آرزوی حاج منصور | همسر شهید
.
رفتارش با بچه ها چنان صبورانه و خردمندانه بود که انسان فکر می کرد حاج منصور تجربه بزرگ کردن ده ها بچه را داشته است. در رابطه با " #تربیت_اسلامی" بچه ها بسیار حساس بود، با اینکه می دیدم در برخورد با افکار گوناگون بسیار انعطاف دارد اما در مورد بچه ها رفتارش فرق می کرد.این نگرانی اش را در مورد #تربیت فرزندان در هر زمان گوشزد می کرد.
حاج منصور اعتقاد داشت، اگر بتوانیم خودمان و خانواده مان را حفظ کنیم نصف راه برخورد با #فساد را پیموده ایم.
بزرگترین آرزو و آرمان حاج منصور تشکیل گروه هایی از جوانان بود که در #ایمان، #علم و عمل سرآمد جامعه باشد.اما حیف که زود از میان ما رفت و نتوانست آنچه آرزو داشت را محقق کند.
.
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
هدایت شده از انجمن راویان فجر فارس(NGO)
عالم بہ عشق روے تو بیدار میشود
هر روز عاشقان تو بسیار میشود
وقتے سلام می دهمت در نگاہ من
تصویر مهربانی تو تڪرار میشود
#اللهمعجللولیکالفرج 🌱
هدایت شده از اینجا با هم باشیم⚘️
گفتگوی رادیویی در رابطه با فتح خرمشهر در دوم خرداد۱۳۹۸ .mp3
15.09M
گفتگوی رادیویی در رابطه با فتح خرمشهر در دوم خرداد۱۳۹۸
@hatef10012
هدایت شده از کمیته خادم الشهدا شهرستان لامرد
25.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ بازنشر
💠 نماهنگ تشییع سردار بیسر #شهید_حاج_عبدالله_اسکندری در لامرد
💠 اول خرداد
💠 به وقت سالروز شهادت
#سیدالشهدای_مقاومت_فارس
#حاج_عبدالله_شهید
آه #غریب_حسین_ع
〰️〰️〰️〰️
💠 کمیته خادم الشهداء شهرستان لامرد
🌐 @Khadem_Lamerd
مپرس از من
چرا در پیله ی مهر تو
محبوسم
که عشق
از پیله های مرده هم
پروانه می سازد.🦋
#منصور_دلها ❤️
دلم که میگیرد
دوست دارم ساعت ها کنارت بنشینم و حرف بزنم !
و فقط نگاهم قفل شود به قاب عکست !
کنار تو غم از دلم میرود
دلم سبک میشود
شاد میشوم
انگار پاک میکنی همه زنگارهای دلم را
جلا میدهی دیدگانم را
صفا میدهی روحم را
وامید میبخشی به قلبم
کنار تو بودن چه زیباست
بهترین همدم!
وگاهی عجیب دلم برایت تنگ میشود
منصوردلهای بیقرار❤️
#منصوردلها
محرم اسرار | فرزندان بزرگوار شهید ظل انوار
رفتار آقا منصور با ما به نحوی بود که اصلا، نمی توانستم تصورش را هم بکنم که ایشان پدر واقعی من نیست. او واقعا یک پدر نمونه و دوست داشتنی بود. جاذبه معنوی ایشان باعث شد که من به امور و تکالیف دینی ام بیشتر اهمیت بدهم، همیشه دلم می خواست در نماز به ایشان اقتدا کنم و پشت سر ایشان نماز بخوانم. خیلی از مواقع که مشکلی پیدا می کردم، قبل از اینکه به مادرم بگویم آن را با آقا منصور در میان می گذاشتم، او محرم اسرارم بود. دقیق به حرف هایم گوش می داد بعد هم مرا راهنمایی می کرد و غم ها را از دلم می شست. در این چند سالی که او با ما زندگی می کرد، یاد ندارم تاریخ تولد هیچ کدام از ما را فراموش کرده باشد، همیشه روز تولد ما که می شد با شیرینی و گل به خانه می آمدند و تولدمان را تبریک می گفت و جشن کوچکی برای ما می گرفت.
