبح آخرین پنجشنبه سال ۱۴۰۱ شما بخیر و نیکی🌤
🌸لااله الاالله الملک الحق المبین🌸
🤲 بارالها 🕋
🧑💻دراین شلوغی آخرسال و دراین هیاهوی روزگار🌏
💞 دوستان وعزیزانم رایاری کن ودستی به زندگیشان بکش و همه را غرق در خوشبختی نما🤲
🕋 الهی آن ده که آن به 🌳
☀️ آخرین پنجشنبه سالجاری است وياد همه در گذشتگان😔
🦋پنجشنبه و یاد آوری خاطره های بجا مانده😔
🖤پنجشنبه و چشم انتظاری عزیزان سفر کرده😔
🍃🌼بفرستیم هدیه ای برای شادی روح مسافران آسمانی به زیبایی فاتحه و صلوات 🌼🍃
✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨
✅ #حرف_آخر
🌷هر شهید یک خط بی پایان...
🔸شاید واسه هر فردی پیش بیاد که حس کنه دیگه این دنیا ارزش نداره و دلش بخواد که پرواز کنه به دیار آزادی.
👈🏻دقیقاً مثل یه شهید که همه چیزشو رها میکنه تا خوشبخت بشه و برسه به چیزی که لیاقتش رو داره.
👈🏻تو هم همراه کاروان عشقِ بی پایان شهدا شو تا خوشبخت بشی و به جای بی سر و صدا مُردن،شهید بشی.
✨این طوری همراه افرادی میشی که خدا دربارهٔ اونا میگه:
🌷وَ لا تَحسَبَنَّ اَلَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتاً بَل احیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ🌷
🍃و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند، مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند....🍃
#شبتون_منور_به_نور_شهدا 🌙
#پاسدار_شهید_محمد_غفاری ❣
#داداش_محمدم
#کاوه_پارسا
┏━━━━━━🦋° 🇮🇷 °🦋━┓
☫ @saberin_shahid_ghafari
┗━━━━🦋° ❤️ °🦋━━━┛
✍️ شهید مهدی باکری
مهدی باکری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد در آمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت ٩ ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت.
ازدواج مهدی باکری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه کلت او بود. دو روز بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات ارزندهای برای مردم انجام داد.
باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاشهای گستردهای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگان و مزدوران شرق و غرب انجام داد و بهرغم فعالیتهای شبانهروزی در مسئولیتهای مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبههها شد.
این فرمانده دلاور در زو ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۳ و طی «عملیات بدر» به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول به خطرناکترین صحنههای کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت میکرد، تلاش میکرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتکهای دشمن تثبیت کند که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل شد.