🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
#خاطرات
🌹 #سردار_رشید_اسلام
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #حاج_احمد_کاظمی
ما تا این روزی که #احمد ، #شهید شد ، نمیدانستیم که #احمد اینقدر #مجروح شده، والله یک بار #احمد نگفت که #ترکش به سرم خورده ، به صورتم خورده ، یک بار نیامد بگوید که #مجروح شدم .
من که نزدیکترین فرد به #احمد بودم ، نمیدانستم #احمد اینقدر #زخمی شده ، هیچ وقت نگفت ، خدا شاهد است که هیچ وقت بر #زبان جاری نکرد .
#احمد خیلی خصلتها داشت ، همیشه از بریدگی از #دنیا میگفت واقعاً #انسان عجیبی بود ، یعنی هر چه آدم از او #فاصله میگیرد ، احساس میکند که #احمد یک #قله_ای بود ، واقعاً یک #قله_ای بود ، متفاوت بود ، خیلی #فضیلت داشت ، برای همین میگویم #احمد واقعاً خلاصهای از شخصیت #امام_خمینی_ره بود ، در ابعاد مختلف .
راوی :
🌹 #سردار_رشید_اسلام
🌹 #سپهبد_شهید
🌹 #حاج_قاسم_سلیمانی
🌷 @shahidegomnam14 🌷
#شهادت_طلبی
#شهادت را همـه #دوست دارند
اما زحمت کشیدن برای #شهادت را چه؟
#شهید شدن یك اتفاق نیست !!
بـه بی #دردها
#شهادت نمیدهند
دغدغـه ترک #گناه ، آدم شدن، #شهادت
بـه #حرف که نیست ، قلبت را #بو میکنند اگر بوی #دنیا داد
#رهایت میکنند
اگر عاشق#شهادتی
اول باید #سرباز خوبی باشی
خوب #مبارزہ کنی
#مجروح شوی
اما #کم نیاوری
درست مثل یاران #عاشورایی
#امام_حسین_علیه_السلام
#شهادت_را
#به_تماشاچی_ها
نمی دهند
🌷 @shahidegomnam14 🌷
🥀🌹🍀🏴🍀🌹🥀
#تشرف_شهداء
#محضر_امام_زمان_عج
#شهید_مهدی_فضل_خدا
در دست نوشنه هایش آورده بود:
از ناحیه چشم #مجروح شده بودم.
در بیمارستان بعد از عمل گفتند دیگر #بینایی خود را بدست نمی آورید.
امیدم برای رفتن به #جبهه از بین رفته بود. گریه می کردم و ناراحت بودم.
غروب یکی از روزهای #جمعه در اوج ناامیدی به #مولایم متوسل شدم.
از عمق جان #مولایم را صدا می کردم. در حال زمزمه بودم که صدای پایی شنیدم.
تازه وارد سلام کرد و گفت:
#آقا_مهدی، حالت چطوره؟!
با بی حوصلگی گفتم:
با من چکار دارید. ولم کنید. راحتم بگذارید.
فرمودند:
#آقا_مهدی، شما با ما کار داشتی، مگر بینایی چشمت را نمی خواستی!؟
یک لحظه زبان بند آمد.
دستی روی صورتم حس کردم. چشمانم یکباره باز شد. آنچه می دیدم وجود نازنینی بود که در مقابلم قرار داشت. به اطراف نگاه کردم. در همین حین احساس کردم #آقا در حال خروج از اتاق است.
شتابان به دنبالش دویدم. همین طور که می رفتم فرمود : "برگرد
گفتم: نه #آقا. بگذارید من با شما بیایم...
سراپا نشناخته به دنبالش از اتاق بیرون رفتم. اما کسی را ندیدم.
جلوی راه پله پایم پیچ خورد و از پله ها افتادم.
وقتی چشم گشودم روی تخت بیمارستان بودم.
آنها با تعجب به چشمان #شفا یافته من خیره شده بودند و من دنبال گمشده ام بودم.
📚کتاب وصال، صفحه ۱۰۹ الی ۱۱۱
#شهیدگمنام✨
#حاج_قاسم_سلیمانی🥀
#منتشرکنید✨
🌷 @shahidegomnam14 🌷
از قافلہ های شهدا
#جامــاندیـم رفتنـد رفیقان
وچـہ تنها ماندیم..
افسـوس کہ در زمانہی دلتنگے
#مجروح شدیم
اسیر دنیا ماندیم..
#شهید_روح_الله_عالی
#شهیدگمنام✨
#حاج_قاسم_سلیمانی🥀
#منتشرکنید✨
🌷 @shahidegomnam14 🌷