#آرزوی_فرمانده
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
#سلطان_بی_حرم😔
همیشه داغ دلم،قبر خلوت حسن است
به سرهوای بقیع و زیارت حسن است
تمام هفته برای حسین می سوزم
ولی دوشنبه ی من وقف غربت حسن است
[🌱 | #دل_بیتاب]
کـاش من صاحـــب
تمـام چشمهایـی بـودم
که تـو را میدیدنــد
یا ایها العزیـــز:)
˹🧡یا صاحب الزمان
بگذارید تنها برود|خواهر بزرگوار شهید
قدیم رسم بود برای گرفتن آبغوره و آبلیمو، یک هفته می رفتیم خانه مادر بزرگ. مسیر مدرسه من هم تا خانه مادر بزرگ دور تر از خانه خودمان بود. روز اول و دوم منصور مرا رساند اما روز سوم گفت: «از امروز ظهر خودت تنها باید بیایی؟»
مادر گفت: «منصور، برای این زودِه، تنهایی سختش می شه!»
منصور مصمم جواب داد: «نه، این باید یاد بگیره تو جامعه ای که این قدر گرگ زیاده به تنهایی از خودش دفاع کنه. همیشه که کسی نیست همراه اون این طرف و آن طرف بره!»
بعد که من رفته بودم، به مادرم گفته بود: «من به این می گویم تنها بره، اما خودم از دور با دوچرخه دنبالش هستم که کسی مزاحمش نشود.»
می گفت: زن ها می توانند در جامعه باشند اما به شرطی که حجاب داشته باشند.
#آرزوی_فرمانده
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
[✍🏻| #چشمان_منتظر ]
میفرمایند که:
+در نسبت با مهدی مَثَل آن غلامی باش که نیمه شب آقایش رفته... سپرده که کار کوچکی دارد و هر آن بازمیگردد..✨❤️
#مضطر
هستیم یا نه؟
" تو نیستی که ببینی چگونه میگردد
نسیم روحِ تو در باغِ بیجوانهی من "🌱
#منصوردلها❤️
#رفیق_شهیدم
سن تکلیف|خواهر بزرگوار شهید
منصور سه سال از من بزرگتر بود. تا ۹ سالگی هیچ اصراری بر حجاب من نداشت، نه اینکه لباس های کوتاه و تنگ بپوشم اما چادر یا روسری نداشتم.
زمانی که به سن تکلیف رسیدم دیدم منصور که حالا ۱۲ساله بود و خودش به سن تکلیف نرسیده است یک کادو به من داد. با خوشحالی کادو را باز کردم دیدم یک روسری است و یک جا نماز.
هنوز که هنوز است شیرینی این هدیه را در خاطر دارم و آن هدیه همراه همیشگی من است.
#آرزوی_فرمانده
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
بهشت، همیشه نباید
درختانی داشته بـاشد که
رودهایی از پـــایینش جریان دارند..!
گاهی بیابانیست که #خون_شهـدا
در آن جاریست...
✨
#کلام_شهید
امام ! تو در قلب من حکومت می کنی و حکومت تو حکومت خداست، که خدا درهر حال ناظر برما است. و من از دریچه قلب خویش تو را دیده ام و لمس کرده ام و مرا همین بس، هر چند دیدار دنیایی هم ارزش دارد.
ای امام! بدانید ما با قلب مملو از عشق خدا و سری مملو از شور حسینی در پی امر تو قدم به این وادی گذاشته ایم و تو رهبر ما هستی و بر این رهبر افتخار می کنیم.
ای مردم افتخار نمائید در این برهه از زمان قرا گرفته اید و در زیر سایه پرچم پر افتخار اسلام و در حکومت الهی آقا مهدی (عج) به جلوداری و علمداری روح خدا قرار گرفته و زندگی کنید.
#منصوردلها❤️
شهید انسان ساز
بعضی از دوستان حاج منصور می گویند شباهت عجیبی بین رفتارهای حاج منصور و شهید چمران است.
امامخمینی «رحمة الله علیه» در پیام تسلیت شهید چمران، شهادت این مرد بی نظیر را این گونه توصیف می کنند «شهادت انسان سازِ»
در مقامی نیستم که بخواهم این مرد بزرگ را توصیف کنم، اما آنچه دیدم و شنیدم این بود که حاج منصور در زمان حیاتش یک «انسان شهید ساز» بود و بعد از شهادت هم یک «شهید انسان ساز!»
به نظرم آمد حاج منصور اگر می خواست همان سال ۶۲، در عملیات خیبر به مقام شهادت رسیده بود، اما خود خواست که این ده سال را بماند و جوانان را تربیت کند.
حاج منصور هنگام شهادت ۳۱ سال بیشتر نداشت اما چهره اش، رفتارش، خلق و خویش او را ده ها سال بزرگتر نشان می داد. بگذارید این مقدمه کوتاه را این گونه تمام کنم:
مقام معظم رهبری جمله زیبایی دارند به این مضمون که «انتظار من از جوانان در یک جمله خلاصه می شود: تحصیل، تهذیب و ورزش!»
برادر حاج منصور می گفت من هر وقت این جمله را می خوانم یا به یادم می آید، بلافاصله مصداق عینی آن را حاج منصور می بینم:
تحصیل؛ کارشناس ارشد مدیریت دفاعی از دانشکده فرماندهی و ستاد.
تهذیب؛ مصداق کامل یک انسان خود ساخته. تمام خلایق را بهتر از خود می دانست. جوان ها وقتی با حاجی دست می دادند، مواظب بودند که حاجی دست آنها را نبوسد!
ورزش؛ قبل از جنگ کاپیتان تیم جوانان برق شیراز بود، در طول جنگ هم بدن ورزیده و قوی داشت، با اینکه یک پا بیشتر نداشت، بیش از افراد سالم فعالیت می کرد.
#آرزوی_فرمانده
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
مسئول شب|برادر کبیری نژاد
حاجی تازه به شهادت رسیده بود. برای زیارت مزار ایشان رفتم که صحنه عجیبی دیدم. سربازی، سر قبر ایشان نشسته و همچون فرزند پدر از دست داده اشک می ریخت. کنارش نشستم و رابطه اش با حاج منصور را جویا شدم.
با بغض تعریف کرد. «یک شب حاج منصور در پادگان امام حسین «علیه السلام» مسئول شب بود. نیمه شب دیدم، حاجی وارد آسایشگاه سربازها شد. جوراب هایی را که سربازها کنار تخت گذاشته بودند، همه را جمع کرد با خودش برد. ساعتی گذشت دیدم جوراب ها را شسته و دوباره آورد پائین تخت ها پهن کرد. از همان زمان من تحت رفتار ایشان قرار گرفتم و عاشقش شدم.»
#آرزوی_فرمانده
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
گیلاس|حاج ابراهیم خادم صادق،پدر بزرگوار شهید
خانه ما از خانه های قدیمی بود که چند اتاق اطراف یک حیاط بزرگ چیده شده و در هر اتاق یک خانواده زندگی می کرد. آن شب که به خانه می آمدم، در راه منزل گیلاس نوبر دیدم، برای بچه ها خریدم. منصور وقتی از مدرسه آمد و گیلاس ها را دید گفت: «بابا همسایه ها هم این گیلاس را دیده اند،؟»
_بله؟
_«از این به دیگران هم داده اید؟»
_«نه بابا! شما بخور، آن ها هم خودشان می خورند.»
سریع چند تا نعلبکی آورد. در هر کدام مقداری گیلاس گذاشت و در تمام اتاق های حیاط تقسیم کرد. بعد هم آمد نشست با خیال راحت گفت: «حالا من هم می تونم بخورم!»
نعلبکی آخر را خودش برداشت.
آن روزها منصور هشت ساله بود.
#آرزوی_فرمانده
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
هدایت شده از انجمن راویان فجر فارس(NGO)
#ستاره_های_شهر
روایت دهم
#یاران_حمزه_سیدالشهداء
علیه السلام
برای اولین بار پس از سالها ۰۰۰۰
اواخر خرداد منتظر باشید.....
#شیراز_سومین_حرم_اهل_بیت علیهم السلام
#انجمن_راویان_فجر_فارس #ستاد_کنگره_امیران_سرداران_و_۱۵۰۰۰_شهید_ولایتمدار_استان_فارس
@raviyanfarss
@kshohadayefars
هر که
بــا مــرغ هوا دوســت شــود،
خــوابــش
آرام تــریــن خــواب جــهان
خــواهد بــود...
#منصوردلها ❤️